anticomplement
ضد مکمل به مجموعهای اشاره دارد که شامل عناصر غیر از آنچه در مجموعه اصلی وجود دارد، میشود.
anticonceptionist
به شخصی اشاره دارد که به حقوق زاد و ولد و روشهای پیشگیری از بارداری علاقهمند است.
anticonfederative
آنتیکانفدراسیون، به حرکاتی اشاره دارد که بر علیه اتحادها و توافقات جمعی عمل میکنند.
anticonservatism
ضد محافظهکاری، مفهوم یا جنبشی است که به مبارزه با ایدههای محافظهکارانه پرداخته و تغییرات را تشویق میکند.
anticonservative
ضد محافظهکار، به افرادی اطلاق میشود که علیه ایدهها و ارزشهای محافظهکارانه هستند.
anticonservatively
به روش ضد محافظهکارانه، به گونهای عمل کردن که از ایدههای محافظهکارانه دوری کند.
anticonstitution
ضد قانون اساسی، به هر چیزی اشاره دارد که مغایر با اصول و مقررات اساسی یک کشور باشد.
anticontagious
غیرقابل سرایت، به حالتی اطلاق میشود که یک بیماری یا عارضه نمیتواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود.
anticonventionalism
مخالفت با کنوانسیونها و قواعد اجتماعی یا فرهنگی موجود، تمایل به ایجاد تغییر و نوآوری.
anticonventionalist
شخصی که به کنوانسیونها و هنجارهای established اعتراض میکند و به دنبال شیوههای نوآورانه است.
anticorrosion
ضدزنگ، به مواد و روشهایی اطلاق میشود که در برابر زنگ زدگی و تخریب فلزات محافظت میکند.