apozemical
صفحه‌ معرفی ترکیبات و خواص مایعات استخراج‌شده از گیاهان که به منظور درمان بیماری‌ها به کار می‌روند.
apozymase
آنزیمی که نقش مهمی در تجزیه مواد غذایی و شکستن ترکیبات پیچیده بر عهده دارد.
appay
آرام کردن، تسکین دادن به کسی در زمان مشکلات یا اضطراب.
appair
ارائه دادن یا نمایش دادن چیزی برای آشنایی بیشتر افراد با آن.
appalachia
منطقه‌ای کوهستانی در ایالات متحده که به خاطر طبیعت بکر و فرهنگ‌های خاص خود شناخته می‌شود.
appalachians
کوه‌های آپالاچی، رشته کوه‌هایی که در شرق ایالات متحده واقع شده و مشهوری به خاطر زیبایی طبیعی و فرهنگ خاص خود هستند.
appale
ابزاری برای ایجاد اتصالات در صنایع دستی و نجاری.
appallingness
وضعیتی که بسیار بد یا غیرقابل تحمل باشد، به طوری که باعث ناراحتی یا شوک شود.
appallment
حالت یا عاطفه‌ای که نشان‌دهنده ترس یا ناراحتی شدید است.
appalment
حالت وحشت یا ترس ناشی از یک وضعیت یا خبر.
appalto
مفهوم یا واژه‌ای ممکن است به موضوع خاصی اشاره داشته باشد.
appanaged
واژه‌ای که به امتیازات و املاک اعطا شده به یک شاهزاده یا فرد با مقام ویژه اطلاق می‌شود.
appanaging
فرآیند اعطای املاک و امتیازات به یک شاهزاده یا فرد برجسته.
appanagist
کسی که در زمینه اعطای املاک و امتیازات به شخصیت‌های سلطنتی تخصص دارد.
appar
به معنی ظاهر و نمای ساختمان یا مکان، به ویژه در زمینه‌های تاریخی.
apparail
واژه‌ای برای توصیف جنبه‌های ظاهری یا نمایشی یک محصول یا دستگاه.
apparance
به معنی ظاهر یا نمای کلی یک چیز، به ویژه در هنر و طراحی.
apparation
اپراتور به معنای ظاهر شدن یا نمایان شدن ناگهانی چیز یا فردی است.
apparats
اپرات‌ها به ابزارها یا تجهیزاتی اطلاق می‌شود که در یک روند یا فعالیت خاص مورد استفاده قرار می‌گیرند.
apparelment
پوشش به معنای یافتن لباس یا پوشاک مناسب برای یک رویداد خاص است.
apparence
ظاهر به معنای نحوه نمایان شدن فرد از نظر فیزیکی است.
apparency
وضوح یا نمایان شدن چیزی به صورت واضح و واضح است.
apparencies
ظاهرها به تصورات یا تصورات مختلفی اشاره دارد که می‌توانند وجود داشته باشند.
apparens
ظاهر، نمایان بودن، نشان دادن و یا قابل مشاهده بودن چیزی.
apparentation
نمایاندن یا قابل مشاهده کردن؛ فرایند جعل یا ایجاد یک حالت واضح.
apparentement
اتحاد، پیوند یا ارتباط بین افراد یا گروه‌ها.
apparentements
اتحادهای متعدد، به مجموعه‌ای از ارتباطات یا پیوندها اشاره دارد.
apparentness
وضوح یا شفافیت در یک موضوع یا مشکل.
apparitional
روح‌نما، چیزی که به شکل یک روح یا شبح قابل مشاهده است.
apparitor
اپیج، فردی که در دادگاه مسئول نظم و ترتیب است و معمولاً از سوی قاضی منصوب می‌شود.
appartement
واحد مسکونی در یک ساختمان که معمولاً شامل اتاق خواب، آشپزخانه و حمام است.
appassionata
به معنای نواختن یا انجام کاری با شور و احساس شدید و عمیق.
appassionatamente
با شدت و هیجان، به ویژه در بیان احساسات.
appassionate
شخصی که با شور و هیجان شدید درباره موضوعی صحبت یا عمل می‌کند.
appassionato
با شدت و احساس، معمولاً در موسیقی یا هنر.
appast
اپاست، بهترین روش یا ابزاری برای کمک به هدایت و آسان‌تر کردن کارها ، به ویژه در زمینه نرم‌افزارها.
appaume
اپاوم، یک ابزار یا روش مهم در ارتباطات و تعامل‌های اجتماعی.
appaumee
اپاومی، ابزاری برای بهبود همکاری و تبادل اطلاعات در پروژه‌ها.
appd
اپد، به نسخه یا به‌روزرسانی از یک برنامه که بهبودهایی را در کاربرپسندی به ارمغان می‌آورد.
appeach
اپیچ، به معنای پاسخ دادن به نیازها یا نگرانی‌ها به شکلی مؤثر.