foreprise
اعلام اطلاعات یا جزییات در مورد یک رویداد قبل از وقوع آن.
foreprize
اعلام برندگان یا نامزدان یک جایزه قبل از مراسم مربوطه.
foreproduct
محصولی که به عنوان نتیجه یا اثر طبیعی یک سری فعالیتها ایجاد میشود.
foreproffer
پیشنهاد کردن چیزی قبل از اینکه درخواست یا نیازی از طرف دیگر وجود داشته باشد.
forepurpose
هدف یا نیت که پیش از وقوع یک event مشخص شده است.
forequoted
مقدار یا اطلاعاتی که پیشتر ذکر شده است.
forerake
پیشکشیدگی، حالتی که به جلو کشیده شده باشد.
forerank
مقام پیشرو، نشاندهنده برتری یا مقام اول در گروهی.
foreranks
مقامهای پیشرو، بهطور جمع، به گروههایی که در صدر قرار دارند اشاره دارد.
forereach
دامنهای که پیش از این تعیین شده به جلوتر گسترش مییابد.
forereaching
تلاشی که برای رسیدن به اهداف بلندمدت و مفید تر انجام میشود.
foreread
پیشخوانی به معنای مطالعه متن برای آشنایی با محتوای آن قبل از زمان واقعی است.
forereading
مطالعه پیش از موعد به منظور درک بهتر مفاهیم و اطلاعات.
forerecited
به معنای قرائت یک متن یا شعر از پیش برای یک هدف خاص.
forereckon
به معنای پیشبرآورد کردن یا محاسبه کردن چیزی قبل از وقوع آن.
forerehearsed
به معنای تمرین کردن یا آماده کردن یک اجرا یا سخنرانی قبل از زمان آن.
foreremembered
به معنای به یاد آوردن یا حافظهداری چیزی قبل از وقوع یک رویداد.
forereport
گزارش جلوتر، گزارشی است که حاوی اطلاعات پیشبینی کننده و تحلیلی درباره وضعیتهای آینده میباشد.
forerequest
درخواست جلوتر، درخواستهایی است که پیش از بروز نیاز، با هدف تهیه یا جلب موارد لازم ارائه میشود.
forerevelation
آشکارسازی جلوتر، به مفهومی اشاره دارد که پرده از رازها و اطلاعات پنهان برمیدارد، به ویژه قبل از زمان مقرر.
forerigging
تقلب جلوتر، به عملی اشاره دارد که در آن اقداماتی پیش از وقوع یک رویداد انجام میشود تا نتایج آن رویداد به نفع فردی خاص تغییر کند.
foreright
حق جلوتر، به حقی اشاره دارد که شخصی پیش از دیگران بر اساس قوانین یا قواعد خاصی برای دسترسی به منابع یا داراییها دارد.
foreroyal
فرمان جلوتر سلطنتی به هر نوع اعلان رسمی از سوی سلطنت اشاره دارد که پیش از زمان مقرر صادر میشود.
foreroom
اتاق جلویی، اتاقی که در آن ورود یا پذیرش انجام میشود، معمولاً نزدیک ورودی یک ساختمان.
forerunnership
رهبری، مسئولیت گرفتن در یک پروژه یا حرکت، معمولاً به عنوان فردی که پیشتاز است.
forerunnings
پیشرفتها یا نشانههایی که تجزیه و تحلیل میشوند تا ارزیابی روندهای آینده.
foresaddle
سدل جلو، قسمتی از ساسبان که به سوارکار اجازه میدهد به صورت ایمن و صحیح روی حیوان نشسته و کنترل را حفظ کند.
foresay
پیشگویی یا پیشبینی بر اساس شواهد و اطلاعات موجود.
foresaid
به معنی «پیشگفته» و اشاره به مواردی که قبلاً در متنی ذکر شدهاند.
foresaying
پیشگویی، عمل بیان کردن یا پیشبینی کردن اتفاقاتی که ممکن است در آینده بیفتد.
foresays
پیشگویی کردن، عمل بیان کردن یا پیشبینی کردن موردی در آینده.
forescene
پیشنمایش، تصویری از آینده یا وضعیت به وجود آمده که در میانه یک فرآیند به نمایش درمیآید.
forescent
پیشرو، به وضعیت یا مرحلهای اشاره دارد که به سمت جلو یا آغاز یک چیز حرکت میکند.
foreschool
پیشمدرسه، دورهای آموزشی برای کودکان پیش از ورود به مدرسه رسمی.
foreschooling
آموزش پیشمدرسهای، شامل فعالیتها و تجربیاتی که به توسعه کودک قبل از ورود به مدرسه کمک میکند.