prebelieve
پیشباور داشتن، به معنای داوری یا عقیده مسبق درباره موضوعی قبل از بررسی شواهد است.
prebelieved
پیشباور، اعتقاد به چیزی قبل از کسب شواهد یا حقایق.
prebeliever
پیشباور، کسی که به چیزی قبل از اثبات آن اعتقاد دارد.
prebelieving
پیشباوری، فرایند اعتقاد به چیزی پیش از رسیدن به شواهد.
prebellum
پیشجنگ، قبل از وقوع یک جنگ، به ویژه در زمینههای تاریخی.
prebeloved
پیشمحبوب، محبوب بودن پیش از داشتن پذیرش عمومی.
prebendaryship
پیشبندری، مقام و موقعیت خاصی در کلیسا یا سازمانهای مذهبی.
prebendate
پیشبندات، مبالغی که به عنوان کمک مالی به کلیساها یا مؤسسات دینی پرداخت میشود.
prebenediction
پیشدعایت، دعای خیر که قبل از شروع یک مراسم خاص انجام میشود.
prebeneficiary
پیشبهرهبردار، فرد یا نهادی که پیش از وقوع یک واقعه خاص، حق دریافت منافع را دارد.
prebeneficiaries
پیشبهرهبرداران، افراد یا نهادهایی که حق دریافت منافع را پیش از وقوع یک واقعه خاص دارند.
prebenefit
پیشمنافع، مزایای ناشی از اقداماتی که پیش از دریافت اصلی صورت میگیرند.
prebenefited
پیشمنفعتبرده، کسانی که از اقداماتی قبل از منافع اصلی به سود رسیدند.
prebenefiting
برای اشاره به فایدهای که پیش از وقوع یک رویداد یا اقدام به دست میآید.
prebeset
برای اشاره به وضعیت یا مواردی که قبلاً مشخص یا تعیین شدهاند.
prebesetting
برای اشاره به عمل تعیین یا تثبیت چیزهایی قبل از وقوع یک رویداد خاص.
prebestow
برای اشاره به عمل اعطای چیزی به طور پیشین یا قبل از زمان معمول.
prebestowal
عمل اعطای چیزی پیش از زمان معمول یا تاریخ حقیقتی.
prebetray
عمل همدستی یا خیانت به چیزی قبل از وقوع واقعی آن.
prebetrayal
احساس یا نشانهای که قبل از واقع شدن خیانت به فرد دست میدهد.
prebetrothal
حالت یا نشانهای از وقوع نامزدی که قبل از رسمی شدن آن حس میشود.
prebid
پیشنهاد یا برآوردی که قبل از برگزاری مزایده رسمی تهیه میشود.
prebidding
مراحل یا اقداماتی که قبل از برگزاری مزایده رسمی انجام میشود.
prebill
صورتحساب یا برآورد هزینه که قبل از ارائه نهایی آماده میشود.
prebilled
حالت یا وضعیتی که قبلاً هزینهای به صورت پیشصورتحساب دریافت شده باشد.
prebilling
پیشفاکتوردهی، فرآیند آمادهسازی فاکتورها قبل از صدور نهایی آنها به مشتریان، بهمنظور بررسی و تضمین صحت اطلاعات مالی.
prebills
پیشفاکتورها، نسخههای موقتی از فاکتورهایی هستند که پیش از صدور نهایی جهت تأیید هزینهها به مشتریان ارسال میشوند.
prebind
پیشبند دادن، عمل اتصال یا جلد کردن موقت یا اولیه اسناد و مدارک برای آمادهسازی آنها بهطور منظم.
prebinding
پیشبند دادن، فرآیند اتصال موقت اسناد برای نمایش یا بررسی، قبل از انجام اتصال نهایی.
prebinds
پیشبند کردن، عمل اتصال موقت یا اولیه چندین بخش از متون برای سازماندهی بهتر محتوا.
prebiologic
پیشزیستی، به شرایط و مولکولهایی اطلاق میشود که قبل از شکلگیری زندگی در زمین وجود داشتهاند.
prebiological
پیشزیستی به شرایطی اطلاق میشود که قبل از ظهور ارگانیزمهای زنده وجود داشتهاند و معمولاً به بررسی آغاز زندگی مرتبط است.
prebless
پیشمبارک به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی هنوز برکت داده نشده است.
preblessed
پیشمبارک به وضعیتی اطلاق میشود که در آن چیزی قبلاً مورد برکت قرار گرفته است.
preblesses
عمل برکت دادن به چیزی قبل از یک رویداد خاص یا مراسم.
preblessing
عمل برکت دادن به چیزی قبل از وقوع یک رویداد یا وضعیت خاص.
preblockade
اقدامات و تدابیری است که قبل از وقوع یک تحریم یا جلوگیری از دسترسی به یک منطقه انجام میشود.
preblockaded
محاصره شده پیش از وقوع یک حادثه، به ویژه برای جلوگیری از ورود یا خروج مواد.
preblockading
عملیاتی برای محاصره کردن یک منطقه پیش از وقوع رویدادی خاص.
preblooming
مرحلهای در رشد گلها که قبل از شکفتن آنها رخ میدهد.