semiliberalism
نیمه‌لیبرالیسم به یک سیستم سیاسی یا اقتصادی اطلاق می‌شود که آزادی‌های محدود را همراه با برخی کنترل‌ها پیشنهاد می‌کند.
semiliberally
به طوری که آزادی‌های محدود و در عین حال کنترل‌هایی وجود دارد.
semilichen
نیمه‌لیکن به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های دوگانه از گیاهان و قارچ‌ها می‌باشند.
semiligneous
نیمه‌چوبی به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های هر دو نوع ساقه نرم و چوبی هستند.
semilimber
نیمه‌چوبی به مصالح یا طرح‌هایی اطلاق می‌شود که شامل ویژگی‌های خاصی از چوب و انعطاف‌پذیری می‌باشند.
semilined
نیمه خط دار، به صفحاتی اطلاق می‌شود که دارای خطوط جزئی هستند و اغلب برای یادداشت‌برداری یا طراحی استفاده می‌شوند.
semiliquidity
نقدینگی نیمه به حالتی اطلاق می‌شود که دارایی‌ها می‌توانند به سرعت به پول نقد تبدیل نشوند اما به سادگی در شرایط معین به فروش بروند.
semilyric
نیمه‌لیریک به سبکی از نوشتار اشاره دارد که عناصر شعر و موسیقی را ترکیب می‌کند.
semilyrical
نیمه‌لیریک به نثر یا گفتاری اطلاق می‌شود که در آن احساسات و زیبایی‌های شاعرانه وجود دارد.
semilyrically
به طرز نیمه‌لیریک به شیوه‌ای اجرا می‌شود که عواطف و زیبایی‌های ادبی را همراه دارد.
semilocular
نیمه حفره‌ای به ساختارهایی اشاره دارد که فقط بخشی از آن‌ها محفظه‌ها یا حفره‌ها دارند.
semilog
نموداری که در آن یکی از محورهای آن به صورت لگاریتمی مقیاس بندی شده است.
semilogarithmic
مربوط به مقیاس لگاریتمی در نمودارها که فقط یکی از محورهای آن به صورت لگاریتمی مقیاس بندی شده است.
semilogical
مرتبط با استدلالی که برخی اصول منطقی در آن وجود دارد اما کامل نیست.
semiloyalty
نوعی وفاداری که به طور کامل و صد در صد نیست و نشان‌دهنده تردید یا عدم تعهد کامل است.
semilong
به نوعی لباس یا چیز دیگر که بلندی آن بین کوتاه و بلند است.
semilooper
نوعی حلقه در برنامه‌نویسی که به صورت نیمه‌ای عمل می‌کند و همه ویژگی‌های یک حلقه کامل را ندارد.
semiloose
نیمه شل، به حالتی گفته می‌شود که نه کاملاً شل و نه کاملاً تنگ است.
semilor
نیمه شل، به چیزی اشاره دارد که ترکیبی از ویژگی‌های خاص است.
semilucent
نیمه شفاف، به حالتی گفته می‌شود که نور را از خود عبور می‌دهد ولی کاملاً واضح نیست.
semiluminous
نیمه درخشان، به حالتی اطلاق می‌شود که به طور نسبی نور ایجاد می‌کند.
semiluminously
به طور نسبی درخشان، ایجاد نور که به طور کامل نیست.
semiluminousness
حالت نسبی درخشان بودن، میزان نور را نشان می‌دهد.
semilunare
شکل یا حالت نیمه‌ماه، به ویژه در توصیف محتوای هندسی یا طبیعی که به این فرم شباهت دارد.
semilunary
مربوط به یا دارای ویژگی‌های شکل نیمه‌ماه، به ویژه در مورد فازهای ماه.
semilunate
طراحی یا شکلی که به صورت نیمه‌ماه است، معمولاً در هنر یا معماری کاربرد دارد.
semilunated
دارای ویژگی‌ها یا شکلی شبیه به نیمه‌ماه، معمولاً به لحاظ هنری یا تاریخی.
semilunation
زمانی که ماه به حالت نیمه‌ماه می‌رسد، که معمولاً در تقویم‌های قمری ثبت می‌شود.
semilune
شکل یا طراحی شبیه به نیمه‌ماه، که معمولاً در هنرمندی و طراحی استفاده می‌شود.
semilustrous
نیمه درخشان، به حالتی اطلاق می‌شود که نوری را منعکس می‌کند اما درخشش کامل ندارد.
semiluxation
نیمه‌دررفتگی، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن مفصل به طور کامل دررفتگی ندارد بلکه به صورت جزئی جابجا شده است.
semiluxury
نیمه لوکس، به وضعیتی اطلاق می‌شود که سطح راحتی و خدمات به اندازه لوکس بودن کامل است اما به طور کامل گران نیست.
semimachine
نیمه‌ماشین، به سیستمی اطلاق می‌شود که برخی از کارها را به صورت خودکار انجام می‌دهد اما هنوز به نیروی انسانی وابسته است.
semimade
نیمه‌سرو شده، به وضعیتی اطلاق می‌شود که به طور کامل آماده یا مرتب نیست اما به حدی ترتیب داده شده است.
semimadman
نیمه‌دیوانه، به کسی اطلاق می‌شود که رفتارهای غیرمعمول دارد اما به طور کامل دیوانه نیست.
semimagical
نیمه‌جادویی، درباره موجودات یا پدیده‌هایی که ویژگی‌های جادوئی دارند اما کاملاً جادویی نیستند.
semimagically
به طور نیمه‌جادویی، نشان‌دهنده وجود ویژگی‌های جادوئی در عمل یا اثر.
semimagnetic
نیمه‌مغناطیسی، به موادی اطلاق می‌شود که خواص مغناطیسی غیر کامل دارند.
semimagnetical
نیمه‌مغناطیسی، مربوط به ویژگی‌های مغناطیسی که به طور کامل به کار نمی‌روند.
semimagnetically
به طور نیمه‌مغناطیسی، نشان‌دهنده رفتار یا ویژگی‌های جزئی مغناطیسی.