overinsures
به عمل خرید بیمه‌ای بیش از نیاز واقعی، به‌ویژه در مورد دارایی‌ها، اشاره دارد.
overinsuring
فعل بیمه کردن بیش از حد به معنای تهیه پوشش بیمه‌ای فراتر از نیاز واقعی است.
overintellectual
بیش‌ازحد فکری به معنای تمایل به تفکر یا تجزیه و تحلیل بیش از حد نسبت به یک موضوع است و ممکن است به عدم قابلیت یا قابل فهمی منجر شود.
overintellectualism
بیش از حد فکری بودن، به معنای تمرکز بیش از حد بر روی مفاهیم نظری و پیچیده به طوری که تعاملات اجتماعی و کاربرد عملی را تحت‌شرط قرار دهد.
overintellectuality
بیش از حد فکری بودن، وضعیت یا کیفیتی که در آن یک موضوع یا بحث بیش از حد به جنبه‌های نظری و مشکل پرداخته شده است.
overintellectualization
بیش از حد فکری شدن، به فرآیند و روندی اشاره دارد که در آن احساسات یا مفاهیم به طور بیش از حد تحلیلی و نظری مورد بررسی قرار می‌گیرند.
overintellectualize
بیش از حد فکری کردن، به معنای تحلیل یا بررسی موضوعی به طور غیرضروری و پیچیده است که به آن تفکر عمده و عمیق می‌پردازد.
overintellectualized
بیش از حد فکری شدن، به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که در آن یک ایده یا پاسخ به طور غیرضروری پیچیده و دشوار توضیح داده شده است.
overintellectualizing
بیش از حد فکری کردن، به اقدام یا عمل تحلیل یا تفسیر موضوعی به طریقی اشاره دارد که غیرضروری و پیچیده است.
overintellectually
به طرز بیش از حد فکری، به طور نامناسب و غیر ضروری با تحلیل و تفکر زیاد به موضوعات نزدیک شدن.
overintellectualness
بیش از حد فکری بودن، حالتی که در آن تفکر و تحلیل بیش از حد و غیر ضروری به کار می‌رود.
overintense
بیش از حد شدید، به شدت و افراطی فراتر از حد طبیعی یا معمول.
overintensely
به طرز بیش از حد شدید و غیرضروری، به طور افراطی.
overintenseness
شدت بیش از حد، حالتی که در آن کیفیت و شدت چیزی به طور غیر طبیعی بالا است.
overintensify
بیش از حد شدت بخشیدن، به طور افراطی بر چیزی شدت بخشیدن.
overintensification
افزایش بیش از حد، به معنای شدت یافتن چیزی به گونه‌ای که اثرات منفی به دنبال داشته باشد.
overintensified
بیش از حد شدت یافته، اشاره به چیزی که به طور غیرعادی احساس یا تاثیر زیادی دارد.
overintensifying
افزایش بیش از حد، به معنای افزایش شدت به طور مکرر یا مداوم.
overintensity
شدت بیش از حد، به معنای شدت غیرعادی یا شدید تر از حد معمول.
overinterest
علاقه بیش از حد، به معنای داشتن تمایل یا اشتیاق غیر طبیعی یا افراطی به چیزی.
overinterested
بیش از حد علاقه‌مند، به معنای داشتن علاقه‌ای بیش از حد معمول به موضوعی.
overinterestedly
به طور بیش از حد علاقه‌مندانه، به صورتی که نشان دهنده تمایل زیاد به یادگیری یا فهم مطلب است.
overinterestedness
علاقه‌مندی بیش از حد، تمایل بسیار زیاد به موضوع یا موقعیت خاص.
overinterference
دخالت بیش از حد، وارد شدن به فعالیت یا موضوعی به شیوه‌ای که باعث ایجاد مشکلات می‌شود.
overinventoried
موجودی‌سازی بیش از حد، داشتن بیش از اندازه کالا یا موجودی برای یک محصول خاص.
overinvolve
بیش از حد در یک موضوع یا فعالیت درگیر شدن، به گونه‌ای که ممکن است ایجاد مشکلات کند.
overinvolved
به طور بیش از حد درگیر یک فعالیت یا موضوع بودن، به گونه‌ای که ممکن است عواقب منفی به همراه داشته باشد.
overinvolving
دخالت بیش از حد، به معنای ورود ناخواسته یا نابه‌جا در مسائل یا زندگی دیگران است.
overiodize
بیش از حد ید زدن، یعنی انجام فرایند ید زنی به روشی که از حد خاصی بیشتر شود.
overiodized
بیش از حد ید زده شده، به نمونه یا ماده‌ای اطلاق می‌شود که فرآیند ید زنی آن بیش از اندازه انجام شده است.
overiodizing
فرایند ید زنی بیش از حد، یعنی قرار دادن نمونه‌ها در معرض ید به میزان زیاد.
overyoung
بسیار جوان، به سن و سالی اطلاق می‌شود که فرد هنوز در مراحل اولیه رشد است.
overyouthful
بسیار جوان، به حالتی اطلاق می‌شود که جوان‌تر از سن واقعی به نظر بیاید.
overirrigate
بیش از حد آبیاری کردن، به عمل آبیاری کردن به مقدار بیش از نیاز گیاهان اطلاق می‌شود که می‌تواند به سلامت آن‌ها آسیب بزند.
overirrigated
بیش از حد آبیاری شده، به شرایط گیاهان یا مزارعی اطلاق می‌شود که به دلیل آبیاری بیش از حد، متحمل آسیب یا کاهش عملکرد شده‌اند.
overirrigating
بیش از حد آبیاری کردن، عملی است که در آن مقدار آب بیشتری از نیاز واقعی گیاهان به خاک اضافه می‌شود.
overirrigation
بیش از حد آبیاری، به وضعیتی اشاره دارد که در آن آب بیش از نیاز گیاهان به خاک اضافه شده و این می‌تواند به مشکلاتی مانند پوسیدگی ریشه منجر شود.
overitching
خارش بیش از حد، به حالتی اطلاق می‌شود که فرد به طور مکرر و نادرست به ناحیه‌ای از پوست خود خارش می‌زند، که ممکن است مشکلات بیشتری ایجاد کند.
overjacket
کاپشن، به لباس فوقانی ضخیم گفته می‌شود که برای محافظت در برابر سرما مورد استفاده قرار می‌گیرد.
overjade
احساس خستگی یا بی‌میلی به چیزی به دلیل مواجهه بیش از حد با آن.