procondemnation
پروکنمدیشن، محکوم کردن یک عمل یا رفتار توسط عموم یا ابزارهای رسمی.
proconfederationist
پروکنفدرالیست، شخصی که از تشکیل و تقویت یک کنفدراسیون یا ائتلاف حمایت میکند.
proconference
کنفرانس حرفهای، جلسهای تخصصی برای بحث و تبادل نظر در یک موضوع خاص که اغلب با حضور کارشناسان و متخصصان برگزار میشود.
proconfession
اعتراف حرفهای، بیان حقیقتی مهم یا پنهان به طور علنی یا رسمی که ممکن است بر وضعیت یا نظر عمومی تاثیر بگذارد.
proconfessionist
اعترافکننده حرفهای، فردی که به صورت رسمی یا علنی حقایق را افشا میکند و صداقت را ترویج میکند.
proconfiscation
مصادره حرفهای، عمل قانونی برای ضبط کالاها یا اموال غیرقانونی توسط مقامات مربوطه.
proconformity
تطابق حرفهای، عمل یا گرایش به تبعیت از قواعد و استانداردها به جای ابتکار و نوآوری.
proconnesian
پروکنسی، اشاره به یک قوم یا گروه فرهنگی خاص که اهمیت خاصی به میراث خود دارد.
proconquest
پروکنکست به معنای حمایت از فتح و گسترش سرزمینها یا قلمروها است.
proconsolidation
پروکنسولیداشن به معنای حمایت از یکپارچهسازی و تقویت ساختارها است.
proconstitutional
پرو ساختاری، به طرفداران ساختارهای قانونی و اصول اساسی یک نظام سیاسی اشاره دارد.
proconstitutionalism
پرو ساختاری به نظام یا جنبشی اشاره دارد که به اصول اساسی قانون اساسی احترام میگذارد.
proconsular
پرو کنسولی، به نظامها یا قدرتهای مربوط به نمایندگی های پشتیبانیشده توسط کنسولها اشاره دارد.
proconsulary
پرو کنسولی، مربوط به اختیارات و وظایف یک پرو کنسول است.
proconsulate
پرو کنسولگری، نمایندگیای است که تحت نظر یک پرو کنسول فعالیت میکند.
proconsulates
پروکنسولها مقاماتی در جمهوری روم بودند که به عنوان فرمانداران استانها عمل میکردند و از اختیارات گستردهای برخوردار بودند.
proconsulship
موقعیت و مقام پروکنسول که به فرمانداری استانها در روم اشاره دارد.
proconsulships
جمع پروکنسولشیپ، به موقعیتها و اختیارات مختلف پروکنسولها در تاریخ اشاره دارد.
procontinuation
ادامه یک فرایند یا پروژه، معمولاً با توجیه و طرحریزی مناسب.
proconvention
نشست و گردهمایی پیشگیرانه برای بحث درباره مسایل و قاعدههای جدید.
proconventional
دیدگاه یا نظری که به سنتها و روشهای مرسوم گرایش دارد و به نوآوری و تغییرات جدید کمتر علاقهمند است.
proconviction
باوری یا اعتقادی که بهطور قوی در آن احساس میشود و فرد نسبت به آن با اقتدار و اعتماد به نفس صحبت میکند.
procoracoid
بخشی از استخوانهای بدن پرنده که در ناحیه شانه قرار دارد و به سایر استخوانها متصل میشود.
procoracoidal
مربوط به یا ویژگیای که به پروکاراکوئید ارتباط دارد.
procorporation
تدابیری یا رویکردهایی که به نفع شرکتها و نهادهای تجاری عمل میکند.
procosmetic
مربوط به صنایع یا رویکردهایی که بر زیبایی و محصولات آرایشی تمرکز دارند.
procosmopolitan
پروکاسمopolitan به معنای جهانی بودن و دربرگیرندهی فرهنگها و نژادهای مختلف است.
procotols
روشها و دستورالعملهایی که برای انجام یک فرآیند تعیین شدهاند.
procotton
نوعی پنبه که به روشهای خاص رشد میکند و به عنوان متریالی پایدار شناخته میشود.
procourt
نوعی دادگاه یا محاکمه که در آن مسائل حقوقی بررسی میشود.
procrastinative
به معنای تمایل به به تعویق انداختن کارها و انجام ندادن آنها به موقع است.