swingeour
سبک خاصی از موسیقی و رقص که معمولاً شاد و پرانرژی است.
swingingly
به طور پر انرژی و شاداب، به معنی داشتن حرکتی دلپذیر و خوشحال.
swingism
جنبش یا روشی خاص در رقص و موسیقی که شادی و ارتباط اجتماعی را تشویق می‌کند.
swingknife
چاقویی که تیغه‌اش به شکل تاشو است و معمولاً برای کارهای دقیق مورد استفاده قرار می‌گیرد.
swinglebar
میله‌ای که در ماشین‌ها و وسایل نقلیه برای اتصال دو بخش یا حرکت قسمت‌ها استفاده می‌شود.
swingletail
سگی که دارای دمی است که به شکل جالب و خاصی می‌جنباند.
swingstock
بازاری برای خرید و فروش سهام که تحت تأثیر نوسانات قرار دارد.
swingtree
درختی که به خاطر شاخه‌هایش برای نصب تاب مناسب است.
swinish
رفتاری که به حالت غیر مرتب و کثیف اشاره دارد.
swinishly
به صورت غیر مؤدبانه و کثیف.
swinishness
سکونت، رفتار زشت و بی‌سلیقه که نشان‌دهنده بی‌احترامی یا بی‌ادبی است.
swink
سخت کار کردن و زحمت کشیدن، معمولاً با هدف رسیدن به موفقیت یا دستاورد خاص.
swinked
گذشته فعل سوئینک، به معنای سخت کار کردن یا زحمت کشیدن.
swinker
فردی که به طور مداوم و سخت تلاش می‌کند.
swinking
عملی که به معنای زحمت کشیدن یا سخت کار کردن است.
swinks
افراد یا گروه‌هایی که سخت کار می‌کنند.
swinney
سویینی، نوعی حیوان است که معمولاً در باغ‌ها و مناطق طبیعی یافت می‌شود.
swinneys
سویینی‌ها، جمع سویینی‌ها که به گروه‌های کوچک از این حیوانات اشاره دارد.
swiper
سوایپر، شخصی است که در بازی‌های کارتی به سرعت عمل می‌کند.
swipy
سویپی، حرکتی نرم و بی‌دغدغه که برای جلب توجه یا نشان دادن چیزی به کار می‌رود.
swiple
سویپل به ویژگی‌ای اشاره دارد که استفاده از یک شیء یا فناوری را آسان می‌کند.
swiples
سویپل‌ها به ویژگی‌های مختلف یک نرم‌افزار یا دستگاه اشاره دارند.
swipper
سوئیپر، شخصی که در بازی‌ها یا فعالیت‌های خاصی برای جابجایی سریع اشیاء یا اطلاعات استفاده می‌شود.
swird
سویراد، حالتی از چهره یا رفتار که بر تردید یا عدم اطمینان دلالت دارد.
swire
سویر، حرکتی نرم و پیوسته که اغلب به آب یا سطوح نرم اطلاق می‌شود.
swirlingly
چرخشی، به روشی که شبیه حرکت دورانی یا چرخش‌های نرم باشد.
swirrer
سویرر، شخصی که مواد را به شکل چرخشی یا تودرتو مخلوط می‌کند.
swirring
سویرینگ، حرکات چرخشی و نرمی که معمولاً به باد یا حرکت‌های مشابه نسبت داده می‌شود.
swishers
سوییشرها به اشیایی اطلاق می‌شود که به طور خاص برای تأثیرگذاری و دقت بالا طراحی شده‌اند.
swishingly
به شکلی شبیه به حرکات نرم و با جذبه و آرامش.
swisser
شخصی که به طور مرتب از سوییشرها استفاده می‌کند.
swisses
اشیاء یا محصولات از نوع سوییسر که به خاطر کیفیت یا مشخصات ویژه‌شان شناخته می‌شوند.
swissess
نوعی از سوییسر که ممکن است به عنوان یک محصول ویژه یا منحصر به فرد شناخته شود.
swissing
عمل چمن‌زنی در باغ‌ها یا زمین‌های زراعی برای زیبایی و مرتب نگه‌داشتن.
switchable
قابل تغییر، به حالتی اطلاق می‌شود که می‌توان آن را با یک حالت دیگر جایگزین کرد.
switchbacker
شخصی که تغییرات یا نوسان‌های مکرر در نظرات یا مواضع خود دارد.
switchgirl
دختری که با تغییر در رفتار یا شخصیت خود به موقعیت‌های مختلف واکنش نشان می‌دهد.
switchy
ناپایدار، به نوعی اشاره به رفتاری یا وضعیت نامشخص دارد که می‌تواند به سرعت تغییر کند.
switchings
تغییرات، به فرایند یا عمل تغییر یک حالت یا وضعیت به وضعیت دیگر اطلاق می‌شود.
switchkeeper
شخصی که مسئولیت مدیریت تغییرات یا تنظیم انتقالات را به عهده دارد.