pruniferous
پرونیفرس، گیاهانی که میوه‌های شگفت‌انگیز تولید می‌کنند و معمولاً شامل برخی میوه‌ها از خانواده آلو هستند.
pruniform
پرونیفورم، به الگوهایی اشاره دارد که به گونه‌ای منظم و هماهنگ طراحی شده‌اند.
prunitrin
پرونترین، ترکیبی شیمیایی که در داروها به عنوان یک ماده مؤثر وجود دارد.
prunt
پرونت، به معنی قطع کردن ناگهانی یک مکالمه یا موضوع، به منظور تغییر روند گفتگو.
prunted
پروند، به وضعیت یا عمل بریدن یا کاهش ساقه یا شاخه‌های گیاهان اشاره دارد.
prurience
پروریدگی، حالتی یا ویژگی که به تمایلات جنسی بیش از حد یا افراطی اشاره دارد.
pruriency
پروریدگی، حالت یا کیفیت تمایل به مسائل جنسی غیرمعمول یا بیش از حد.
pruriently
به طور پروریدگی، اشاره به علاقه‌مندی غیرمعمول به مسائل جنسی.
pruriginous
پروریدگی، برانگیختگی، حالتی که به خارش یا تحریک در پوست اشاره دارد.
prurigos
پروریگوس‌ها، یک نوع بیماری پوستی که با خارش و التهاب شدید مشخص می‌شود.
pruriousness
پروریگندی، حالتی که نشان‌دهنده تمایلات جنسی غیر طبیعی یا افراطی است.
pruritic
خارش‌دار، اصطلاحی پزشکی که به حالت خارش یا احساس ناراحتی ناشی از تحریک پوست اشاره دارد.
prurituses
خارش‌ها، اشکالی از خارش که ممکن است در بخش‌های مختلف بدن بروز کند.
prusiano
پرسیانو، اشاره به نوعی رنگ خاص که معمولاً در نقاشی‌ها و طراحی‌ها استفاده می‌شود.
prussia
پروس، یک ایالت تاریخی در اروپا که تأثیرات زیادی بر تاریخ سیاسی و فرهنگی منطقه داشته است.
prussianisation
پرسیانیسم، فرآیند تأثیرگذاری فرهنگ و زبان پروس بر مناطق دیگر.
prussianise
پروس‌زده کردن، فرآیند تأثیرگذاری یا تغییر به سبک پروسی.
prussianised
پرسی‌شده به معنای تحت تأثیر فرهنگ و نظام‌های پروسی قرار گرفتن است.
prussianiser
پرسی‌ساز به شخصی اطلاق می‌شود که فرهنگ و نظام‌های پروسی را ترویج یا پیاده‌سازی می‌کند.
prussianising
پرسی‌سازی به معنای فرآیند تأثیرپذیری از فرهنگ پروس است.
prussianism
پرسیسم به مجموعه‌ای از عقاید و اصول مرتبط با فرهنگ و نظام‌های پروسی اشاره دارد.
prussianization
پرسی‌سازی به فرآیند تطابق و نفوذ فرهنگ پروسی در مناطق دیگر اشاره دارد.
prussianize
پرسی‌سازی به معنای تحت تأثیر قرار دادن و پیاده‌سازی استانداردهای پروسی است.
prussianized
پرسیادی شدن، فرایند تغییر فرهنگ یا ساختار سیاسی به سمت مدل‌های دولت پروسی.
prussianizer
پرسیادی‌کننده، شخصی که فرهنگ یا سیستم را به سمت اصول پروسی تغییر می‌دهد.
prussianizing
پرسیادی کردن، فرآیند تبدیل فرهنگ یا نهادها به سمت الگوهای پروسی.
prussiate
پروسیات، ترکیبات شیمیایی که به گونه‌ای با کانی‌های مرتبط با پروسیه همبستگی دارند.
prussic
اسید پرسی، یک ترکیب شیمیایی بسیار سمی که باید با احتیاط استفاده شود.
prussify
پرسی کردن، فرآیند آماده‌سازی مواد به سبک پروسی.
prussification
پروس‌سازی، فرآیند یا وضعیتی که در آن اثرات و ویژگی‌های فرهنگ یا سیاست پروس به مناطق دیگر منتقل می‌شود.
prussin
پروسین، ماده‌ای که در شیمی خاصیت‌های ویژه‌ای دارد و ممکن است در واکنش‌های شیمیایی استفاده شود.
prussine
پروسین، ترکیبی شیمیایی که به دلیل ویژگی‌های خاصش در مطالعات علمی مورد توجه قرار می‌گیرد.
prut
پرات، رودخانه‌ای در اروپا که از مناطق مختلفی عبور می‌کند و دارای اهمیت تاریخی است.
pruta
پروتا، واحد پولی که در گذشته در اسرائیل مورد استفاده قرار می‌گرفت.
prutah
پروتاه، سکه‌ای تاریخی که در زمان‌های گذشته در اسرائیل استفاده می‌شده است.
prutenic
پر تنیک، مربوط به یک سبک یا شیوه خاص در هنر یا طراحی.
prutot
پر توت، یک روش یا تکنیک خاص در یک حوزه خاص.
prutoth
پر توث، یک مفهوم یا ایده‌ای در یک حوزه خاص.
psalis
پسا لیس، نوعی میوه که غالباً مورد استفاده در دسرها و غذاها است.
psalloid
پسالوئید، مربوط به نوع خاصی از گیاهان.