prognathism
پروگناتیسم به وضعیتی اشاره دارد که فک جلوتر از حد طبیعی است، و میتواند در تکامل موجودات زنده تأثیرگذار باشد.
prognose
پیشبینی کردن، به معنای تعیین یک نتیجه یا وضعیت آینده بر اساس نشانهها یا دادههای موجود است.
prognosed
فعل پیش بینی کردن است که به وضعیت یا نتیجهای که بر اساس شواهد موجود به آن اشاره میشود، اطلاق میشود.
prognosticable
قابل پیشبینی، به وضعیت یا شرایطی اشاره دارد که میتوان نتیجه آن را با تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود تخمین زد.
prognosticatory
پیشبینیکننده، به نشانهها یا نشانههایی اشاره دارد که به پیشبینی آینده مرتبط هستند.
programistic
برنامهمحور به معنای استفاده از فرآیندهای مشخص و سیستماتیک در کارها و تصمیمگیریها است.
programmability
قابلیت برنامهریزی، توانایی یک سیستم برای سفارشیسازی و تغییر کارکردها به تناسب نیازها.
programmar
برنامهنویس، فردی است که با استفاده از زبانهای برنامهنویسی نرمافزارها و برنامههای کامپیوتری را ایجاد میکند.
programmata
برنامهها، مدارک یا دستورالعملهایی که برای وضوح و هدایت در پروژهها یا فرآیندها طراحی شدهاند.
programmatically
بهطور برنامهنویسی، به معنای انجام فعالیتها یا تغییرات به صورت خودکار و با استفاده از کد است.
progresser
پیشرفتکننده به فردی اطلاق میشود که در مسیر یادگیری یا توسعه شخصی و حرفهای به جلو حرکت میکند.
progressional
پیشرفتی به معنای متعلق به یا ویژهی پیشرفت است و معمولاً در زمینههای آموزشی یا شغلی به کار میرود.
progressionism
پیشرفتگرایی فلسفهای است که بر اهمیت حفظ تجربههای یادگیری در فرآیند آموزشی تأکید دارد.
progressism
پیشرفتگرایی به جریان یا فلسفهای اطلاق میشود که بر اصلاحات اجتماعی و سیاسی تأکید دارد.
progressist
پیشرو، فردی که به تغییرات و اصلاحات اجتماعی و سیاسی اعتقاد دارد و برای بهبود جامعه تلاش میکند.
progressiveness
پیشرو بودن، ویژگی یا حالت به جلو حرکت کردن و بهبود یافتن در زمینههای اجتماعی و سیاسی.