frisesomorum
فرایسموروم، یک نام علمی است که در زمینه طبقه‌بندی‌های زیستی به کار می‌رود.
frisette
فریزت، نوعی مدل موی فرانسوی است که به طور معمول با بافت یا حلقه‌های کوچک مشخص می‌شود.
frisettes
فریزت‌ها، مدل‌های موی کوچکتری هستند که به شکل‌های مختلف می‌توان از آن‌ها استفاده کرد.
frisii
فریزها نام گروهی از مردم باستانی هستند که در مناطق شمال اروپا زندگی می‌کردند.
frisker
بازرسی‌کننده، شخصی است که افراد را برای یافتن اشیای ممنوعه یا خطرناک بازرسی می‌کند.
friskers
بازرسی‌کنندگان، افرادی هستند که برای بررسی و امنیت در برخی رویدادها یا مکان‌ها استخدام می‌شوند.
friskest
شادی و سرزندگی را به تصویر می‌کشد و به حالت شاداب و پرانرژی اشاره دارد.
friskful
دارای سرزندگی و شادابی و ایجاد احساس خوب در دیگران.
friskily
به گونه‌ای پر انرژی و شاداب و با شوق و نشاط انجام دادن.
friskin
حالت شاداب بودن، مخصوصاً در مورد حیوانات یا انسان‌ها.
friskiness
کیفیت یا حالت شاداب و نشاط‌آور.
friskingly
به شیوه‌ای شاداب و پرانرژی.
friskle
فریسکل، بازی کردن به طوری که شامل جنبش و نشاط باشد، به خصوص در بازی‌های کودکانه.
frislet
فریزلت، قطعه یا تکه‌ای کوچک از ماده‌ای مانند خمیر یا شکر.
frisolee
فریزوله، بشقاب یا ترکیبی از سبزیجات، معمولاً به صورت سرخ شده یا بخارپز.
frison
فریسون، هیجان یا احساس قوی از نشاط و شادی.
friss
فریس، نسیم یا جریانی از هوا که آرامش‌بخش است.
frist
فریست، آماده‌سازی یا مرتب کردن چیزها به شکلی منظم.
frisure
فرکش، نوعی مدل مو که در فصل‌ها یا مناسبت‌های مختلف تغییر می‌کند.
friszka
فرشکه، واژه‌ای برای توصیف نوع خاصی از مدل مو یا تزئین مربوط به مو.
frithborgh
فرثبوره، نام یک روستا که به خاطر زیبایی‌های طبیعی مشهور است.
frithborh
فرثبوره، یک سایت باستانی که مورد توجه محققین قرار گرفته است.
frithbot
فرث‌ربات، یک ربات مجازی که به منظور تسهیل کارهای اینترنتی ساخته شده است.
frithy
فرثی، اصطلاحی برای توصیف خاصیت‌های بافت و ظاهر اشیاء.
frithles
فریثلس، مفهوم آرامش و سکون را در موارد مختلف منتقل می‌کند.
frithsoken
فرithsoken به معنی احساس راحتی و آرامش در یک محیط خاص است.
frithstool
فرithstool به صندلی یا مکانی اشاره دارد که برای ایجاد آرامش و گفتگو طراحی شده است.
frithwork
فرithwork به رویه‌ای اشاره دارد که در آن فرد به دنبال آرامش روانی و ذهنی است.
fritillaria
فریتیلاریا به نوعی گل اشاره دارد که به خاطر زیبایی و خصوصیاتش شناخته می‌شود.
fritniency
فریتنیسی به حالتی اطلاق می‌شود که در آن همه چیز با هم در هماهنگی است.
fritt
فریت، نوعی غذای ایتالیایی است که معمولاً از تخ eggs و سبزیجات تهیه می‌شود و معمولاً در یک تابه پخته می‌شود.
fritterer
فریت‌ساز، شخصی است که فریت درست می‌کند، با تخصص در تهیه این نوع غذاها.
fritterers
فریت‌سازان، جمع فریت‌ساز است و به افرادی اشاره دارد که فریت درست می‌کنند.
fritts
فریت‌ها، نوعی خوراکی هستند که معمولاً در تعطیلات تهیه می‌شوند و شامل مخلوطی از مواد مختلف هستند.
frivoler
بی‌فکر، شخصی است که به مسائل جدی توجه نمی‌کند و به شوخی‌ها و مسائل سطحی می‌پردازد.
frivolers
بی‌فکرها، جمع بی‌فکر است و به افرادی اطلاق می‌شود که به جدیت توجه نمی‌کنند.
frivolism
بی‌احساسی، نگرشی که به مسائلی که جدی و مهم هستند، بی‌اعتنایی می‌کند و بر روی لذت‌های سطحی تمرکز دارد.
frivolist
بی‌احساس، فردی که به مسائل جدی توجه نمی‌کند و بیشتر به لذت‌های سطحی و تفریحات پرداخته و از بحث‌های عمیق پرهیز می‌کند.
frivolize
بی‌احساسی کردن، به یک موضوع جدی عمداً اهمیت ندادن و آن را بی‌اهمیت جلوه دادن.
frivolized
بی‌احساسی شده، موضوعی که به طور عمدی اهمیتش کاهش یافته و به شکل سطحی پرهزینه معرفی شده است.