resubscriber
مشترک دوباره، فردی که پس از انصراف، دوباره اقدام به اشتراکگذاری یک سرویس یا محصول میکند.
resubscription
اشتراک دوباره، عمل بهدست آوردن دوباره حق دسترسی به یک سرویس یا محصول بعد از انصراف.
resubstantiate
دوباره تثبیت کردن، ارائه مدارک یا شواهد جدید برای تأیید یک نتیجه یا ادعا.
resubstantiated
دوباره تثبیت شده، به معنای تأیید یا تایید مجدد یک نتیجه یا ادعا با شواهد جدید.
resubstantiating
دوباره تثبیت کردن، عمل تأیید یا تأیید مجدد یک نتیجه یا ادعا با شواهد جدید.
resubstantiation
بازجایی، به فرآیندی اطلاق میشود که در آن یک شی یا مفهوم به طور جدیدی تعریف یا تفسیر میشود.
resubstitute
بازجایگزینی، به معنای جایگزین کردن مجدد یک چیز با دیگری است.
resubstitution
بازجایگزینی، فرایندی است که در آن یک ماده یا عنصر با مادهی دیگری جایگزین میشود.
resucceed
دوباره موفق شدن، به معنای دستیابی مجدد به یک هدف یا موفقیت پس از شکست است.
resuck
بازجذب کردن، به معنای بازگرداندن یا کشیدن مجدد به چیزی است.
resudation
بازسودا، به معنی تجدید نظر یا رویکرد جدید به مسائلی است که قبلاً با آنها مواجه بودهایم.
resue
نجات دادن، بخصوص از یک وضعیت خطرناک یا مشکل.
resuffer
دوباره درد یا رنج کشیدن، بخصوص در اثر تجربهای منفی.
resufferance
تحمل دوباره درد یا رنج، به ویژه از یک تجربه گذشته.
resuggest
دوباره پیشنهاد دادن یا بیان کردن یک ایده یا نظر.
resuggestion
پیشنهاد دوباره، به ویژه پس از بازبینی یا تغییر نظر.
resuing
استفاده مجدد از چیزی، به ویژه در یک زمینه سازگار.
resuit
نتیجه، حاصل یا پیامد یک عمل یا رویداد.
resulfurize
دوباره سولفور کردن، یک فرایند غیرمستقیم در تولید مواد.
resulfurized
محصولی که دوباره سولفور شده باشد، به فرایند بهبود کیفیت آن اشاره دارد.
resulfurizing
عملیه دوباره سولفور کردن، مرحلهای در بهبود کیفیت مواد.
resulphurize
دوباره سولفور کردن، فرایندی برای بازگرداندن ویژگیهای مواد.
resulphurized
محصولی که دوباره سولفور شده باشد، بیانی است از بهبود کیفیت آن.
resulphurizing
دوباره گوگردسازی، فرایند اضافه کردن گوگرد به مواد، به ویژه فلزات، برای بهبود خواص میباشد.
resultance
نتیجه، حاصل یا دستاوردی که از یک روند یا ترکیبی از اجزاء به دست میآید.
resultancy
نتیجهگری به واکنش یک مجموعه از نیروها یا تأثیرات اشاره دارد.
resultantly
نتیجتا، به طور طبیعی و به عنوان نتیجه یک عمل یا رویداد دیگر به کار میرود.
resultful
مؤثر، به طور خاص به فعالیتهایی اطلاق میشود که به نتایج مثبت و مطلوب منجر میشوند.
resultfully
به طور مؤثر و با دستیابی به نتایج مطلوب و مثبت در فعالیتها.
resultfulness
کارآمدی، کیفیت یا حالتی که نتیجهگی در آن به دست میآید، به ویژه در زمینه موفقیت یا اثربخشی.
resumability
قابلیت از سرگیری، توانایی یک فرآیند برای متوقف شدن و دوباره شروع شدن.
resumable
قابل از سرگیری، اشاره به چیزی که میتواند پس از توقف مجدداً آغاز شود.
resumeing
از سرگیری، ادامه دادن به چیزی پس از وقفه.
resumer
خلاصهنویس، فردی که محتوای طولانی را به طور مختصر و مفید بیان میکند.
resumers
خلاصهنویسان، افرادی که به خلاصهسازی اطلاعات میپردازند.