outbranching
پخش شدن شاخه‌ها یا همان شاخه زدن به طور گسترده.
outbrazen
جلوتر بودن در جسارت یا بی‌شرمی نسبت به دیگران.
outbreaker
فردی که خبری را زودتر از دیگران منتشر می‌کند، به خصوص در مورد مسائل حساس یا جنجالی.
outbreaking
پدیده‌ای که در آن یک بیماری یا مشکل به طور ناگهانی و گسترده شروع می‌شود.
outbreath
عملی است که در آن فرد هوای داخل ریه‌های خود را خارج می‌کند.
outbreathe
عمل خارج کردن هوا از ریه‌ها، به ویژه به صورت کنترل شده.
outbreathed
به معنای تمام کردن عمل خارج کردن هوا، معمولاً در زمان‌هایی که فیزیکی است.
outbreather
شخصی که به طور خاص تکنیک‌های خاصی برای خارج کردن نفس دارد.
outbreathing
عملی که در آن هوای اضافی از ریه‌ها خارج می‌شود.
outbribe
رشوه دادن به کسی به طوری که شخص دیگر را تحت فشار قرار دهد.
outbribed
به معنای شکست دادن دیگران با ارائه رشوه بیشتر.
outbribes
تعداد یا مواردی که در آنها شخص دیگری با رشوه بیشتر شکست می‌خورد.
outbribing
عملی که در آن فرد دیگری را با رشوه بیشتر تحت فشار قرار می‌دهد.
outbridge
عملی که شامل پر کردن یا برطرف کردن فاصله‌ها یا مشکلات است.
outbridged
پیشی گرفتن از چیزی یا کسی، به ویژه در معنای برتر بودن.
outbridging
پیشی گرفتن یا برتر شدن از چیزی در زمان حال.
outbring
به میان آوردن یا مطرح کردن ایده‌ها یا موضوعات.
outbringing
فرآیند مطرح کردن یا به میان آوردن ایده‌ها و مفاهیم.
outbrother
پیشی گرفتن یا برتر شدن از برادران در حمایت یا رفتار.
outbrought
به میان آوردن یا ارائه دادن چیزی، به ویژه در زمینه‌های هنری یا رقابتی.
outbud
برآمدن جوانه‌ها از یک گیاه، به معنای شروع فرایند رشد و تولید مثل است.
outbudded
به معنی جوانه زدن و تولید شاخه‌های جدید، به ویژه در مورد گیاهان و گل‌ها.
outbudding
فرایند جوانه زنی، زمانی که گیاه شروع به ایجاد شاخه‌های جدید می‌کند.
outbuy
بیشتر خریدن از دیگر رقبا، به ویژه در بازار تجارت و فروش.
outbuild
ساختن یا ایجاد سازه‌ای بزرگتر و بهتر از یک سازه موجود.
outbuilds
ساخت و ساز یا گسترش یک ساختمان یا سازه به طور مداوم.
outbuilt
ساخت و ساز بیشتر یا بهتر از دیگران در یک زمینه خاص، معمولاً به لحاظ فنی یا فیزیکی.
outbulge
پیدا شدن برآمدگی یا برجستگی در یک جسم، معمولاً به دلیل فشار یا نیرو.
outbulged
حالت برآمده شدن یا نمایان شدن در یکی از اجزاء، به ویژه در نتیجه فشار زیاد.
outbulging
حالت فعلی برآمده شدن یا نمایان شدن در یک جسم به صورت گسترش یافته.
outbulk
افزایش یا بزرگ‌تر کردن مقدار یا حجم چیزی، به خصوص در حمل و نقل یا ذخیره‌سازی.
outbully
تلاش برای برتری داشتن بر کسی به وسیله زورگویی یا تهدید کردن.
outbullied
بیرون از آزار قرار گرفتن، وضعیتی که در آن فرد یا گروه نسبت به فرد یا گروه دیگری متحمل آزار بیشتری می‌شود.
outbullies
آزار دادن دیگران به طور بیشتر، به معنای اینکه فرد به گونه‌ای رفتار می‌کند که دیگران را بیشتر تحت فشار قرار می‌دهد.
outbullying
آزار دادن به دیگران به نحوی که فردی بیشتر از دیگران تحت فشار و آسیب باشد.
outburn
قوی‌تر و بیشتر از دیگران تلاش کردن، معمولاً در زمینه‌های رقابتی.
outburned
تجربه سوزش بیشتر یا خستگی در مقایسه با دیگران.
outburning
سوزاندن بیشتر از دیگران در حین رقابت یا تلاش.
outburns
بیشتر سوختن یا شعله‌ورتر شدن نسبت به دیگر منابع گرما.
outburnt
سوخته یا سوخته‌تر از حالت طبیعی ناشی از آتش.