purdon
پردون، به نوعی از سبک یا روش پوشش اشاره دارد که غالباً منحصر به فرد و متفاوت است.
pureayn
خلوص، به معنای درجهای از پاکیزگی یا کیفیت بدون آلودگی است.
purebreds
حیواناتی که از چندین نسل یک نژاد خاص پرورش یافتهاند.
pured
ریختن یا منتقل کردن یک مایع به یک ظرف به روشی دقیق.
puredee
به معنای پاک، خالص و بیآلایش است؛ اغلب برای توصیف افراد یا نگرشها استفاده میشود.
purehearted
کسی که دل و نیت خوبی دارد و به دور از نیرنگ است.
purey
به معنای داشتن ویژگیهای پاک و بیگناه است، معمولاً با خلوص نیت همراه است.
pureness
خلوص، به معنای خالص بودن، عدم وجود ناخالصیها یا تقلبها.
purenesses
جمع خلوص، اشاره به کیفیتهای مختلف خالص بودن در دنیای واقعی.
purfler
ابزاری برای تزئین یا زیباسازی، معمولاً در مورد کتب یا هنر.
purfly
عمل زیباسازی یا تزئین لبهها یا اطراف یک اثر هنری.
purga
فرآیند پاکسازی یا تطهیر، معمولاً با روشهای خاص.
purgament
محصولات یا مواد زائد که در یک فرآیند تولید یا طبیعی باقی میماند.
purgations
پاکسازی، به فرایند حذف ناخالصیها یا موارد اضافی از یک سیستم یا ترکیب گفته میشود.
purgatively
بهطور ملین، به روشی که باز کردن رودهها و دفع مواد زائد را تسهیل میکند، اشاره دارد.
purgatorial
مربوط به پاکسازی یا فرایندهای روحانی که روح در آن از گناهان یا ناخالصیها رها میشود.
purgatorian
مربوط به عقاید یا فلسفههای مربوط به پاکسازی یا رهایی از گناهان.
purgeable
قابل پاکسازی، به مواردی که میتوان آنها را حذف کرد تا فضایی بیشتر ایجاد شود.
purger
پاککننده، به فرد یا ابزاری گفته میشود که اقدام به حذف مواد ناخواسته یا ناخالصیها میکند.
purgery
پاکسازی، عمل حذف چیزهای غیرضروری یا غیرمفید از یک مکان یا موقعیت.
purgers
افرادی که مسئول پاکسازی یا حذف آلودگی یا زباله هستند.
purgings
عمل دستهای از پاکسازی یا حذف چیزهای ناخواسته.
purificant
موادی که برای پاکسازی یا تصفیه استفاده میشوند.
purificative
دارای خاصیت پاککنندگی، موجب تصفیه یا پاکسازی.
purificator
دستگاهی که برای پاکسازی یا تصفیه چیزی، به ویژه هوا یا آب، استفاده میشود.
purifier
تصفیهکننده، دستگاهی که برای پاکسازی و تصفیه مایعات یا گازها از آلودگیها و مواد زاید طراحی شده است.
purifiers
تصفیهکنندهها، دستگاههای مختلفی که برای پاکسازی مایعات یا گازها از آلودگیها مورد استفاده قرار میگیرند.
puriform
پریفورم، وصفی برای اشیاء یا موجودات که به شکل یا ساختاری خاص اشاره دارد.
purin
پوریند، یک نوع ترکیب شیمیایی که در متابولیسم سلولی و مواد غذایی وجود دارد.
purins
پوریندها، گروهی از ترکیبات شیمیایی که شامل پورینها و مشتقاتشان هستند.
puriri
پوریری، نوعی درخت بومی که در نیوزلند رشد میکند و برای محیط زیست مهم است.
purisms
پروگرسیسم، رویکردی به کار هنری یا ادبی است که به اصول و قواعد خاصی پایبند است و از انحراف از این اصول خودداری میکند.
puristic
ارتباط با پیروی از اصول خاص و پرهیز از زواید و اضافات.
puristical
نسبت به پیروی سختگیرانه از اصول و قواعد خاص در هنر یا نویسندگی.
puristically
به نحوی که به پیروی از اصول و قواعد خاص اصرار دارد.
puritandom
پرویتاندوم به معنای پیروی صریح و سختگیرانه از سنتها و اصول خاص در هنر و ادبیات است.
puritaness
پاکی به معنای پیروی از سبک زندگی ساده و بدون زینت و تباهی است.
puritanic
پورتنیکی، صفتی که به یک نوع نگرش سختگیرانه و جدی مربوط میشود، معمولاً در مورد مسائل اخلاقی و اجتماعی.
puritanically
به شیوهای سختگیرانه و جدی زندگی کردن و از لذتها و تفریحات پرهیز کردن.