antiracemate
ترکیباتی که برای جلوگیری از تشکیل ایزومرهای راکیما استفاده می‌شوند.
antiracer
تکنولوژی‌ها یا وسایلی که برای جلوگیری از رقابت ناعادلانه طراحی شده‌اند.
antirachitic
مکمل‌هایی که برای پیشگیری و درمان راکیت استفاده می‌شوند.
antirachitically
به طور خاص برای جلوگیری از راکیت اثرگذار بودن.
antiracial
سیاست‌ها یا فعالیت‌هایی که بر ضد تعصبات نژادی ایجاد می‌شود.
antiracially
به معنای عدم تبعیض نژادی و ترویج برابری و عدالت بین نژادها.
antiracing
به معنای مخالفت با رقابت ناعادلانه و تأکید بر انصاف در مسابقات.
antiradiant
به معنای جلوگیری از تابش یا مضر بودن آن.
antiradiating
به معنای جلوگیری از فرآیند تابش، مخصوصاً در زمینه حفظ ایمنی.
antiradiation
به معنای اقداماتی برای جلوگیری از اثرات مضر تابش.
antiradical
به معنای مخالفت با افکار و ایدئولوژی‌های افراطی.
antiradicalism
ضد رادیکالیسم، اصطلاحی است که به مخالفت با ایده‌ها یا جنبش‌های سیاسی افراطی اشاره دارد.
antiradically
به روشی که با دیدگاه‌های افراطی مخالفت می‌کند و تمایل به سازش دارد.
antiradicals
کسانی که با افکار و ایده‌های رادیکال مخالف هستند و به دنبال راه‌های معتدل برای تغییر می‌باشند.
antirailwayist
کسی که با وجود شبکه‌های ریلی مخالف است و می‌تواند به دلایل زیست‌محیطی یا اجتماعی این مخالفت را انجام دهد.
antirape
حرکتی اجتماعی که به منظور جلوگیری از تجاوز به حقوق و امنیت زنان و مردان و جلوگیری از بروز چنین اقداماتی تشکیل شده است.
antirational
مخالفت با استدلال‌های منطقی یا عقلایی، معمولاً با تأکید بر احساسات یا باورهای غیرمعقول.
antirationalism
ضد عقل‌گرایی، نگرشی است که به اعتبار و اهمیت عقل و استدلال در کسب دانش و فهم واقعیت‌ها شک دارد.
antirationalist
ضد عقل‌گرا، شخصی است که به سادگی عقل و استدلال را نادیده می‌گیرد یا آن‌ها را به چالش می‌کشد.
antirationalistic
ضد عقل‌گراگونه، وصف موضع یا نظریه‌ای است که عقل و استدلال را به چالش می‌کشد.
antirationality
ضد عقلانیت، مفهوم یا نظمی است که به جای عقل، به احساسات و تجارب فردی توجه می‌کند.
antirationally
به‌طور ضد عقلانی، وصف عمل یا رویکردی است که عقل و دلیل را نادیده می‌گیرد.
antirattler
ضد جیک‌جیک، وسیله‌ای است که برای دور نگه‌داشتن مارهای جیک‌جیک از مناطق خاص استفاده می‌شود.
antireacting
غیرواکنشی، نشان‌دهنده رفتار یا واکنشی است که به طور فعال با یک تحریک یا تغییر مواجه نمی‌شود.
antireaction
واکنش منفی به یک پیشنهاد یا محرک خاص.
antireactionary
مخالف اصلاحات و تغییرات بنیادین، اکثراً از نظر سیاسی.
antireactionaries
افرادی که با اصلاحات و تغییرات بنیادین مخالف هستند.
antireactive
عدم واکنش فعال به حوادث یا تغییرات.
antirealism
مبنای فلسفی که وجود یک واقعیت مستقل و عینی را انکار می‌کند.
antirealist
ضدواقع‌گرا به شخصی اطلاق می‌شود که بر این باور است که واقعیت به خودی خود و مستقل از تفکر و درک وجود ندارد.
antirealistic
ضدواقع‌گرا به نوعی دیدگاه یا نظری اطلاق می‌شود که واقعیت را به عنوان چیزی غیر مستقل یا منفصل از تجربیات شخصی می‌بیند.
antirealistically
به طور ضدواقع‌گرایانه به معنی تفکر یا رفتار بر اساس باور به عدم استقلال واقعیت از ذهن است.
antireality
ضدواقعیت به مفهومی اطلاق می‌شود که واقعیت را به عنوان چیزی غیر قابل درک یا مستقل از ذهن معرفی می‌کند.
antirebating
ضدبازگشت به مفهوم یا رویه‌ای اشاره دارد که مانع از بروز استدلال‌های مخالف می‌شود.
antirecruiting
ضدجذب به تلاش‌هایی گفته می‌شود که هدفشان جلوگیری از پیوستن افراد به گروه معینی است.
antired
ماده‌ای که از ایجاد رنگ قرمز یا کمرنگ شدن رنگ‌ها جلوگیری می‌کند.
antiredeposition
عملکردی که از تشکیل مجدد رسوب‌ها جلوگیری می‌کند.
antireducer
ماده‌ای که فرایند کاهش را معکوس می‌کند یا آن را تثبیت می‌کند.
antireducing
عملی که از فرایند کاهش جلوگیری می‌کند.
antireduction
رویکردهایی که هدفشان جلوگیری از کاهش کیفیت یا مقدار است.