fructosan
فرکتوزان به نوعی کربوهیدرات اشاره دارد که به طور عمده از فرکتوز ساخته شده است.
fructoses
فرکتوز به قند سادهای اشاره دارد که به طور طبیعی در میوهها موجود است.
fructoside
فرکتوزید ترکیبی قندی است که در گیاهان وجود دارد و میتواند ویژگیهای مفیدی برای سلامتی داشته باشد.
fructuary
مکان یا فضای که در آن میوهها رشد میکنند.
fructuate
به نوسان یا تغییر مداوم اشاره دارد.
fructuose
به طور خاص به گیاهانی که در آنها قند وجود دارند، اشاره دارد.
fructuosity
مفهوم فراوانی و کثرت میوه در یک گیاه یا باغ.
fructure
ساختار و شکل میوه یا محصول گیاهی.
fructus
به معنی میوه یا محصول درخت، به ویژه از نظر گیاهی.
frugalism
روش زندگی که بر روی صرفهجویی و کسر هزینهها تمرکز دارد.
frugalist
فردی که سبک زندگی صرفهجویانه را انتخاب میکند.
frugalities
صرفهجویی به معنای هزینهکردن کم و با احتیاط است، بهویژه در خرید یا استفاده از منابع.
frugally
صرفهجویانه به معنای مصرف نکردن بیش از حد منابع است، به ویژه در زمینه مالی.
frugalness
صرفهجویی به رفتار و عادتهای اقتصادی و کممصرف مرتبط است.
fruggan
سختپسند به معنای شخصی است که به شدت در خرج کردن پول احتیاط میکند و به دنبال صرفهجویی است.
fruggin
وقت گذاشتن روی چیزهای بیمعنا و ناچیز.
frugiferous
به گیاهانی که میوه تولید میکنند، اشاره دارد.
frugivora
میوهخوار، جانورانی که عمدتاً میوه میخورند.
fruitade
نوشیدنی میوهدار، که معمولاً ترکیبی از آب، شکر و عصارهٔ میوه است.
fruitages
محصولات میوه، میوههایی که از درختان یا گیاهان برداشت میشوند.
fruitarianism
میوهخواری، رژیم غذایی که بر اساس مصرف فقط میوهها است.
fruitcakey
شلوغ و رنگارنگ، اصطلاحی که به چیزهایی با طراحیهای غیرمعمول و جالب اشاره دارد.
fruiteress
فروشتن میوه، زنی که میوه میفروشد، شخصی که در فروش میوه و سبزیجات تخصص دارد.
fruitery
فروشگاه یا مکانی که در آن میوهها به فروش میرسند، ممکن است مختلف از دیگر فروشگاهها به دلیل تنوع میوهها.
fruiteries
چندین فروشگاه میوه، مکانهایی که در آن میوهها به فروش میرسند.
fruitester
شخصی که برای تعیین کیفیت یا طعم میوهها آزمایش میکند.
fruitfuller
شخصی که در زمینه بهبود تولید میوه فعالیت میکند.
fruitfully
به معنای موفقیتآمیز و پربار در انجام کارها، بهخصوص از نظر ایجاد نتایج مثبت.
fruitfulness
کیفیت یا حالت حاصلخیز بودن و تولید میوه یا نتایج مثبت.
fruitgrower
شخصی که در زمینه کشت و تولید میوه کار میکند.
fruitiness
کیفیت میوهای بودن، بهویژه در مورد غذا یا نوشیدنی.
fruitions
ثمر، نتیجه مثبت یا مطلوب یک تلاش یا اقدام.
fruitist
شخصی که به مطالعه، فروش یا لذت بردن از میوهها وابسته است.