ballooners
گروهی از افراد که در استفاده و تزیین با بادکنک‌ها تخصص دارند.
balloonet
نسخه کوچک‌تر از بادکنک، معمولاً برای تزئینات یا کارهای هنری کوچک استفاده می‌شود.
balloonflower
گل بادکنکی، نوعی گیاه شناسایی شده که دارای گل‌های بزرگ و رنگارنگ است.
balloonful
حجم یک بادکنک پر شده با گاز یا هوا.
balloonish
شکلی شبیه به بادکنک که معموال به حجیم بودن اشاره دارد.
ballota
بالوتا، گیاهی دارویی که به طور سنتی برای خواص درمانی آن استفاده می‌شود.
ballotade
فرآیند رای‌گیری برای انتخاب نمایندگان یا تعیین نتیجه.
ballotage
رأی‌گیری مجدد یا دور دوم برای تعیین برنده در صورت عدم کسب اکثریت
ballote
بالوت، فرآیند یا روشی برای رای‌گیری که معمولاً به منظور تأمین عدالت و شفافیت در انتخاب‌ها استفاده می‌شود.
balloter
بالوت‌ر، فردی که در فرآیند رای‌گیری مشارکت دارد.
balloters
بالوت‌رها، افرادی که دور هم جمع می‌شوند تا نمایندگان خود را از طریق رای‌گیری انتخاب کنند.
ballotist
بالوتیست، فردی که به مطالعه و تحقیق در مورد فرآیندها و روش‌های رای‌گیری می‌پردازد.
ballottable
قابل بالوت، به معنی این است که یک موضوع یا پیشنهاد می‌تواند در فرآیند رای‌گیری مورد بررسی قرار بگیرد.
ballottement
بالوتمنت، یک تکنیک پزشکی که به منظور احساس مایع در برخی نواحی بدن استفاده می‌شود.
ballottine
بالوتین، نوعی غذا است که با پر کردن و رول کردن گوشت، معمولاً با مواد دیگر، درست می‌شود.
ballottines
بالوتین‌ها، وعده‌های غذایی‌ای هستند که معمولاً از گوشت پر شده و رول شده تشکیل می‌شوند.
ballow
بالو، واژه‌ای است که به رشد یا باز شدن گیاهان و گل‌ها اشاره دارد.
ballplatz
بالپلاتز، به یک زمین بازی فوتبال اشاره دارد.
ballproof
ضد گلوله، به ایمنی و مقاوم بودن اشاره می‌کند.
ballstock
موجودی توپ، اشاره به تعدادی از توپ‌ها دارد که برای بازی نیاز است.
ballup
به هم جمع کردن و مچاله کردن چیزی، معمولاً به صورت گرد و فشرده.
ballute
نوعی چتر نجات که به مچاله شدن در هوا کمک می‌کند.
ballutes
جمع بالوت‌ها، که به دستگاه‌های کاهش سرعت فرود اشاره دارد.
ballweed
نوعی علف که معمولاً در باغ‌ها و مزارع رشد می‌کند.
balmarcodes
یک نوع کد یا الگو که در رمز نگاری داده‌ها به کار می‌رود.
balmawhapple
نوعی درخت میوه با میوه‌های خوشمزه که در برخی مناطق رشد می‌کند.
balmily
ملایم و آرام به ویژه در مورد صحبت یا اعمالی که احساس تسکین و راحتی را به همراه دارد.
balminess
حالت یا کیفیت ملایم و آرام، معمولاً در مورد هوا یا احساسات.
balmlike
شبیه به بالم، آرامش‌بخش و تسکین‌دهنده.
balmony
حالت و کیفیت عطر ملایم و دلپذیر.
balmonies
جمع عطرهای ملایم و دلپذیر، به ویژه از گل‌ها و گیاهان.
balnea
حمام عمومی، به ویژه در فرهنگ باستانی، به منظور شستشوی بدن و درمان.
balneae
حمام‌های عمومی، محلی که افراد برای استراحت و بهره‌برداری از خواص آب به آنجا می‌روند.
balneal
مرتبط با آب‌های معدنی و درمان‌های مرتبط با آن.
balneary
منطقه‌ای که به دلیل وجود آب‌های معدنی و درمانی مورد توجه است.
balneation
عمل یا فرآیند استفاده از آب‌های معدنی برای درمان.
balneatory
مرتبط با حمام‌ها و امکانات درمان آب.
balneographer
شخصی که به بررسی و ثبت اطلاعات درباره آب‌های معدنی می‌پردازد.
balneography
بالنئوگرافی، بررسی و تحقیق درباره استفاده درمانی از آب‌درمانی و حمام‌ها.
balneologic
مربوط به مطالعه و استفاده از آب‌درمانی و خواص آن در درمان.