fiked
حالت گذشته فعل تعمیر کردن، نشان‌دهنده اینکه چیزی در حال حاضر در وضعیت خوب قرار دارد.
fikey
به معنای خاص، عجیب و غریب یا غیرمعمول.
fikery
نگرش یا طرز تفکر خاصی که به وسیله آن فرد مسائل را تحلیل می‌کند.
fikh
علمی که به بررسی فقه اسلامی و قواعد آن می‌پردازد.
fikie
سبکی که خاص و متمایز است، معمولاً در مد و طراحی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
fiking
روند یا فعالیتی که به بهبود سلامت و تناسب اندام مربوط می‌شود.
fila
جزئیات طراحی یا دوخت یک محصول، به ویژه در صنایع پوشاک.
filace
ماده‌ای که به منظور ایجاد اثرات هنری در صنایع دستی به کار می‌رود.
filaceous
فیلاسی، مربوط به یا شبیه به فیبر یا رشته‌های نازک.
filacer
فیلاسر، فردی که در زمینه اعتبارسنجی و کنترل اسناد فعالیت می‌کند.
filago
فیلاگو، یک جنس از گیاهان گلدار از خانواده آسترها.
filagreeing
فیلاگری، تکنیکی در هنر تزئینی برای ساخت اشکال پیچیده با استفاده از سیم‌های نازک فلزی.
filagreing
فیلاگری، فرایند ایجاد طرح‌های دقیق و زینتی با استفاده از سیم‌ها یا رشته‌های نازک فلزی.
filamentar
فیلامنتار، مربوط به یا شبیه به رشته‌ها یا الیاف نازک.
filamentary
ساختار یا نوعی که شامل رشته‌های نازک و بلند است، معمولاً در زمینه‌های علمی و زیست‌شناسی استفاده می‌شود.
filamented
دارای رشته‌های نازک و پارجه‌ای، معمولاً در توصیف گیاهان یا ساختارهای میکروسکوپی.
filamentiferous
دارای رشته‌های نازک یا تشکیل‌دهنده رشته، به ویژه در زیست‌شناسی.
filamentoid
ساختاری شبیه به فیلامنت، معمولاً در توصیف اشکال خاص در زیست‌شناسی.
filamentose
دارای بافت یا ساختار رشته‌ای، معمولاً در توصیف مواد غذایی یا باکتری‌ها.
filamentous
دارای رشته‌ها یا ریشه‌های نازک، به ویژه در زیست‌شناسی و محیط زیست.
filamentule
فیلامنتول، ساختاری ریز و نازک که به شکل رشته‌ای می‌باشد و به طور خاص در زیست‌شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
filander
فیلامدر به معنای فریب دادن یا جلب توجه به طور عاشقانه یا جنسی است که معمولاً به صورت غیررسمی انجام می‌شود.
filanders
فیلامدرها افرادی هستند که به طور مکرر در رفتارهای فریبنده و عاشقانه درگیر می‌شوند.
filao
درخت فیلاو، درختی گرمسیری با چوبی محکم و مقاوم که در سواحل و مناطقی با رطوبت بالا رشد می‌کند.
filar
فیلا به ساختارهای رشته‌ای و نازک در زمینه‌های مختلف علمی و صنعتی اطلاق می‌شود.
filaree
فیلا ری، گیاهی معطر و گلدار که معمولاً در باغ‌ها رشد می‌کند و از خانواده‌ گیاهان علفی است.
filarees
فیلا ریزها، کرم‌های رشته‌ای کوچکی هستند که معمولاً در بدن میزبان زندگی می‌کنند و ممکن است باعث بیماری‌های مختلف شوند.
filarial
فیلا ریالی به عفونت‌ها و بیماری‌هایی اشاره دارد که به وسیله کرم‌های فیلا ریز ایجاد می‌شوند.
filarian
فیلاریان به گونه‌ها یا اعضای خانواده فیلا ریزها اشاره دارد كه به بیماری‌های خاصی ارتباط دارند.
filaricidal
داروهایی که برای کشتن کرم‌های فیلا ریز و درمان عفونت‌های مرتبط با آنها استفاده می‌شوند.
filariform
مرحله‌ای از لاروها که به شکل رشته‌ای و طویل درآمده و در انتقال بیماری نقش دارد.
filariid
فیلا ریدها به گروهی از کرم‌های انگلی اشاره دارد که می‌توانند میزبانان انسانی و غیرانسانی را مبتلا کنند.
filariidae
فیلاژید، خانواده‌ای از کرم‌های انگلی که معمولاً در خون و لنف موجودات میزبان زندگی می‌کنند و می‌توانند باعث بیماری‌های مختلف شوند.
filariids
فیلاژیدها، گونه‌ای از کرم‌های انگلی که می‌توانند بیماری‌هایی مانند لنفادنوپاتی ایجاد کنند.
filarious
فیلاوری، به معنای خنده‌دار و طنزآمیز در مورد چیزی که باعث خنده می‌شود.
filasse
فیلاس، به معنای نوعی کاه قدیمی یا مواد گیاهی که برای مصارف مختلف استفاده می‌شود.
filate
فیلات، به معنای پیچاندن یا بستن رشته‌ها به شکل محکم.
filator
فیلاتور، ابزاری که برای پیچیدن رشته‌ها و نخ‌ها به کار می‌رود.
filatory
فیلتری، ابزاری برای جدا کردن و تصفیه مایعات از ناخالصی‌ها به وسیله ایجاد فشار یا استفاده از حرارت.
filaze
فیلاز، شیء جادویی که در افسانه‌ها برای به تحقق پیوستن آرزوها شناخته شده است.