overbreakage
شکستگی بیش از حد، به معنای تخریب و آسیب بیشتر از حد انتظار.
overbribe
رشوه دادن بیش از حد، به معنای تلاش برای ارائه مبلغی غیرمعمول یا بیش از حد برای کسب نفع.
overbrightly
به طرز غیرمعمولی روشن، غالباً به توصیف رنگ‌ها یا شخصیت‌ها استفاده می‌شود.
overbrightness
روشنایی بیش از حد، به حالتی اطلاق می‌شود که نور شدید باعث کاهش وضوح و کیفیت دید می‌شود.
overbrilliance
درخشندگی بیش از حد، حالتی است که نور به طرز بسیار شدید و خیره‌کننده‌ای از شیء منعکس می‌شود.
overbrilliancy
درخشندگی بیش از حد، به شدت و وضوح غیرطبیعی دلالت دارد، به ویژه در مورد نور یا رنگ.
overbrilliant
بیش از حد درخشان، به توانایی یا ویژگی‌ای اطلاق می‌شود که نور یا هوش به طرز غیر معمول و بسیار قابل توجهی درخشانی می‌کند.
overbrilliantly
به صورت بیش از حد درخشان، به توصیف انجام کاری به نحوی فوق‌العاده و چشمگیر اشاره دارد.
overbrimmingly
به صورت بیش از حد پر، به حالتی اطلاق می‌شود که مقداری از حجم چیزی فراتر از حد معمول است.
overbroaden
گسترش بیش از حد، به معنای تلاش برای شامل کردن یا جذاب کردن چیزی برای گروه وسیعی از مردم به قدری که ذات خود را از دست بدهد.
overbroil
بیش از حد پختن، به معنای پختن مواد غذایی به قدری که طعم و کیفیت آنها از بین برود.
overbrood
بیش از حد نگران بودن یا فکر کردن، به معنای غرق شدن در افکار منفی یا نگران‌کننده به مدت طولانی.
overbrow
زیبایی دادن یا بهبود بیش از حد، به معنای اضافه کردن جزئیات فراوان به طوری که اصل کار تحت تأثیر قرار گیرد.
overbrown
بیش از حد قهوه‌ای شدن، به معنای پخت غذا تا زمانی که رنگ آن به قهوه‌ای تیره تغییر کند و کیفیت آن کاهش یابد.
overbrowse
علف‌خوری بیش از حد، به معنای خوردن گیاهان یا سبزیجات به حدی که به اکوسیستم یا محیط زیست آسیب برسد.
overbrowsed
بازدید بیش از حد از یک وب‌سایت یا منبع که می‌تواند منجر به کاهش کیفیت یا عملکرد آن شود.
overbrowsing
عمل مرور کردن یک وب‌سایت یا منبع به حدی که می‌تواند عملکرد آن را تحت تاثیر قرار دهد.
overbrush
استفاده بیش از حد از برس یا ابزار بر روی سطحی که منجر به تغییرات منفی در نتیجه نهایی می‌شود.
overbrutal
نشانه‌ای از شدت بیش از حد در یک عمل یا شرایط به گونه‌ای که غیرقابل تحمل شود.
overbrutality
وضعیت یا شرایطی که در آن خشونت به صورت بیش از حدی اعمال می‌شود، که ممکن است عواقب جدی داشته باشد.
overbrutalities
چندین مورد از اقدامات یا رفتارهای بیش از حد وحشیانه که ممکن است در یک زمینه خاص رخ دهد.
overbrutalization
بیش از حد خشن کردن، فرایند یا عمل تبدیل چیزی به وضعیتی بسیار خشونت‌آمیز و بی‌رحم است.
overbrutalize
بیش از حد خشن کردن، به معنای ایجاد خشونت غیرضروری در یک موقعیت یا کاراکتر است.
overbrutalized
بیش از حد خشن شده، به حالتی گفته می‌شود که در آن چیزی به طرز غیرضروری و نامناسبی خشن شده باشد.
overbrutalizing
بیش از حد خشن کردن، عمل تبدیل کردن یک موضوع به وضعیتی بسیار خشونت‌آمیز در یک زمینه خاص است.
overbrutally
به صورت بیش از حد خشن و بی‌رحمانه.
overbubbling
سرریز شدن بیش از حد، وضعیتی که در آن مایع بیش از حد جوش می‌زند و از ظرف بیرون می‌آید.
overbulk
بار اضافی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن مقدار یا حجم کالا یا محموله بیشتر از حد معمول است.
overbulky
بسیار بزرگ یا حجیم در اندازه، به گونه‌ای که استفاده یا جا دادن آن دشوار باشد.
overbulkily
به شیوه‌ای که بیش از حد بزرگ یا حجیم باشد.
overbulkiness
وضعیت یا حالتی که در آن چیزی بیش از حد بزرگ یا حجیم است.
overbumptious
بسیار پر سر و صدا و مغرور به گونه‌ای که دیگران را ناراحت کند.
overbumptiously
به روشی که بسیار مغرورانه و پر سر و صدا باشد.
overbumptiousness
خودبزرگ‌بینی، وقتی که کسی به شدت خود را بزرگتر از آنچه که هست می‌بیند و به عبارتی خود را مهم‌تر و شایسته‌تر از دیگران تصور می‌کند.
overburdeningly
به شدت بار، به شکلی که تحمل بار سنگین یا مسئولیت‌ها دشوار باشد.
overburdensome
بیش از حد بار، به شکلی که مسئولیت‌ها یا الزامات بسیار سنگین و کنترل‌کننده باشند.
overburn
بیش از حد سوختن، زمانی که چیزی بیش از حد در معرض حرارت قرار گیرد و بسوزد.
overburned
بیش از حد سوخته، اشاره به حالتی دارد که چیزی تحت حرارت شدید قرار گرفته و خراب شده است.
overburningly
به شدت روشن، زمانی که نوری بسیار زیاد و طاقت‌فرسا باشد.
overburnt
برشته شده به معنی سوخته بیشتر از حد معمول است، به طور خاص در مورد غذا یا سایر مواد که به دلیل حرارت زیاد قابل قبول نیستند.