semislave
نیمه‌برده، به کسی اطلاق می‌شود که تحت شرایط سخت و ناعادلانه کار می‌کند اما همچنان به طور کامل به وضعیت بردگی وابسته نیست.
semismelting
نیمه‌ذوب شدن، فرایندی است که در آن مواد به حالت نرم یا نیمه مایع درمی‌آیند بدون اینکه کاملاً ذوب شوند.
semismile
نیمه لبخند، نوعی لبخند که نشان‌دهنده عدم اطمینان یا دوگانگی در احساسات است.
semisocial
نیمه‌اجتماعی، به رفتار یا فعالیت هایی اشاره دارد که کمابیش اجتماعی هستند، اما ارتباطات عمیق یا کامل را شامل نمی‌شوند.
semisocialism
نیمه‌سوسیالیسم، نظام اقتصادی است که در آن دولت به طور جزئی بر منابع کنترل دارد، اما بخش خصوصی هنوز هم وجود دارد.
semisocialist
نیمه‌سوسیالیست، به فردی اطلاق می‌شود که اعتقادات او ترکیبی از ایده‌های سوسیالیستی و سرمایه‌داری است.
semisocialistic
نیمه‌سوسیالیستی به سیاست‌های اقتصادی اشاره دارد که عناصر سوسیالیستی و سرمایه‌داری را ترکیب می‌کند.
semisocialistically
به‌طور نیمه‌سوسیالیستی اشاره به سیاست‌ها و رویکردهایی دارد که ترکیبی از اصول سوسیالیستی و سرمایه‌داری هستند.
semisociative
نیمه‌معنایی به رویکرد یا مدلی اشاره دارد که در آن روابط اجتماعی و روان‌شناختی ترکیب می‌شوند.
semisocinian
نیمه‌سوسیانی به پیروان یا نظریه‌هایی اشاره دارد که معتقد به عدم وضعیت الهی عیسی مسیح هستند، در حالی که برخی اصول مسیحی را حفظ می‌کنند.
semisoft
نیمه‌سخت به موادی اشاره دارد که نه کاملاً نرم و نه کاملاً سخت هستند.
semisolemn
به حالتی اشاره دارد که در آن جدیت و غیررسمی بودن با هم ترکیب می‌شوند.
semisolemnity
نیمه‌جدیت، حالتی است که نه کاملاً جدی و نه کاملاً شاد است و شامل عواطف متضاد می‌باشد.
semisolemnly
نیمه‌جدی، به شیوه‌ای که جدیت و شوخی را ترکیب می‌کند، سخن گفتن یا عمل کردن.
semisolemnness
نیمه‌جدیت، حالتی از جدیت است که گاهی با لحظات شاد و خوشایند همراه است.
semisolute
نیمه‌حل شده، ماده‌ای که بخشی از آن حل شده و بخشی از آن هنوز وجود دارد.
semisomnambulistic
نیمه‌خوابگرد، حالتی است که فرد در حالی که به خواب رفته است، به طور غیر عمدی فعالیت می‌کند.
semisomnolence
نیمه‌خواب آلودگی، حالتی است که در آن فرد احساس خواب آلودگی یا کسالت می‌کند.
semisomnolent
حالت نیمه خواب آلودگی، وضعیتی که فرد نه کاملاً بیدار است و نه کاملاً خواب است.
semisomnolently
در حالتی نیمه خواب آلود، بدون تمرکز و توجه کامل.
semisomnous
دارای ویژگی خواب آلودگی جزئی.
semisopor
وضعیتی که در آن فرد نیمه خواب است.
semisoun
یک کیفیت صوتی که شامل جنبه‌های آرامش بخش و آگاهی بخش است.
semisovereignty
حاکمیت جزئی که در چارچوب یک کشور بزرگتر وجود دارد.
semispan
نیم‌تکیه‌گاه به فاصله‌ای اشاره دارد که دو سمت یک سازه را از هم جدا می‌کند.
semispeculation
حدس و گمان نیمه‌عمیق به ارزیابی یا پیش‌بینی که کامل نیست، اشاره دارد.
semispeculative
نیمه‌حدس‌زنی به نوعی تفکر یا تجزیه و تحلیل اشاره دارد که بر اساس حقایق و مشاهدات کامل نیست.
semispeculatively
به‌طور نیمه‌حدس‌زنی به روشی اشاره دارد که در آن گمانه‌زنی و تجزیه و تحلیل ترکیب می‌شود.
semispeculativeness
نیمه‌حدس‌زنی به درجه‌ای از تحلیل و گردآوری شواهد اطلاق می‌شود که ممکن است ناقص یا ناپایدار باشد.
semisphere
نیم‌کره به نیمی از یک کره اشاره دارد.
semispheric
شکل یا ساختار نیمکره‌ای که شامل نصفی از یک کره است.
semispherical
به شکل یا فرم یک نیمکره که شامل نیمی از یک کره است.
semispheroidal
به شکل یا فرم نیمه‌ای از یک کره که به صورت نیمکره‌ای تغییر یافته باشد.
semispinalis
نام یک گروه از عضلات در ناحیه گردن و کمر که در حرکات مختلف آن ناحیه نقش دارند.
semispiral
شکلی که به صورت نیم‌پیچ طراحی شده و در برخی زمینه‌ها به کار می‌رود.
semispiritous
نوشیدنی‌هایی که حاوی الکل کمتری نسبت به الکل کامل هستند.
semispontaneity
نیمه‌خودجوشی به حالتی اطلاق می‌شود که در آن برخی عناصر برنامه‌ریزی شده و برخی دیگر به طور خودجوش بروز می‌یابند.
semispontaneous
نیمه‌خودجوش به حالتی اطلاق می‌شود که در آن تصمیم یا اقدام با کمی برنامه‌ریزی و کمی خودجوشی گرفته می‌شود.
semispontaneously
به طور نیمه‌خودجوش به معنای انجام کاری با ترکیبی از برنامه‌ریزی و بداهه‌نوازی است.
semispontaneousness
نیمه‌خودجوشی به وضعیت یا کیفیتی اشاره دارد که در آن عناصر برنامه‌ریزی و بداهه‌نوازی ترکیب شده‌اند.