outrager
برانگیزاننده، فردی که باعث برانگیختن احساسات قوی در دیگران می‌شود.
outray
پیشی گرفتن، برتری یافتن بر دیگران.
outrail
پیشی گرفتن از روند موجود با بهره‌گیری از ایده‌های نو.
outrake
پیشی گرفتن، غالب شدن بر رقبا، به ویژه در ورزش.
outrance
برانگیختگی، حالت عمیق تأثیرپذیری یا هیجان.
outrances
برانگیختگی‌ها، لحظات یا حالت‌های تأثیرگذار و عاطفی.
outrang
پیشی گرفتن از چیزی یا کسی در سرعت یا عملکرد.
outrant
اظهار نظر یا سخنرانی که باعث قضاوت یا نتیجه‌گیری می‌شود.
outrap
پیشی گرفتن یا برتر بودن در کیفیت، به ویژه در صدا.
outrapped
گرفتار شدن یا برنده شدن در وضعیتی که نمی‌توان فرار کرد.
outrapping
عمل جلب توجه به طور برجسته و سریع.
outrate
پیشی گرفتن یا برتر شدن در سنجش یا ارزیابی.
outrated
به معنای بالاتر از چیزی یا کسی در امتیاز یا ارزیابی قرار دادن.
outrating
عمل بالاتر از دیگران در ارزیابی یا امتیازدهی.
outraught
مستاصل و پریشان به دلیل موقعیت یا خبر غم‌انگیز.
outrave
عبارت است از بالاتر رفتن از دیگران در بیان یا صحبت.
outraved
زمانی که کسی یا چیزی به نحو قابل توجهی از دیگران بالاتر رود.
outraves
عمل بالاتر رفتن در ارزیابی از دیگران.
outraving
شگفت‌زده کردن دیگران به خاطر رفتار یا عملکرد فوق‌العاده، معمولاً در یک موقعیت اجتماعی.
outraze
پیشی گیری یا بهتر شدن در مقایسه با کار یا عملکرد قبلی، به ویژه در زمینه‌ی هنری یا رقابتی.
outread
بیشتر از دیگران خواندن یا مطالعه کردن، به ویژه در یک زمینه خاص یا در یک چالش.
outreading
عمل یا توانایی خواندن بیشتر از دیگران، که معمولاً به بهبود مهارت‌های یادگیری کمک می‌کند.
outreads
خواندن بیشتر از دیگران، مخصوصاً در یک محیط رقابتی یا چالشی.
outreason
بهتر استدلال کردن یا قوی‌تر بودن در مباحثه، با هدف پیروزی بر فضایی رقابتی.
outreasoned
بیشتر از دیگران قانع کردن یا دلایل منطقی بهتری ارائه دادن.
outreasoning
عملی که در آن به خوبی قانع کننده‌تر از دیگران عمل می‌کنید.
outreasons
بیشتر قانع کردن از طریق دلایل منطقی و برتر.
outreckon
بیشتر از فردی دیگر برآورد کردن یا حساب کردن.
outrecuidance
اعتماد به نفس زیاد و بیشتر از حد.
outredden
بیشتر سرخ کردن یا درخشان‌تر کردن از دیگران.
outrede
outrede به معنای افراط یا فراتر رفتن از حد معمول است.
outreign
outreign به معنای فرامینی شدن یا بیشتر از دیگران حکومت کردن است.
outremer
outremer به سرزمین‌هایی اشاره دارد که در خلال جنگ‌های صلیبی به تصرف فرانک‌ها درآمد.
outreness
outreness به معنای افراط یا فراتر بودن از حد معمول در رفتار یا ویژگی‌ها است.
outrhyme
outrhyme به قافیه‌ای اشاره دارد که در آن قافیه خارج از یک خط خاص قرار دارد.
outrhymed
outrhymed به معنای قافیه‌گذاری شدن توسط دیگران به طور خاص است.
outrhyming
قافیه‌سازی به معنای استفاده از کلمات با قافیه مشابه در شعر است و این عمل می‌تواند در مسابقات ادبی و شعر به کار رود.
outrib
پیشی گرفتن به معنای برتری داشتن بر دیگران در یک زمینه خاص است.
outribbed
پیشی‌گرفته به معنای طراحی یا ساختاری است که در آن عنصراتی برای بهبود کارایی وجود دارد.
outribbing
پیشی‌گیری به معنای توانایی برتری یافتن بر دیگران در زمان انجام کارها است.