sert
عمل قرار دادن یا فراهم کردن، به ویژه در زمینه غذایی.
serta
عمل ورود یا ارائه به یک مرحله یا عرصه جدید.
serting
فرآیند ارائه یا آماده‌سازی لوازم یا غذا برای خدمت.
sertion
عمل یا فرآیند بیان یا ارائه یک ادعا یا نکته.
sertive
قاطع بودن، نشان دادن اعتماد به نفس و وضوح در بیان.
sertularia
نوعی دوزیست که در آب‌های سطحی زندگی می‌کند، شامل زوئیدها و مزوئیدها.
sertularian
مربوط به سراتولاریا، ارگانیسم‌هایی با ویژگی‌های خاص دریایی.
sertulariidae
خانواده‌ای از دوزیستان دریایی که شامل سراتولاریا و نزدیکان آن می‌شود.
sertularioid
استرکتورهایی که به سراتولاریا شباهت دارند، معمولاً در محیط‌های دریایی.
sertularoid
مشخصات یا ویژگی‌هایی که به سراتولاریا مربوط است و در سایر ارگانیسم‌ها مشاهده می‌شود.
sertule
سر تول، نوعی موجود کوچک و خرده‌پیکر که معمولاً در محیط‌های مرطوب زندگی می‌کند.
sertulum
سر تولوم، گونه‌ای نادر که مورد مطالعه قرار می‌گیرد.
sertum
سر توم، عنصری کلیدی در اکوسیستم که حمایت بسیاری از موجودات زنده را فراهم می‌کند.
serule
سرول، یک نوع ماده با بافت منحصر به فرد که در هنر و صنایع دستی استفاده می‌شود.
serumal
سرومال، ترکیبی لازم برای آزمایش‌های علمی.
serumdiagnosis
تشخیص سرم، فرآیند شناسایی بیماری‌ها از طریق تجزیه و تحلیل سرم خون.
serut
سرت، ابزاری برای صاف و مرتب کردن خطوط در هنر و طراحی.
serv
سرو، عملی است که در آن غذا یا نوشیدنی به دیگران ارائه می‌شود.
servable
قابل سرو، به معنای اینکه غذایی آماده و مناسب برای ارائه به دیگران است.
servage
سرویس، به معنای ارائه خدمات یا کالاها برای تسهیل فعالیت‌ها.
servaline
سروالین، نوعی بافت یا ماده که معمولاً با کیفیت و دوام بالا شناخته می‌شود.
servantcy
خدمتگزاری، عمل یا فرآیند ارائه خدمات به دیگران.
servantdom
وضعیتی که در آن شخصی در خدمت شخص دیگری است و به طور عمومی به آن خدمت‌گزاری گفته می‌شود.
servantess
نوعی خدمت‌کار زن که به طور خاص به کارهای خانگی و مسئولیت‌های مشابه می‌پردازد.
servantless
وضعیتی که در آن هیچ خدمت‌کاری وجود نداشته باشد.
servantlike
به حالتی اشاره دارد که شبیه به یک خدمت‌کار باشد، معمولاً در زمینه‌های صمیمی.
servantry
مدت زمانی یا وضعیتی که در آن خدمت‌کاران در منزل کار می‌کنند.
servantship
وضعیتی که شخص به عنوان یک خدمت‌کار شناخته می‌شود و شامل مسئولیت‌ها و حقوق خاصی است.
servation
اقدام به دیدن یا مشاهده چیزی برای درک بهتر یا آگاه شدن از آن.
servente
کسی که به خدمتکاری مشغول است و مسئول انجام کارهای خاصی در یک محیط است.
serventism
مکتب فکری یا فلسفه‌ای که ایده‌های خدمتگزاری را مورد بحث قرار می‌دهد.
servet
نوعی پارچه یا نرم‌افزار که معمولاً برای تزئین یا کاربرد خاصی استفاده می‌شود.
servetian
مربوط به سروت یا ویژگی‌های خاص آن، به ویژه در هنر یا فرهنگ.
servetianism
مکتب فکر یا فلسفه‌ای که به فرهنگ و هنر سروتیان مربوط می‌شود.
servette
سروette، پارچهی کوچکی که برای پاک کردن دستان یا وسایل استفاده می‌شود.
serviable
خدمتکار، کسی که آماده است به دیگران کمک کند.
serviceability
قابلیت سرویس‌دهی، توانایی یک وسیله برای استفاده مؤثر و کارآمد.
serviceableness
خدمتکاری، ویژگی یا کیفیت مفید بودن چیزی برای استفاده.
serviceably
به طور مفید و کارآمد.
serviceless
بدون خدمات، اشاره به وضعیتی که در آن هیچ خدمات یا کمک موجود نیست.