repractice
تمرینی جدید برای یادگیری و بهبود مهارت‌ها پس از یادگیری اولیه.
repracticed
عمل تکرار کردن تمرینات قبلی برای تقویت مهارت یا بهتر شدن.
repracticing
عمل ادامه دوباره تمرینات به منظور بهبود.
repray
دوباره دعا کردن یا طلب کمک و هدایت از خدا.
repraise
دوباره تحسین کردن یا ستایش کردن یک عمل یا فرد.
repraised
دوباره مورد ارزیابی یا نقد قرار دادن چیزی، به ویژه در مورد آثار هنری یا ادبی.
repraising
عملی که در آن چیزی دوباره ارزیابی یا نقد می‌شود.
repreach
دوباره پیام یا نظری را به کسی منتقل کردن.
reprecipitate
عملی که در آن یک ماده یا ترکیب دوباره به شکل رسوب در می‌آید.
reprecipitation
عملی که در آن یک ماده دوباره به حالت رسوب درمی‌آید.
repredict
عملی که در آن پیش‌بینی دوباره انجام می‌شود.
reprefer
ترجیح دوباره، به معنای انتخاب مجدد یک گزینه یا پیشنهاد است.
reprehendable
قابل سرزنش، به معنای عملی است که نباید انجام شود و نادرست محسوب می‌شود.
reprehendatory
سرزنش‌برانگیز، به معنی اینکه عملی یا رفتاری را ناپسند و قابل انتقاد بشمارد.
reprehender
سرزنش‌کننده، به شخصی اطلاق می‌شود که دیگران را به خاطر اعمالشان به چالش می‌کشد.
reprehensibility
قابل سرزنش بودن، به معنای ویژگی یا حالتی است که سبب سرزنش یا انتقاد می‌شود.
reprehensibleness
سرزنش‌پذیری، به قابلیت و توانایی یک عمل در جذب انتقاد اطلاق می‌شود.
reprehensibly
به طور زشت و ناپسندکارانه.
reprehensive
ناپسند، قابل سرزنش.
reprehensively
به صورت قابل سرزنش یا ناپسند.
reprehensory
ناپسند، انتقادآمیز.
repremise
تجدید نظر در یک فرض یا استدلال.
repremised
تجدید نظر شده در یک فرض یا استدلال.
repremising
دوباره ارزیابی کردن، به معنای بررسی و تغییر برخی عناصر برای بهبود یا تصحیح یک وضعیت یا پروژه است.
repreparation
دوباره آماده‌سازی، به معنای آماده کردن دوباره وسیله یا ابزاری برای استفاده است.
reprepare
دوباره آماده کردن، به معنای تنظیم دوباره یا ساماندهی مواد یا اطلاعات برای ارائه یا استفاده مجدد است.
reprepared
دوباره آماده شده، به معنای بازنگری و تنظیم دوباره چیزی است که قبلاً آماده شده بود.
repreparing
دوباره آماده کردن، به معنای فرآیند آماده‌سازی مجدد اطلاعات یا مواد برای بهبود استفاده است.
represcribe
دوباره تجویز کردن، به معنای تجویز مجدد دارو یا درمان برای یک بیمار است.
represcribed
به معنای تجویز دوباره دارو یا درمانی که قبلاً تجویز شده است.
represcribing
عمل تجویز دوباره دارو یا درمان.
representability
قابلیت نمایندگی یک مفهوم یا داده.
representable
قابل نمایندگی؛ توانایی تجسم یا نمایش یک مفهوم.
representably
به طور قابل نمایندگی و نمایش.
representamen
نشانگر؛ چیزی که نماینده یک معنا یا مفهوم است.
representant
نماینده، فرد یا سازمانی که به عنوان نماینده دیگران عمل می‌کند.
representationalist
مکتب فکری در هنر که معتقد است آثار هنری باید واقعیت را منعکس کنند.
representationalistic
سبک یا نظریه‌ای در هنر که بر نمایندگی واقعیت تأکید می‌کند.
representationally
به صورت نمایشی، به روشی که واقعیت را به تصویر می‌کشد.
representationary
مربوط به نمایندگی یا توصیف چیزی در هنر.