subsynovial
زیرسینوویال، مربوط به بافتی که در نزدیکی یا زیر غشای سینوویال مفاصل وجود دارد.
subsinuous
زیرسینوسی، توصیف کننده چیزی که در حال نوسان یا خمیده است.
subsistency
زیرسنّتی، وضعیتی که به بقای چیزی اشاره دارد.
subsistent
زیرسنّتی، توصیف وضعیت موجود بودن یا حیات داشتن.
subsistential
زیرساختی، مربوط به نیازهای بنیادی و اساسی بقا و زندگی.
subsister
کسی که برای بقای خود تلاش می‌کند و به منابع موجود وابسته است.
subsistingly
به طور مستمر و برای بقا زندگی کردن.
subsizar
عنوانی برای فردی که به بقا و کمک به دیگران می‌پردازد.
subsizarship
وظیفه و مسئولیت کمک به افرادی که برای بقا به کمک نیاز دارند.
subslot
فضای کوچکی در یک سیستم که برای قرار دادن داده‌ها یا اطلاعات اضافی استفاده می‌شود.
subslots
زیرزمان‌ها، تقسیمات کوچکتر یا جزئی‌تر از یک زمان بزرگ‌تر هستند که به برنامه‌ریزی بهینه کمک می‌کنند.
subsmile
لبخند کم‌رنگ، لبخندی است که نشان‌دهنده احساسات ناقص یا مبهم است.
subsneer
لبخند تمسخرآمیز، نوعی لبخند است که نشان‌دهنده تحقیر یا بی‌احترامی خفی است.
subsocial
اجتماعی فرعی، به گروه‌ها و تعاملات اجتماعی که در سطحی چالش‌برانگیزتر از معمول وجود دارد اشاره دارد.
subsocially
به صورت فرعی اجتماعی، به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن افراد در گروه‌های کوچک‌تر تعامل می‌کنند.
subsolid
زیرجامد، به سبک و شکل خاصی از مواد اشاره دارد که سخت و پایدار هستند.
subsonically
زیرصوتی به معنی سرعت کمتر از سرعت صوت است و معمولاً در زمینه هواپیماها یا امواج صوتی به کار می‌رود.
subsonics
زیرصوتی‌ها به امواج صوتی با فرکانس پائین‌تر از محدوده شنوایی انسان اطلاق می‌شود.
subsort
زیرگونه‌سازی به معنی تقسیم یا دسته‌بندی یک مجموعه به زیرمجموعه‌های دقیق‌تر است.
subsorter
زیرگونه‌ساز به ابزاری اطلاق می‌شود که برای دسته‌بندی یا مرتب‌سازی اشیاء به زیرمجموعه‌ها استفاده می‌شود.
subsovereign
زیرحاکم به موجودیتی اطلاق می‌شود که قدرتی کمتر از حاکمیت کامل دارد ولی هنوز هم دارای مسئولیت‌های مدیریتی است.
subspatulate
زیرپهنه‌ای به شکل یا ساختاری اطلاق می‌شود که شباهت به شکل پهن‌برگ دارد ولی در اندازه کوچکتر.
subspecialist
زیر تخصص، به فردی اطلاق می‌شود که در یک رشته خاص علمی یا پزشکی تخصص یافته است.
subspecialization
فرایند یا حالت تخصص‌یابی در یک حوزه خاص به عنوان زیر تخصص.
subspecialize
فرایند تمرکز بر یک حوزه خاص در حرفه یا آموزش.
subspecialized
به فردی گفته می‌شود که در یک زمینه خاص از علم یا پزشکی تخصص یافته است.
subspecializing
فرایند آن که فرد در حال تخصص یافتن در یک حوزه خاص است.
subspecialty
زیر رشته یا زیر تخصصی در یک حوزه علم یا پزشکی.
subspecialties
رشته‌های فرعی، تخصص‌های خاص در یک حوزه‌ی گسترده‌تر که معمولاً در پزشکی یا علم و هنر به کار می‌رود.
subspecific
زیرگونه‌ای، مربوط به یا اختصاصی برای یک زیرگروه خاص از یک گروه یا خانواده بزرگ‌تر.
subspecifically
به‌طور زیرگونه‌ای، به‌گونه‌ای که به موضوعات خاص‌تر یا جزیی‌تر اشاره شود.
subsphenoid
زیرخنثی، اصطلاحی آناتومیک برای اشاره به بخشی از جمجمه که در زیر استخوان خنثی قرار دارد.
subsphenoidal
زیرخنثی، مربوط به ناحیه‌ای از بدن که در زیر استخوان خنثی واقع شده است.
subsphere
زیرکره، به بخش کوچکی از یک کره گفته می‌شود که درون کره‌ای بزرگ‌تر قرار دارد.
subspheric
شکل یا فضای زیرکروی، به معنای بخشی که شبیه به یک کره است ولی به طور کامل نیست.
subspherical
دارای ویژگی‌های زیرکروی، شبیه به یک کره ولی به طور کامل مانند آن نیست.
subspherically
به طور زیرکروی، در حالتی که شبیه به یک کره باشد ولی به طور کامل نیست.
subspinose
دارای ویژگی‌های زیرخار، اشاره به گیاهانی با خارهای کوچک.
subspinous
دارای ویژگی‌های زیرخار، به خصوص در گیاهان.
subspiral
دارای ویژگی‌های زیرمارپیچ، به معنای حلقه یا الگوی که به طور کامل مارپیچ نیست.