fimbles
فیمبل‌ها، اشیاء یا وسایل کوچک و معمولاً نرم هستند که در بازی‌ها و تفریحات کودکان مورد استفاده قرار می‌گیرند.
fimbrial
فیمبریال، مربوط به فیمبرها یا ساختارهای نازک و مویی‌شکل است که در برخی از بافت‌ها و اندام‌ها یافت می‌شود.
fimbriating
فیمبریات کردن، به معنی ایجاد یا توصیف ساختارهای نازک و مویی مانند است.
fimbriation
فیمبریشن، به معنی ایجاد حاشیه‌های نازک و مویی‌شکل یا زینتی در اشیاء است.
fimbriatum
فیمبریاتوم، به یک ساختار خاص در گیاهان یا موجودات گفته می‌شود که ویژگی‌های خاصی دارد.
fimbricate
فیمبریکات به لبه‌های نازک و مویی‌شکل اشیاء اشاره دارد.
fimbricated
فیمبریکت شده، به حالت یا ویژگی لبه‌ها یا ساختارهایی گفته می‌شود که دارای دندانه‌ها یا زوایای باریک و برجسته هستند.
fimbrilla
فیمبریلا، به ساختارهای نازک و رشته‌ای کوچک اطلاق می‌شود که ممکن است در موجودات زنده یا دیگر اشیاء یافت شوند.
fimbrillae
فیمبریلاها، جمع کلمه فیمبریلا، به ساختارهای نازک و رشته‌ای کوچک اشاره دارد.
fimbrillate
فیمبریله، به حالتی گفته می‌شود که یک شی یا ساختار دارای الگو یا ویژگی‌ای شبیه به دندانه‌های کم عمق است.
fimbrilliferous
فیمبریلیفرس، به ساختارهایی اطلاق می‌شود که دارای فیمبریلاها هستند.
fimbrillose
فیمبریلوز، به حالتی اشاره دارد که یک سطح به صورت جزیی دندانه‌دار یا شبیه به فیمبریلاهای ریز است.
fimbriodentate
فییمبریدنتات، صفتی است که به دندانه‌های نرم و لبه‌دار اشاره دارد که در حیات‌وحش و زیست‌شناسی مهم است.
fimbristylis
فیمبریستیل، نوعی گیاه در خانواده علف‌ها است که در مناطق مرطوب رشد می‌کند و سازگاری‌های خاصی دارد.
fimetarious
فیمترایوس به خاکی اشاره دارد که غنی از مواد مغذی و مناسب برای کشاورزی است.
fimetic
فیمتیک به طراحی‌ها و الگوهای پیچیده و هنری اشاره دارد.
fimicolous
فیمیکولوس به موجوداتی اشاره دارد که در فضولات زندگی می‌کنند و در چرخه طبیعی اکوسیستم نقش دارند.
finable
قابل جریمه، به وضعیتی اشاره دارد که نقض قوانین می‌تواند منجر به جریمه مالی شود.
finableness
قابلیت انعطاف‌پذیری به معنای توانایی مواد یا اشیاء برای تغییر شکل بدون خراب شدن است.
finagler
فیناگر به کسی اطلاق می‌شود که با ترفند و روش‌های غیرمستقیم به هدف‌های خود می‌رسد.
finaglers
فیناگران به افرادی اطلاق می‌شود که به روش‌های غیرمستقیم و فریبنده برای دستیابی به اهداف خود متوسل می‌شوند.
finalis
نتیجه نهایی به مرحله‌ای از یک فرآیند اشاره دارد که در آن همه تلاش‌ها جمع‌بندی می‌شود.
finalisms
نتایج نهایی به نقاط اوج و جمع‌بندی‌های نظری اشاره دارد.
financer
سرمایه‌گذار به فردی اطلاق می‌شود که منابع مالی را برای پروژه‌ها یا کسب‌وکارها تأمین می‌کند.
financialist
مالی‌دان، شخصی که در زمینه مالی و سرمایه‌گذاری تخصص دارد و به تحلیل داده‌ها و روندهای بازار می‌پردازد.
financiere
مالی‌گر، فردی که در زمینه مالیات و قوانین مالی مشغول به فعالیت است.
financiered
تامین مالی، عمل تأمین وجوه و سرمایه برای پروژه‌ها یا کسب و کارها.
financiery
بخشی که مربوط به مدیریت و نظارت بر منابع مالی و اقتصادی است.
financiering
تامین مالی، فرایند تأمین پول یا سرمایه برای راه‌اندازی یا ادامه یک کار یا پروژه.
financist
مالی‌دان، فردی که در علم مالی تخصص دارد و می‌تواند مشاوره‌های مالی ارائه دهد.
finary
اقدام یا تصمیم نهایی در زمینه مالی یا اقتصادی.
finbone
استخوان باله، یکی از اجزای مهم در آناتومی ماهی است.
finchbacked
پرندگانی که به خاطر ساختار فیزیکی خاص بال‌ها شناخته می‌شوند.
finched
عمل برش زدن یا تغییر شکل به سبک قناری.
finchery
عمل یا هنر نگهداری و پرورش قناری‌ها.
findability
قابلیت پیدا کردن به معنای آسانی و سرعتی است که یک کاربر می‌تواند اطلاعات مورد نظر خود را در یک محیط دیجیتال جستجو و پیدا کند.
findable
قابل پیدا کردن به معنای این است که چیزی به راحتی می‌تواند توسط کاربران یا سیستم‌ها شناسایی و دسترسی پیدا شود.
findal
Findal یک اصطلاح غیررسمی است که ممکن است در محافل خاصی به کار رود.
findfault
Findfault به معنای ایراد گرفتن یا انتقاد کردن از چیزی است.
findhorn
فایندهورن به یک جامعه اکو و مفاهیم زیست‌محیطی مرتبط است.