overaggravating
باعث ایجاد ناراحتی و آزار شدید، به طور خاص در مورد یک عمل یا وضعیت.
overaggravation
وضعیتی که در آن یک موضوع یا احساس به شکل افراطی آزاردهنده می‌شود.
overaggressive
بسیار تهاجمی و بیش از حد در رفتار یا عملکرد.
overaggressively
به صورت بیش از حد تهاجمی و مصمم در انجام یک عمل.
overaggressiveness
وضعیتی که در آن رفتار یا رویکرد فرد به شکل افراطی تهاجمی است.
overagitate
بیش از حد تحریک کردن، به معنای ایجاد تنش یا اضطراب بیشتر از حد معمول در افراد یا گروهی.
overagitated
وضعیتی که در آن فرد احساس تحریک یا اضطراب زیادی می‌کند.
overagitating
عملی که به موجب آن فرد به طرز غیرضروری تحریک می‌شود.
overagitation
وضعیتی که در آن فرد یا گروه دچار تحریک یا آشفتگی بیش از حد می‌شود.
overagonize
بیش از حد نگران یا ناراحت شدن برای مسائل که ممکن است بی‌اهمیت باشند.
overalcoholize
نوشیدن الکل به میزان بیش از حد، که ممکن است به مشکلات سلامتی منجر شود.
overalcoholized
به حالتی اشاره دارد که فرد به دلیل مصرف بیش از حد الکل تحت تأثیر قرار گرفته است.
overalcoholizing
عمل کردن به طریقی که الکل به طور افراطی مصرف شود.
overalled
به حالتی اشاره دارد که فرد یا شیء پوشیده شده با سرهمی یا کلاهی خاص است.
overallegiance
وفاداری بیش از حد به یک گروه یا ایده، که ممکن است به قضاوت نابجا منجر شود.
overallegorize
زیاده‌روی در استخراج معانی تمثیلی از یک متن یا داستان.
overallegorized
حالتی که اثر یا متن به طور افراطی به تمثیل و معانی عمیق‌تر نسبت داده شده است.
overallegorizing
نمادپردازی بیش از حد، روند تفسیر یا توضیح بیش از اندازه یا غیرضروری متنی به گونه‌ای که بیش از حد به معانی پنهان و نمادین توجه شود.
overambitioned
جاه‌طلبی بیش از حد به معنای داشتن اهداف و آرزوهای غیرمنطقی یا غیرقابل دستیابی.
overambitiously
به‌طرز بیش از حد جاه‌طلبانه، به معنای برخورد با یک موقعیت یا پروژه با توقعات و اهداف غیرواقعی.
overambitiousness
جاه‌طلبی بیش از حد، ویژگی یا حالتی که نشان‌دهنده آرزوها یا اهداف غیرواقعی و بسیار زیاد است.
overambling
پر حرفی بیش از حد، به معنای بیان نظرات یا صحبت‌ها به‌طور غیرضروری و طولانی‌مدت.
overanalysis
تحلیل بیش از حد، به معنای بررسی یا تفسیر یک موضوع یا وضعیت به روشی که جزئیات غیرضروری یا زیادی در آن دخیل باشد.
overanalytical
تحلیل‌گر بیش از حد، به فردی اطلاق می‌شود که به تحلیل و بررسی جزئیات بیش از حد می‌پردازد و گاهی موجب پیچیدگی در روند تصمیم‌گیری می‌شود.
overanalytically
به صورت بیش از حد تحلیلی، به روشی اشاره دارد که فرد در آن به تحلیل و بررسی دقیق و عمیق می‌پردازد.
overanalyzely
به صورت بیش از حد تحلیل‌گر، به روشی که در آن فرد به تفکر عمیق و پیچیده در مورد موضوعات می‌پردازد اشاره دارد.
overangelic
بیش از حد فرشته، به فردی اطلاق می‌شود که اخلاقی و نیکوکار به گونه‌ای افراطی عمل می‌کند.
overangry
بیش از حد عصبانی، به حالتی اشاره دارد که در آن فرد به شدت در واکنش به مسائل جزیی خشمگین است.
overanimated
بیش از حد زنده، به حالتی اشاره دارد که فرد خیلی زیاد و با انرژی بالا عمل می‌کند و می‌تواند باعث حواس‌پرتی شود.
overanimatedly
به طرز افراطی و پرانرژی رفتار کردن یا عمل کردن.
overanimation
افراط در انیمیشن، به معنای استفاده بیش از حد از حرکات و واکنش‌های نمایشی.
overannotate
بیش از حد یادداشت اضافه کردن یا حاشیه نوشتن.
overannotated
بیش از حد حاشیه‌نویسی شده; به طور نامناسب یا اضافی حاشیه‌نویسی شده.
overannotating
در حال حاشیه‌نویسی بیش از حد به طوری که ممکن است نامفهوم شود.
overanswer
به سوالات بیش از حد پاسخ دادن.
overanxiety
اضطراب بیش از حد، حالتی از نگرانی و ترس است که به طور غیرمعمول و مداوم در فرد وجود دارد.
overanxiously
به صورت بیش از حد مضطرب، حالتی که در آن فرد با نگرانی و استرس زیاد عمل می‌کند.
overanxiousness
وضعیتی که فرد به طور غیرمعمول و مداوم مضطرب است.
overappareled
حالتی که در آن فرد لباس‌های بیش از حد و مناسب را می‌پوشد.
overapplaud
تشویق کردن به شکلی که اغراق آمیز و بیش از حد است.