nonspeculation
غیرحدسی به وضعیتی اشاره دارد که در آن پیش‌بینی‌ها یا حدس‌های ناچیز مورد استفاده قرار نمی‌گیرند و بر اساس شواهد و داده‌های واقعی عمل می‌شود.
nonspeculative
غیرحدسی به صفتی اطلاق می‌شود که در آن اثبات یا تصمیم‌گیری بر اساس شواهد و واقعیات است و نه بر اساس حدس و گمان.
nonspeculatively
به طور غیرحدسی به روشی اشاره دارد که در آن اقدام یا تصمیم گیری بر اساس شواهد واقعی و تحلیل‌های منطقی صورت می‌گیرد.
nonspeculativeness
غیرحدسی بودن به کیفیت یا حالت گزارش یا اظهاراتی اطلاق می‌شود که بر اساس واقعیت‌ها و تحلیل‌های عینی ارائه می‌شود و حدس و گمان را در آن جایز نمی‌داند.
nonspeculatory
غیرحدسی به صفتی اطلاق می‌شود که بر اساس حقایق و تحلیل‌های عینی است و به هیچ وجه وابسته به حدس و گمان نیست.
nonspheral
غیرکروی به وضعیتی اشاره دارد که شکل آن گرد نیست و به شکل‌های دیگر تنوع دارد.
nonspheric
غیر کروی، اشاره به شکل یا سطحی دارد که به طور کامل کروی نیست.
nonspherical
غیر کروی، به هر شکل یا جسمی اشاره دارد که به صورت کامل کروی نیست.
nonsphericality
غیر کرویت، نشان‌دهنده ویژگی‌هایی از اشکال که کاملاً کروی نیستند.
nonspherically
به شکل غیر کروی، روشی برای توصیف وضعیت یا رفتار اشیاء است که دایره‌ای شکل نیستند.
nonspill
غیرریزی، به محصولاتی که قابلیت نریختن محتویات خود را دارند اشاره می‌کند.
nonspillable
غیرریزی، به اشیاء یا ظروفی اشاره دارد که محتویات آن‌ها نمی‌تواند بریزد.
nonspinal
غیرمهره‌ای به حالتی اطلاق می‌شود که در آن آسیب یا مشکلاتی به ناحیه ستون فقرات مربوط نمی‌شود.
nonspiny
غیرخاردار به ویژگی گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای خار یا تیغ نیستند.
nonspinning
غیرچرخان به وضعیتی اشاره دارد که در آن شیء یا مکانیزم نمی‌چرخد یا بر نمی‌گردد.
nonspinose
غیرخاردار برای توصیف گیاهانی استفاده می‌شود که دارای خار نیستند.
nonspinosely
غیرخاردار به صورت صفتی اشاره دارد که به عدم وجود خار یا لبه‌های تیز اشاره می‌کند.
nonspinosity
غیرخارداری به ویژگی گیاهان و موجوداتی گفته می‌شود که فاقد خار می‌باشند.
nonspiral
غیرمارپیچ، به معنای عدم داشتن یا ایجاد فرم مارپیچی است.
nonspirit
غیرروحیه، اشاره به عدم وجود روح یا شور و شوق دارد.
nonspirited
غیرروحیه، به معنای فاقد انرژی و اشتیاق است.
nonspiritedly
به طور غیرروحیه‌ای، به معنای انجام کاری بدون اشتیاق یا انرژی است.
nonspiritedness
عدم روحیه، به معنای فقدان انرژی و اشتیاق است.
nonspiritous
غیرالکلی، به معنای عدم وجود الکل یا مواد مخدر است.
nonspirituality
غیرواماندید به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن فرد اعتقادات و باورهای معنوی ندارد.
nonspiritually
به معنای عدم درنظر گرفتن باورها و اصول معنوی در رفتار یا تفکر است.
nonspiritualness
وضعیت یا کیفیت عدم وجود عناصر معنوی یا روحانی را توصیف می‌کند.
nonspirituness
وضعیتی است که در آن ابعاد روحانی و معنوی به وضوح وجود ندارد.
nonspirituous
به معنای عدم وجود ویژگی‌های روحانی یا معنوی در چیزهاست.
nonspirituousness
وضعیتی که در آن کیفیت‌های روحانی یا معنوی وجود ندارد.
nonspontaneous
غیرمترقبه به وضعیت یا فعالیتی اطلاق می‌شود که به طور طبیعی و بدون دخالت خارجی اتفاق نمی‌افتد و نیاز به شرایط خاص یا ورودی انرژی دارد.
nonspontaneously
به طور غیرمترقبه به عملی اطلاق می‌شود که بدون دخالت یا تصمیم‌گیری آنی انجام می‌شود.
nonspontaneousness
غیرمترقبه بودن به کیفیت یا حالت وقوع یک فرآیند اشاره دارد که بدون تحریک یا تحریک خارجی اتفاق نمی‌افتد.
nonspored
بدون اسپورد به گیاهان یا ارگانیسم‌هایی اطلاق می‌شود که برای تکثیر از روش‌های دیگر به جز تولید اسپورد استفاده می‌کنند.
nonsporeformer
غیر اسپوردساز به باکتری‌ها و ارگانیسم‌هایی اطلاق می‌شود که توانایی تولید اسپور را ندارند و روش‌های دیگر برای بقا و ازدیاد دارند.
nonsporeforming
غیر اسپوردساز به گونه‌هایی از قارچ‌ها و دیگر ارگانیسم‌ها اشاره دارد که قابلیت تولید اسپورها را ندارند.
nonsporting
غیرورزشی، به فعالیت‌ها یا رفتاری اشاره دارد که مرتبط با ورزش نیست.
nonsportingly
به طور غیرورزشی، به شیوه‌ای اشاره دارد که با ورزش یا رقابت در ارتباط نیست.
nonspottable
غیرقابل شناسایی، به چیزی اشاره دارد که تشخیص آن دشوار است.
nonsprouting
غیرروئیده، به گیاه یا دانه‌ای که رشد نمی‌کند اشاره دارد.