outwhirls
چرخش‌های قابل توجه، معمولاً با زیبایی یا شور و شوق.
outwick
outwick به معنای برتری یافتن به کسی یا چیزی در یک رقابت یا مبارزه است.
outwiggle
outwiggle به معنای برتری یافتن در حرکت کردن یا تکان خوردن به شکلی خاص است.
outwiggled
outwiggled به معنای اینکه شخصی در یک رقابت به شکلی برتری داشته است.
outwiggling
outwiggling به معنای در حال برتری یافتن در حرکت کردن به شکلی خاص است.
outwile
outwile به معنای برتری یافتن با استفاده از فریب و کاردانی است.
outwiled
outwiled به معنای فریب دادن دیگران با استفاده از استراتژی‌های هوشمند است.
outwiles
فریب دادن یا به چالش کشیدن دیگران، به ویژه در زمینه‌های رقابتی مانند بازی‌ها یا استراتژی.
outwiling
عمل یا فرآیند فریب دادن یا برتری جستن بر دیگران، به ویژه در بازی‌ها.
outwill
غلبه بر مشکلات یا چالش‌ها از طریق اراده و عزم راسخ.
outwilled
گذشته فعل غلبه کردن بر چالش‌ها یا ترس‌ها با قدرت اراده.
outwilling
فعل حال برای غلبه بر دیگران از طریق اراده یا توانایی.
outwills
فعل جمع برای غلبه بر دیگران با اراده و توانایی.
outwin
شکست دادن یا برنده شدن در چیزی به طرز برجسته نسبت به دیگران.
outwind
بازکردن یا جداکردن چیزی از هم، به ویژه با هدف ایجاد چیز جدید.
outwinded
حالت یا وضعیت چیزی که از هم باز شده است.
outwinding
عمل بازکردن یا جداکردن چیزی، به ویژه از نوع پیچیدگی.
outwindow
عمل ایجاد پنجره‌های بزرگ‌تر یا زیادتر در یک فضا.
outwinds
نخ‌ها یا رشته‌هایی که باز شده‌اند یا در حال باز شدن هستند.
outwing
مقصود از outwing، پشت سر گذاشتن یا بهتر شدن از دیگران در یک زمینه خاص، به ویژه در رقابت‌ها و چالش‌ها است.
outwish
مقصود از outwish، آرزوی بیشتر و بهتر برای کسی نسبت به دیگران است.
outwished
مقصود از outwished، برآورده شدن آرزوهایی که بیشتر از آنچه که انتظار می‌رفت می‌باشد.
outwishes
مقصود از outwishes، آرزو کردن برای دیگران به صورت رقابتی و بیشتر از آنچه که معمول است.
outwishing
مقصود از outwishing، عملی است که در آن افراد برای یکدیگر آرزوهای بیشتری می‌کنند.
outwittal
مقصود از outwittal، برتری در استدلال یا نبوغ نسبت به دیگران است.
outwitter
شکست دادن رقبای خود در یک زمینه خاص با استفاده از هوش و خلاقیت.
outwoe
عبور کردن از اندوه و مشکلات به نحوی مثبت.
outwoman
شکست دادن رقبای زن در یک زمینه خاص با استفاده از قدرت و هوش.
outwood
قدرت برتر در یک حوزه خاص به دست آوردن با ارائه ارزش بیشتر.
outword
برتری یافتن بر دیگران با استفاده از کلمات یا سخنرانی مؤثر.
outworked
بیشتر تلاش کردن از دیگران برای رسیدن به اهداف.
outworth
داشتن ارزش بیشتر نسبت به چیزی، فراتر بودن از آن در ارزش یا اهمیت.
outwove
به بافتن یا تنیدن چیزی بسیار پیچیده و زیبا اشاره دارد.
outwoven
بافته شده به گونه‌ای پیچیده و با کیفیت بیشتر.
outwrangle
ایجاد تسلط و برتری در بحث و جدل یا قاچاق کلمات و استدلال‌ها.
outwrangled
به معنای غالب بودن در یک مشاجره یا چالش.
outwrangling
جنگ و جدل یا مشاجره ای که شامل استدلال‌های پیچیده و بحث‌های بالا باشد.
outwrench
شکست دادن یا عبور کردن از رقیب با استفاده از تلاش فیزیکی یا مهارت در یک عمل ویژه.
outwrest
شکست دادن یا غلبه کردن بر حریف در مبارزات کشتی.
outwrestle
عمل برتری یافتن در کشتی نسبت به حریفان.