feeless
عدم داشتن احساسات یا نشانههای عاطفی.
feely
شخصیتی که بهسادگی احساساتش را ابراز میکند.
feelies
تجربه حسی یا عاطفی که میتوان آن را حس کرد.
feelingless
بدون احساس، نداشتن احساسات یا عواطف، موقعیتی که فرد به هیچ نوع احساسی دچار نمیشود.
feelinglessly
به طور بیاحساس، بدون ابراز هر گونه احساس؛ حالتی که در آن فرد نشاندهنده احساسات نیست.
feelingness
حالت یا کیفیت داشتن احساس؛ بیانگر یک تجربه عاطفی یا احساسی.
feere
احساس خاصی در یک موقعیت یا مراسم، اغلب مرتبط با شادی یا هیجان.
feerie
حس جادویی و خیالی؛ به نوعی جذابیت یا شگفتی اشاره دارد.
feering
ترسیدن، احساس ترس یا اضطراب در برابر یک خطر یا تهدید.
feest
جشن، مراسمی که به مناسبت خاصی برگزار میشود و شامل سرگرمی و شادی است.
feetage
مساحت، مقدار فضای یک ملک یا منطقه به واحد فوت.
feetfirst
پاها ابتدا، هنگام ورود به آب یا هنگام سقوط، پاها باید اول به زمین یا آب برسند.
feetless
بدون پا، توصیف یک موجود یا شیء که پا ندارد.
feeze
منجمد کردن، فرآیند نگهداری غذا یا اشیا با کاهش دما تا حدی که بخار آب در آنها یخ بزند.
feezed
فریز کردن، به معنای نگه داشتن یک لحظه خاص یا احساس، معمولاً در عکاسی یا فیلمبرداری به کار میرود.
feezes
فریز شدن، به معنای متوقف شدن یا درجا زدن، معمولاً به حالت تصویر یا ویدئو اشاره دارد.
feezing
فریز کردن، به معنای متوقف کردن یک تصویر برای تحلیل یا بررسی بیشتر.
feff
فف، به معنای سیگنالی که نشاندهنده وضعیت دستگاه یا لوازم الکترونیکی است.
fefnicute
ففنیکوتی، به معنای نوعی لباس یا طراحی زیبا و جذاب.
fegary
فگاری، به معنای رویکرد خاص یا مهارت در انجام یک کار.
fegatella
فگاتلا، نوعی سوسیس ایتالیایی که از گوشت و چرب درست میشود و معمولاً با ادویهها و گیاهان معطر طعمدار میگردد.
fegs
فگس، یک اصطلاح غیررسمی و غیردقیق که ممکن است در مکالمات آنلاین یا زبان محاورهای به کار برود.
fehmic
فهمیک، اصطلاحی فنی و تخصصی که اغلب در موضوعات خاص به کار میرود.
fei
فی، نامی که ممکن است در فرهنگهایی خاص رواج پیدا کند.
feif
فیف، اصطلاحی تاریخی که به مسائل مربوط به مالکیت زمین در دورانهای قدیمی اشاره دارد.
feigher
فیگر، نام خانوادگیای که ممکن است در مناطقی خاص کمتر شنیده شود.
feigner
شخصی که به طور عمد تظاهر میکند یا ادعا میکند که چیزی هست.
feigners
جمع کلمه تظاهرکننده، کسانی که به عمد تظاهر میکنند.
feil
نادیده گرفتن یا کمکاری در انجام مسئولیت.
feyness
خصوصیات و ویژگیهای جادویی یا غیرعادی که به موجودات یا مکانها نسبت داده میشود.
feynesses
اشکال متنوع و مختلف خصوصیات جادویی یا غیرعادی.
feinschmeckers
جمع فاینشمکِر، اشاره به افرادی که به غذاهای خوشمزه و باکیفیت علاقهمند هستند.
feinter
شخصی که به عمد خود را به عنوان چیزی نشان میدهد که نیست.
feirie
خصوصیات و ویژگیهای جادویی یا فریبنده.
feist
فیست، نژادی از سگهای کوچک و پر جنب و جوش که معمولا برای شکار موشها و حیوانات کوچک پرورش داده میشود.