pulpiter
به فردی که در تریبون کلیسا یا معبد صحبت میکند، اشاره دارد.
pulpitful
به معنای پر از محتوای معنوی، اغلب در مورد سخنرانیهای مذهبی.
pulpitic
پولپیتیک به شرایطی اشاره دارد که به التهاب عصب دندان (پولپ) مربوط میشود.
pulpitical
پولپیتیک به مباحث یا مسائل مرتبط با مذهب و موعظهها اشاره دارد.
pulpitically
به طور پولپیتیک، به شیوهای که مرتبط با موعظه یا ارشاد باشد، اشاره دارد.
pulpitis
پولپیت به التهاب عصب دندان اشاره دارد که ممکن است به دلیل پوسیدگی یا آسیب به دندان ایجاد شود.
pulpitish
پولپیتی به ویژگیهایی اشاره دارد که به موعظه یا ارشاد مربوط میشود.
pulpitism
پولپیتیسم به تأثیر و روشهایی اشاره دارد که از نهاد موعظه بر جامعه به وجود میآید.
pulpitize
پالپ کردن، فرآیند تبدیل مواد به شکل نرم و مایع برای استفادههای بعدی.
pulpitless
بدون منبر، به توصیف فضایی اشاره دارد که در آن منبر وجود ندارد.
pulpitly
به شیوهای که مانند یک منبر صحبت میشود.
pulpitolatry
پرستش یا ارادت بیش از حد به منبر و جایگاه مذهبی.
pulpitum
ساختار جداساز که در کلیساها بین گروه کرسنگی و جماعت قرار دارد.
pulpless
بدون پالپ، به چیزی گفته میشود که حاوی پالپ نباشد.
pulplike
شبیه به پالپ، بافت نرم و پورهای که به میوهها و دیگر مواد غذایی اشاره دارد.
pulpotomy
پالپوتومی، روشی دندانپزشکی که در آن بخشی از پالپ دندان خارج میشود.
pulpous
پالپدار، توصیف چیزی که دارای پالپ یا بافت نرم و مرطوب است.
pulpousness
پالپداری، حالت یا ویژگی داشتن پالپ یا بافت نرم و آبدار.
pulpstone
سنگ پالپ، کلسیم یا مواد معدنی که درون پالپ دندان تشکیل میشود.
pulpwoods
چوبهای پالپی، چوبهایی که به ویژه برای استخراج پالپ در صنعت کاغذ استفاده میشوند.
pulques
پولکز، نوشیدنیهای سنتی مکزیکی که از شیرهی گیاه آگاو تهیه شده و معمولاً الکلی هستند.
pulsant
پالسزن به معنای تولید یا ارسال ضربان یا ویبره است، معمولاً به اجزای فعال و پویا اطلاق میشود.
pulsatance
پالستنس به معنای کیفیت یا ویژگی وجود یا حس ضربان است، معمولاً در موسیقی یا حرکات.
pulsatility
پالستاسیته به معنای شدت یا تغییرات ضربان است، معمولاً در زمینههای پزشکی و فیزیولوژیکی.
pulsation
ضربان به معنای تپش یا ضربههای مکرر است، معمولاً در زمینههای موسیقی یا طبیعت.
pulsational
پالسزن به توصیف ویژگیهایی اطلاق میشود که در آن حرکت یا صدا شامل دورههای تکراری است.
pulsations
تپش، به ارتعاشاتی اطلاق میشود که در نتیجه فعالیت قلب یا هر منبع دیگر ایجاد میشود و معمولاً به صورت نوسانات منظم محسوس است.
pulsative
تپشی، به حرکتی اطلاق میشود که به صورت متناوب و ریتمیک تکرار میشود.
pulsatively
به شکل تپشی، به نوعی بیان یا نوع حرکتی اطلاق میشود که به طور مداوم و با ریتم انجام میشود.
pulsatory
تپشی، به ویژگی یا نوع عمل یا حرکتی گفته میشود که به صورت تپش و ریتمیک رخ میدهد.
pulsebeat
ضربان، به تپش یا نوسانی اشاره دارد که معمولاً به قلب یا موسیقی مربوط میشود.
pulseless
بدون ضربان، به حالتی اطلاق میشود که در آن هیچ تپش یا نوسانی وجود ندارد.
pulselessly
به صورت بدون ضربان، که به معنی عدم وجود پالس یا فعالیت قلبی است.
pulselessness
وضعیتی که در آن هیچ ضربانی وجود ندارد، معمولاً به عنوان یک علامت خطرناک در نظر گرفته میشود.
pulselike
شبیه به ضربان، به ویژه در زمینه صدا یا ریتم استفاده میشود.
pulsellum
یک اندام کوچک که معمولاً در برخی جانوران وجود دارد، معمولاً در زیستشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد.
pulser
وسیلهای که برای تولید ضربان یا پالس استفاده میشود، به ویژه در تجهیزات پزشکی.
pulsers
جمع پالسساز، به دستگاههایی اشاره دارد که برای تولید پالس استفاده میشوند.
pulsidge
نبض، حرکتی که به سبب انقباض و انبساط قلب ایجاد میشود و معمولاً در شریانها حس میشود.
pulsific
تپشی و حرکتی که غالباً به عنوان حرکات شگفتانگیز یا پویا توصیف میشود.