excursively
به طور تفصیلی و با جزئیات زیاد.
excursiveness
ویژگی یا حالتی که در آن چیزی به تفصیل و با جزئیات مطرح شود.
excursory
به گونه‌ای که شامل جزئیات و اطلاعات مربوط به موضوع باشد.
excurvate
خم شدن به شکل منحنی یا منحرف شدن.
excurvated
انحنادار، به حالتی اشاره دارد که سطوح یا اشیاء به سمت خارج خمیده شده‌اند.
excurvation
انحناداری، حالتی که در آن یک سطح یا شکل به سمت خارج منحرف می‌شود.
excurvature
انحناداری، مقدار انحنای یک سطح یا جسم در حال انحنا.
excurved
انحنادار، به حالتی اشاره دارد که سطحی به شکل خمیدگی عمدی طراحی شده است.
excusability
قابل توجیه بودن، دلیلی برای بخشش یا توجیه اعمال نادرست.
excusableness
قابل بخشش بودن، وضعیت یا ویژگی که به اشتباه یا رفتار نادرست اجازه بخشش می‌دهد.
excusably
به معنای قابل توجیه و موجه برای انتقادی که به کسی وارد می‌شود. از این واژه به عنوان صفت برای توضیح وضعیت‌هایی که معمولاً قابل پذیرش‌اند، استفاده می‌شود.
excusation
عملی که شخص یا گروهی را از مسئولیت یا عذاب و سرزنش آزاد می‌کند.
excusative
صفتی که به توجیه یا عذرخواهی در یک جمله اشاره دارد.
excusator
شخصی که به عذر و توجیه کارهای دیگران می‌پردازد.
excusatory
به معنای عذرخواهی و توجیه در بیان و رفتار.
excuseful
به معنای پر از عذر و توجیه که ممکن است در گفتگو مورد استفاده قرار گیرد.
excusefully
طوری که شامل عذر و توجیه باشد.
excuseless
بی‌عذر، بدون توجیه.
excuser
شخصی که غالباً عذر و توجیه می‌آورد.
excusers
افرادی که عذر می‌آورند.
excusingly
به شکلی که شامل عذر و توجیه باشد.
excusive
انتخابی، منحصر به فرد.
excusively
به طور انحصاری، به معنی محدود کردن یک فعالیت یا استفاده به یک شخص یا چیز خاص.
excuss
بخشیدن، عذرخواهی کردن برای رفتار یا غیبت.
excussed
در زمان گذشته، به معنی بخشیدن یا عذرخواهی کردن است.
excussing
فرآیند عذرخواهی یا بخشیدن، استفاده به شکل حال است.
excussio
عذرخواهی، نوعی بیان مشروح برای توجیه عمل یا تفکر.
excussion
توجیه یا عذرخواهی، معمولا برای روشن کردن یک سوء تفاهم.
exdelicto
اصطلاحی در حقوق که به معنای 'از جرم' است و به اساس قانونی اشاره دارد که حق شکایت را به دلیل عمل غیرقانونی به دست می‌دهد.
exdie
عبارتی در بورس که به معنای بدون حق سهام است و اشاره دارد به زمانی که سهام بدون سود سهام عرضه می‌شود.
exdividend
اصطلاحی در بورس که به معنای زمان عرضه سهام بدون حق دریافت سود سهام اشاره دارد و معمولاً ناشی از نظارت بر پرداخت‌ها است.
execeptional
به معنای فوق‌العاده یا غیرمعمول، به کیفیت یا ویژگی خاصی اشاره دارد که خارج از وضعیت عادی است.
execrableness
به معنای زشتی یا ناپسندی عمیق در یک عمل یا وضعیت، که معمولاً با محکومیت همراه است.
execrably
به معنای به طرز زشتی یا نفرت‌آور، معمولاً به رفتار یا کیفیت یک چیز اشاره دارد.
execration
نفرین، نفرت شدید و محکومیت به چیزی یا کسی.
execrations
نفرین‌ها، ابراز نفرت و تنفر به حالت جمع.
execrative
نفرت‌آمیز، وصف حالت ابراز تنفر و نفرت.
execratively
به صورت نفرین‌آمیز، وضوح ابراز تنفر و نفرت.
execrator
نفرین‌کننده، شخصی که به شدت چیزی را نفرین می‌کند.
execratory
نفرین‌آمیز، وصف چیزی که ابراز نفرت و تنفر می‌کند.