nonpreservation
عدم حفظ یا نگهداری، به معنای عدم تلاش برای حفظ یا محافظت از چیزی است.
nonpreservative
غیر نگهدارنده، اشاره به محصولاتی دارد که در آن‌ها از مواد نگهدارنده استفاده نمی‌شود.
nonpresidential
غیر رئیس‌جمهوری، به موقعیت‌ها یا افراد اشاره دارد که در مقام ریاست‌جمهوری نیستند.
nonpress
غیر فشاری، به شرایطی اشاره دارد که در آن فشار یا استرس وجود ندارد.
nonpressing
غیر فوری، به شرایطی اشاره دارد که در آن چیزی فوری یا ضروری نیست.
nonpressure
غیر فشاری، به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد تحت فشار نیستند.
nonpresumptive
غیرپیش‌داوری به معنای عدم ارائه یا اتخاذ فرضی از پیش تعیین‌شده است.
nonpresumptively
به صورت غیرپیش‌داوری و بدون اتخاذ فرضی، با دقت در نظر گرفتن موارد.
nonprevalence
عدم شیوع به معنای وجود نداشتن یا عدم فراگیری چیزی در یک جامعه یا منطقه مشخص.
nonprevalent
غیرشایع به معنای چیزی است که در یک جامعه یا زمینه خاص به طور معمول دیده نمی‌شود.
nonprevalently
به صورت غیرشایع، به معنای وجود داشتن در مقادیر کم و نادر.
nonpreventable
غیرقابل پیشگیری به معنای چیزی است که نمی‌توان از وقوع آن جلوگیری کرد.
nonpreventible
غیرقابل پیشگیری به وضعیتی اطلاق می‌شود که برای جلوگیری از وقوع آن هیچ اقدام یا تدبیری مؤثر وجود ندارد.
nonprevention
عدم پیشگیری به مفهوم نبود اقداماتی برای جلوگیری از وقوع یک وضعیت یا مشکل اشاره دارد.
nonpreventive
غیرپیشگیرانه به اقداماتی اشاره دارد که هدفشان جلوگیری از وضعیت‌های خطرناک نیست.
nonpreventively
به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن اقداماتی برای جلوگیری انجام نمی‌شود.
nonpreventiveness
عدم پیشگیرانه بودن به عنوان کیفیت یا وضعیتی شناخته می‌شود که اقداماتی برای جلوگیری از وقوع خطر انجام نمی‌شود.
nonpriestly
غیرمذهبی به اشخاص یا نقش‌هایی اشاره دارد که در کارکردهای دینی یا روحانی شرکت نمی‌کنند.
nonprimitive
انواع داده‌ای که قادر به نگهداری چندین مقدار هستند و به این دلیل غیر اولیه نامیده می‌شوند.
nonprimitively
به روشی که به سادگی به واقعیت‌های اساسی محدود نمی‌شود.
nonprimitiveness
ویژگی یا حالت غیر اولیه که نشان دهنده وجود پیچیدگی و غنای بیشتر است.
nonprincipiate
موجودیتی که به اصول یا قواعد متداول پایبند نیست.
nonprincipled
عمل یا رفتار که بر اساس اصول اخلاقی یا دانش قابل قبول نیست.
nonprintable
کاراکترهایی که نمی‌توانند به‌صورت بصری نشان داده شوند.
nonprinting
کاراکتر غیرقابل چاپ، کاراکتری است که در متن نمایش داده نمی‌شود و معمولاً برای کنترل فرمت یا عملکرد متن استفاده می‌شود.
nonprivileged
کاربرانی که اختیار و دسترسی‌های خاصی در یک سیستم ندارند.
nonprivity
عدم وجود رابطه قانونی یا قراردادی بین دو یا چند طرف.
nonprivities
حالت یا شرایطی که در آن هیچ پیوستگی یا رابطه قانونی وجود ندارد.
nonprobability
نمونه‌گیری که در آن احتمال انتخاب هر واحد نمونه مشخص نیست.
nonprobabilities
جملات یا شرایطی که در آن احتمال انتخاب واحدهای نمونه مشخص نیست و بر روی روش‌های تحقیق تأثیر می‌گذارد.
nonprobable
غیرمحتمل به معنای احتمال بسیار کم یا نبود امکان وقوع چیزی است.
nonprobably
غیرمحتمل به این معنی است که چیزی به احتمال زیاد واقع نخواهد شد.
nonprobation
عدم آزمایش به معنای نبود دوره یا شرایط آزمایشی است.
nonprobative
غیرمعتبر به معنای عدم قدرت استنتاج یا نتیجه‌گیری است.
nonprobatory
غیرمعتبر به معنی ناتوانی در تأثیرگذاری بر قضاوت یا نتیجه است.
nonproblematic
غیرمشکل به معنای نداشتن مشکل یا چالش است.
nonproblematical
غیرمشکل‌زا به معنای چیزی است که مشکل یا چالشی ندارد و به راحتی قابل درک یا اجرا است.
nonproblematically
به معنای انجام یک کار بدون ایجاد مشکل یا چالش است.
nonprocedural
غیررسمی به معنای عدم پیروی از یک روش یا رویه رسمی در انجام کارها است.
nonprocedurally
به معنای انجام کاری بدون پیروی از رویه‌های رسمی و ساختار مشخص است.