lurkingness
کیفیت پنهانی یا ناگهانی بودن، به ویژه در شرایط غیرقابل پیش‌بینی.
lurry
نوعی مخلوط یا دوغاب نرم و پیوسته، معمولاً اشاره به مایع یا مواد چسبنده دارد.
lurrier
شکارچی که با احتیاط و آرام به شکار نزدیک می‌شود.
lurries
مردم یا حیواناتی که مخفیانه در انتظار فرصت هستند.
luscinia
نوعی پرنده که معمولاً آواز دلنشینی دارد.
lusciously
به طرز خوشمزه و دلپذیری، به ویژه در ارتباط با غذا یا صدا.
lusciousness
حالت یا کیفیتی که خوشمزه و لذیذ باشد.
luser
فردی که احساس ناامیدی یا شکست می‌کند.
lushburg
لشبرگ نام یک مکان است که با طبیعت و فضای سبز شناخته می‌شود.
lushei
لوشی به معنای شاداب و سرسبز بکار می‌رود.
lushy
به معنای پر از سرسبزی و گیاهان است.
lushier
سرسبزتر، به معنای بیشتر از حالت عادی در سرسبزی است.
lushiest
سرسبزترین، شکل عالی از ویژگی سرسبز را نشان می‌دهد.
lushly
به معنای با سرسبزی و شادابی، نشان دهنده کیفیت سرسبزی در یک عمل است.
lushness
سرسبزی به معنای فراوانی و غنای گیاهان و سبز بودن است، معمولاً به مکان‌ها یا مناظر اشاره دارد که در آنها گیاهان و درختان به وفور وجود دارند.
lushnesses
سرسبزی‌ها به حالت یا کیفیت‌های مختلف سرسبزی در چندین منطقه یا اکوسیستم اشاره دارد.
lusiad
لوسیاد یک شعر حماسی در مورد کشف سرزمین‌های نو و ماجراجویی‌های دریانوردان پرتغالی در قرن شانزدهم است.
lusian
لوزی به افرادی که به فرهنگ یا مردم لوزیتانی (پرتغالی قدیم) وابسته هستند، اشاره دارد.
lusitania
لوزیتانی به سرزمین و سرنوشت فرهنگی مردم پرتغال در دوران باستان اشاره دارد.
lusk
لوس به حالتی از ناز و دلربایی در نگاه یا رفتار اشاره دارد که به جذابیت می‌افزاید.
lusky
در مورد رنگ یا ظاهری که شفاف و روشن است به کار می‌رود.
lusory
در مورد رقابت یا بازی به کار می‌رود و به نگرش خاصی اشاره دارد.
lusterer
فردی که به جلا دادن و درخشان کردن اشیاء می‌پردازد.
lustering
عمل جلا دادن و درخشان کردن اشیاء.
lusterlessness
وضعیتی که در آن چیزی فاقد درخشش یا جلا باشد.
lustfully
به طور شهوانی یا با تمایل زیاد به چیزی.
lustfulness
لزوم، حالت یا تمایل به لذت‌جویی و شهوت.
lustick
لذت‌جو، کسی که شیفته لذت‌ها و خواسته‌های نفسانی است.
lustihead
شخص لذت‌جو، کسی که به دنبال لذت و تجربه‌های جدید است.
lustihood
لزوم و رفتار لذت‌جویانه، نوعی زندگی به همراه تمایلات و لذت‌های شدید.
lustiness
شادی و نشاط، به خصوص در زمینه‌های جسمی و جنسی.
lustless
بدون لذت یا اشتیاق، بی‌میل به تمایلات جنسی.
lustly
اصطلاحی برای توصیف رفتاری که شامل تمایل شدید و جنسی است.
lustrant
کسی که مراسم تطهیر یا پاک‌سازی را انجام می‌دهد.
lustration
فرایند پاک‌سازی از افرادی که به خاطر رفتارهای اشتباه در گذشته از مناصب سیاسی برکنار می‌شوند.
lustrational
مرتبط با فرایند پاک‌سازی و تطهیر.
lustrative
مشخص کننده یا توضیح دهنده، معمولاً به هدف روشن‌تر کردن آنچه که گفته می‌شود.
lustratory
مرتبط با مراسم پاک‌سازی یا تطهیر.
lustrical
لستریکال، واژه‌ای مرتبط با آئین‌ها و مراسم‌های تطهیر و پاکسازی است که معمولاً در فرهنگ‌های باستانی مشاهده می‌شود.
lustrify
لستریفای، به معنای تطهیر یا پاکسازی یک مکان یا شخص با استفاده از مراسم خاص است.