anticommutative
ضد جابجایی به وضعیتی اشاره دارد که در آن ترتیب اعمال بر نتیجه تأثیر می‌گذارد.
anticomplement
ضد مکمل به مجموعه‌ای اشاره دارد که شامل عناصر غیر از آنچه در مجموعه اصلی وجود دارد، می‌شود.
anticomplementary
در طراحی و هنر، به مفهوم تضاد شدید با زمینه اشاره دارد.
anticomplex
به مفهوم ساده و غیر پیچیده اشاره دارد.
anticonceptionist
به شخصی اشاره دارد که به حقوق زاد و ولد و روش‌های پیشگیری از بارداری علاقه‌مند است.
anticonductor
به موادی اشاره دارد که برعکس هادی‌ها، جریان الکتریسیته را متوقف می‌کنند.
anticonfederationism
به جنبش یا ایدئولوژی‌ای اشاره دارد که علیه تشکیل کنفدراسیون‌ها و فدرالیسم است.
anticonfederationist
به شخصی اشاره دارد که علیه تشکیل کنفدراسیون‌ها یا فدرالیسم است.
anticonfederative
آنتی‌کانفدراسیون، به حرکاتی اشاره دارد که بر علیه اتحادها و توافقات جمعی عمل می‌کنند.
anticonformist
آنتی‌کانفرمیست، به فردی اشاره دارد که به هنجارها و اصول رایج جامعه بی‌توجهی می‌کند.
anticonformity
آنتی‌کانفرمی، به عدم پیروی از هنجارهای اجتماعی اشاره دارد.
anticonformities
آنتی‌کانفرمی‌ها، به حالات و رفتارهایی اطلاق می‌شود که از هنجارها منحرف می‌شوند.
anticonscience
آنتی‌کانشنس، به حالتی گفته می‌شود که فرد اصول اخلاقی را نادیده می‌گیرد.
anticonscription
آنتی‌کانسکریپشن، به حرکتی اشاره دارد که مخالف خدمت نظامی اجباری است.
anticonscriptive
ضد دستوری، به هر چیزی اشاره دارد که مخالف الزامات یا دستورات سخت‌گیرانه باشد.
anticonservatism
ضد محافظه‌کاری، مفهوم یا جنبشی است که به مبارزه با ایده‌های محافظه‌کارانه پرداخته و تغییرات را تشویق می‌کند.
anticonservative
ضد محافظه‌کار، به افرادی اطلاق می‌شود که علیه ایده‌ها و ارزش‌های محافظه‌کارانه هستند.
anticonservatively
به روش ضد محافظه‌کارانه، به گونه‌ای عمل کردن که از ایده‌های محافظه‌کارانه دوری کند.
anticonservativeness
ضد محافظه‌کاری، فرایند یا ویژگی مخالف با رویکردهای محافظه‌کارانه.
anticonstitution
ضد قانون اساسی، به هر چیزی اشاره دارد که مغایر با اصول و مقررات اساسی یک کشور باشد.
anticonstitutional
غیرقانونی به معنای عدم سازگاری با قانون اساسی است.
anticonstitutionalism
مکتبی که به عدم اعتبار یا نفی قوانین اساسی تأکید دارد.
anticonstitutionalist
افرادی که با اصول قانون اساسی مخالفند.
anticonstitutionally
به شیوه‌ای که با قانون اساسی سازگار نیست.
anticontagion
اقداماتی برای جلوگیری از شیوع یک بیماری یا عفونت.
anticontagionist
فردی که به روش‌های جلوگیری از عفونت و شیوع بیماری‌ها متعهد است.
anticontagious
غیرقابل سرایت، به حالتی اطلاق می‌شود که یک بیماری یا عارضه نمی‌تواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود.
anticontagiously
به شیوه‌ای که از فردی به فرد دیگر منتقل نشود.
anticontagiousness
ویژگی یا حالت غیرقابل سرایت بودن.
anticonvellent
دارویی که برای جلوگیری از تشنج یا کاهش آنها استفاده می‌شود.
anticonvention
غیرعادی، یا مخالف با کنوانسیون‌ها و هنجارهای رایج.
anticonventional
غیرمتعارف، مخالف با هنجارهای سنتی.
anticonventionalism
مخالفت با کنوانسیون‌ها و قواعد اجتماعی یا فرهنگی موجود، تمایل به ایجاد تغییر و نوآوری.
anticonventionalist
شخصی که به کنوانسیون‌ها و هنجارهای established اعتراض می‌کند و به دنبال شیوه‌های نوآورانه است.
anticonventionally
به شیوه‌ای که با کنوانسیون‌ها یا هنجارها هماهنگ نیست.
anticonvulsive
دارو یا ماده‌ای که به کاهش یا پیشگیری از تشنج کمک می‌کند.
anticor
اقدامات و سیاست‌هایی که به منظور جلوگیری از فساد و تقلب طراحی شده‌اند.
anticorn
موجود خیالی که به شکل معکوس به یکنوع موجودات افسانه‌ای اشاره دارد.
anticorona
ضدکرونا، اصطلاحی است که به روش‌ها و تدابیر مقابله با ویروس کرونا اشاره دارد.
anticorrosion
ضدزنگ، به مواد و روش‌هایی اطلاق می‌شود که در برابر زنگ زدگی و تخریب فلزات محافظت می‌کند.