overneutralized
بیش از حد خنثی شده، به حالتی اشاره دارد که یک ماده شیمیایی به طور غیرطبیعی و زیاد خنثی شده است.
overneutralizer
خنثی‌کننده بیش از حد، به دستگاه یا ماده‌ای اطلاق می‌شود که برای خنثی کردن به کار می‌رود ولی در دوز بیش از نیاز استفاده می‌شود.
overneutralizing
بیش از حد خنثی کردن، به عمل خنثی کردن به مقدار زیاد اشاره دارد که می‌تواند خاصیت ماده را تغییر دهد.
overnew
بیش از حد جدید، به حالتی اشاره دارد که چیزی به طور غیرطبیعی جدید یا مدرن به نظر برسد.
overnicely
بیش از حد نیکو، به رفتاری اشاره دارد که در آن فرد به طور غیرطبیعی نیکو و خوش برخورد است.
overniceness
زیادی مهربانی، رفتاری که در آن فرد بیش از حد مهربان و دوستانه است به گونه‌ای که می‌تواند غیرطبیعی به نظر برسد.
overnicety
شخصیتی که در آن فرد به طرز بیش از حدی مهربان و دوستانه است که می‌تواند باعث ناراحتی دیگران شود.
overniceties
جمع کلمه زیادی مهربانی، بیان‌های اضافی و افراطی از محبت که ممکن است واقعا مورد نیاز نباشد.
overnigh
ماندن یا گذراندن شب در یک مکان، معمولا برای راحتی یا سفر.
overnimble
بسیار چابک و سریع در حرکات، بیشتر از آنچه که معمولاً نیاز است.
overnipping
بسیار خنک و شديد، معمولاً در مورد هوا یا وزش باد.
overnoble
بسیار نجیب، به معنای داشتن فضیلت‌های اخلاقی و رفتارهای خوب در حدی که ممکن است به نظر دیگران غیرعادی یا بیش از حد باشد.
overnobleness
حالت یا کیفیت بسیار نجیب بودن، به معنای رفتارهای بسیار خوب و فضیلت‌های اخلاقی که ممکن است در برخی شرایط موثر نباشند.
overnobly
به معنای عمل کردن به طرز بسیار نجیب و فضیلت‌مند.
overnoise
سر و صدای بیش از حد، به معنای صداهای اضافی و ناهنجار که آرامش را مختل می‌کند.
overnormal
بسیار عادی، به معنای داشتن رفتار یا واکنش‌هایی که به شدت عادی و معمولی به نظر می‌رسند.
overnormality
حالت یا کیفیت بسیار عادی بودن، به معنای نداشتن ویژگی‌های منحصربه‌فرد.
overnormalization
نرمال‌سازی بیش از حد، فرآیند اصلاح و استانداردسازی دوتایی یا بیشتر از آن به نرمال‌ها است که ممکن است منجر به نتایج غیرمنتظره شود.
overnormalize
نرمال‌سازی بیش از حد، عمل نرمال‌سازی داده‌ها یا انتظارات به شیوه‌ای است که ممکن است به محدودیت‌های غیرضروری منجر شود.
overnormalized
نرمال‌سازی بیش از حد، وضعیتی است که داده‌ها یا فرایندها به شکل غیرمعقول اصلاح و استانداردسازی شده‌اند.
overnormalizing
نرمال‌سازی بیش از حد، فرآیند نرمال‌سازی داده‌ها یا مدل‌ها به گونه‌ای که ممکن است بر اعتبار آن‌ها تاثیر منفی بگذارد.
overnormally
به شکلی غیرمعمول، اشاره به حالتی که به طور عادی انتظار می‌رود نیست.
overnotable
قابل توجه‌تر از حد معمول، به معنی تأثیر یا اهمیت غیرعادی چیزی.
overnourish
بیش از حد تغذیه کردن به معنای فراهم آوردن مقدار بیشتری از غذا یا مواد مغذی نسبت به نیاز واقعی یک موجود زنده است.
overnourishingly
به طرز بیش از حد تغذیه‌ای به معنای صحبت یا عمل کردن به نحوی است که در آن تأکید زیادی بر تغذیه و کیفیت مواد غذایی وجود دارد.
overnourishment
بیش از حد تغذیه به معنی وضعیتی است که در آن فرد یا موجود زنده، مقدار غذای بیشتری از نیاز عادی خود دریافت کند.
overnoveled
غیرواقعی توصیف کردن به معنای توصیف یک شخصیت یا وضعیتی به گونه‌ای غیرطبیعی و افراطی است.
overnumber
بیش از حد شمردن به معنای تعیین تعداد بیشتر از حد مورد نیاز یا منطقی است.
overnumerous
بیش از حد زیاد به معنای وجود تعداد زیادی از یک چیز است که ممکن است نگران‌کننده یا غیرقابل مدیریت باشد.
overnumerously
به‌طور بیش از حد تعدادی، در حالتی که بیشتر از حد معمول وجود دارد.
overnumerousness
وضعیتی که در آن تعداد بیش از حدی وجود دارد.
overnurse
به معنای بیش از حد مراقبت کردن یا پرستاری کردن از کسی.
overnursed
به حالت یا مرحله‌ای اشاره دارد که در آن فرد یا موجودی بیش از حد مراقبت شده است.
overnursing
به عمل بیش از حد مراقبت کردن اشاره دارد.
overobedience
به نوعی اطاعت یا انقیاد بیش از حد اشاره دارد.
overobedient
بسیار مطیع، به کسی یا چیزی گفته می‌شود که به طور غیرطبیعی یا بیش از حد از دستورات پیروی می‌کند.
overobediently
به طور بسیار مطیع، به شکلی که نشان‌دهنده پیروی بیش از حد از دستورات باشد.
overobese
بسیار چاق، به فرد یا حیوان گفته می‌شود که فراتر از سطح سالم چاقی دارد.
overobesely
به طور بسیار چاق، به شکلی که نشان‌دهنده چاقی بیش از حد باشد.
overobeseness
چاقی بسیار، یعنی اینکه فرد یا حیوان فراتر از حد نرمال چاقی دارد که می‌تواند خطرناک باشد.