grissen
حرکت سریع و سرزنده، شوخی.
grissens
حرکت‌های سرزنده و سرگرم‌کننده.
grisset
حرکت با سرزندگی، بازیگوشی.
grissons
حرکت‌های شاد و با انرژی.
gristbite
نوعی آسیب یا درد در دست یا پوست که به هنگام آسیاب کردن مواد دانه‌ای یا مشابه رخ می‌دهد.
grister
شخصی که کار آسیاب کردن دانه‌ها و تبدیل آنها به آرد را انجام می‌دهد.
gristhorbia
مکانی با ویژگی‌های خاص طبیعی که شامل نوع خاصی از گیاهان و حیات وحش باشد.
gristy
به بافتی اشاره دارد که حاوی ذرات کوچک و دانه‌دانه باشد.
gristles
قسمت‌های سخت و چرب در گوشت که معمولاً خوشمزه نیستند.
gristliness
کیفیتی که به سختی و چربی زیاد در غذا اشاره دارد.
gristmiller
آردساز به شخصی گفته می‌شود که آسیاب را برای تبدیل غلات به آرد مدیریت می‌کند.
gristmilling
فرآیند تبدیل غلات به آرد که شامل آسیاب کردن آنها می‌شود.
grists
غلات آسیاب شده که به آرد تبدیل می‌شوند.
grith
ضخامت یا عمیق بودن یک شی یا چشم‌انداز.
grithbreach
شکاف یا فاصله‌ای در ساختار ضخیم که ممکن است باعث آسیب شود.
grithman
شخصی که در مدیریت ضخامت یا منابع مربوط به آن در جامعه فعالیت می‌کند.
griths
گریت‌ها، به سطح یا توده ای از سنگ‌های ریز اشاره دارد که در زیر زمین وجود دارند.
gritless
بی‌غیرت به معنای کمبود عزم و اراده قوی در برخورد با چالش‌ها است.
gritrock
گریت‌راک، نوعی سنگ سخت است که به عنوان مصالح ساختمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
gritten
گریت‌کردن به معنای پوشاندن یا پر کردن سطح با مواد گرانول است.
grittie
گریتیش به ویژگی‌های عزم و اراده اشاره دارد که در مواجهه با مشکلات نشان داده می‌شود.
grittily
به شکلی عزم‌دار و مقاوم در برخورد با مشکلات.
grittiness
زبر بودن، ویژگی سختی و عدم لطافت که می‌تواند به وضعیت عاطفی یا فیزیکی اشاره داشته باشد.
grittle
کباب کردن یا گریل کردن مواد غذایی به ویژه روی مشعل یا آتش باز.
grivation
تجزیه یا تحلیل مواد برای بهبود کیفیت و کارایی آنها.
grivna
واحد پول رسمی کشور اوکراین.
grivois
اشاره به موضوعات یا آثار غیرمعمول و تحریک‌آمیز, به ویژه در نمایش یا هنر.
grivoise
شامل یا مرتبط با جوک‌ها یا موضوعات جنسی و تحریک‌آمیز.
grizard
گرازارد، نوعی موجود یا جانور خیالی که در داستان‌ها و افسانه‌ها ذکر می‌شود.
grizel
گرازِل، اشاره به رنگی خاص که معمولاً در طراحی و مد استفاده می‌شود.
grizelin
گرازِلین، نامی برای رنگ یا الگوهایی خاص در هنر و طراحی.
grizzel
گریزِل، اشاره به نوعی غذا یا دستور پخت خاص در آشپزی.
grizzler
گریزِلر، موجودی با رفتارهای شیطنت‌آمیز که معمولاً در افسانه‌ها ذکر می‌شود.
grizzlers
گریزِلرها، جمعی از موجودات شیطنت‌آمیز که معمولاً در افسانه‌ها به تصویر کشیده می‌شوند.
grizzlyman
گرزیلی من، نام مستند دوره‌ای است که به زندگی و مرگ یک مردی به نام تیموتی تریبل می‌پردازد که سعی می‌کرد با خرس‌های گرزیلی در آلاسکا ارتباط برقرار کند.
grizzliness
زبر بودن، سختی یا حالت خرس‌های گرizzly را توصیف می‌کند.
gro
گرو، در این زمینه به صدای یک چیز یا احساس آرامش اشاره دارد.
groaner
جوک خنده‌دار به جوکی اطلاق می‌شود که به صورت خاص باعث خنده بی‌اختیار می‌شود.
groaners
جوک‌های خنده‌دار به مجموعه‌ای از جوک‌ها اطلاق می‌شود که باعث خنده می‌گردند.
groanful
شکایت‌بار، به حسی از گلایه یا ناراحتی اشاره دارد.