glycosidic
پیوند گلیcosیدیک نوعی پیوند شیمیایی است که قندها را به هم متصل می‌کند.
glycosidically
به صورتی که پیوندهای گلیcosیدیک وجود داشته باشد.
glycosyl
گروه گلیcosیل به بخش قندی از یک مولکول اشاره دارد.
glycosyls
گلیcosیل‌ها به واحدهای قندی موجود در ترکیبات اشاره دارند.
glycosin
گلیگوسین، نوعی ماده شیمیایی که در تعاملات قندی و متابولیسم انرژی نقش دارد.
glycosine
گلیگوسین، ترکیبی است که به طور خاص در تحقیقات دیابت و حساسیت به انسولین مورد بررسی قرار می‌گیرد.
glycosuric
گلیگوسوریک به حالتی اطلاق می‌شود که قند در ادرار مشاهده می‌شود، که نشان‌دهنده مشکلات متابولیکی است.
glycuresis
گلیکورز به کاربردن قند در ادرار اشاره دارد و معمولاً نشانه‌ای از مشکل متابولیکی است.
glycuronic
اسید گلیکورونیک نوعی اسید است که در فرآیند سم‌زدایی و متابولیسم داروها نقش دارد.
glycuronid
ترکیبات گلیکورونید به موادی اطلاق می‌شود که در فرآیند متابولیسم داروها و سموم نقش دارند.
glycuronide
گلیکورونید، ترکیبی است که از قند گلوکز به وجود می‌آید و در فرایندهای متابولیک بدن، به ویژه در تبدیل سموم به شکل‌هایی قابل دفع، نقش دارد.
glidder
گلیدر، به فردی اطلاق می‌شود که با استفاده از تجهیزات خاص مانند چتر پاراگلاید، در آسمان پرواز و حرکت می‌کند.
gliddery
گلی دری به معنای لغزنده و نرم است و معمولاً برای سطوحی که به راحتی حرکت بر روی آن‌ها امکان‌پذیر است، به کار می‌رود.
glideless
بدون گلایدر به معنای نبودن سطحی است که حرکتی نرم و آسان را فراهم کند.
glideness
لرزشی به وضعیت یا خواص حرکتی و نرمی اشاره دارد و معمولاً در توصیف مواد یا سطوح به کار می‌رود.
gliderport
فرودگاه گلیدر، مکانی برای فرود و برخاستن گلایدهاست و معمولاً به عنوان یک نقطه جمع‌آوری برای علاقه‌مندان به این ورزش عمل می‌کند.
glidewort
گلخانه، نوعی گیاه است که به صورت خاصی رشد می‌کند.
glidingly
به شیوه‌ای آرام و نرم حرکت کردن.
gliff
گلّیف، به معنای یک علامت یا فرورفتگی کوچک در سطحی است.
gliffy
گلّیف به یک الگوی خاص اشاره می‌کند.
gliffing
فرایند یا عمل ایجاد یا علامت‌گذاری گلّیف.
gliffs
گلّیف‌ها، نشانه‌ها یا الگوهای کوچک بر روی سطوح مختلف.
glike
glike به معنی ابراز شادی و خوشحالی است و بیشتر در موقعیت‌های شاد استفاده می‌شود.
glykopectic
glykopectic به ویژگی‌های مرتبط با گلیکوسیدها و ساختارهای آن‌ها اشاره دارد.
glykopexic
glykopexic به ترکیبات و خواص مرتبط با گلیکوزیپیدها اشاره دارد.
glime
glime به نور کم و ناچیز اشاره دارد که ممکن است امید یا تغییر را نشان دهد.
glimed
glimed به لحظات و یادآوری‌های روشن و مثبت اشاره دارد.
glimes
glimes به نشان‌های کوچک و لایه‌های رنگ اشاره دارد که در هنر یا زندگی وجود دارد.
gliming
درخشش یا نور دانی به شکل ملایم یا غیرمستقیم.
glimmery
حالت یا کیفیتی که در آن چیزی درخشان و براق به نظر می‌رسد.
glimmeringly
به شیوه‌ای درخشان یا روشن.
glimmerite
معدنی که به دلیل براقیت خاصی که دارد، شناخته می‌شود.
glimmerous
به طور قابل توجهی درخشان و براق.
glimpser
شخصی که قادر است به سرعت و به وضوح به جزئیات یا حقایق کوچک نگاهی بیندازد.
glimpsers
نگاه‌کننده به چیزی، فردی که به طور سریع و مختصر نگاهی به چیزی می‌اندازد.
glyn
نامی با ریشه ولزی.
glink
نور لحظه‌ای و زودگذر که به شخصی یا موقعیتی مربوط می‌شود.
glynn
نام مکان یا روستایی.
glinse
دیدن یا توجه به چیزی به سرعت و مختصر.
gliocyte
نوعی سلول در بافت عصبی که از نورون‌ها حمایت می‌کند.