moolet
نوعی اصطلاح محاورهای برای اشاره به پول در کنار دیگر اصطلاحات.
moolings
مولینگها، آثار هنری یا اشیاء تزئینی بهویژه در هنر مدرن گفته میشود.
mools
مولسها، بهعنوان گیاهان یا گلها، معمولاً به شکل منحصر به فردی در باغها دیده میشوند.
moolum
مولوم، یک مفهوم ترکیبی که به هنر یا طراحی خاص اشاره دارد.
moolvee
مولوی، عنوانی برای فردی با دانش عمیق و حکمت در زمینه خاص.
moolvi
مولوی، عنوانی دینی برای کسی که در مورد مسائل مذهبی و مذهبی توضیحات میدهد.
moolvie
مولوی، فردی با تواناییهای خاص در آموزش و پرورش و تاثیرگذاری بر دیگران.
moonack
عملی که در آن فرد به راحتی و به طور غیررسمی در زیر نور ماه فعالیت میکند.
moonal
ویژگی یا حالت خاص مرتبط با نور یا تاثیرات ماه.
moonbill
پرندهای خاص که به خاطر رنگ و صدای خود در شب شناخته شده است.
moonblind
حالت دیدگی ناشی از خیره شدن به نور ماه.
moonblink
لحظهای که نور ماه به طور غیرقابل پیشبینی میتابد و جلب توجه میکند.
moonbow
پدیدهای نادر که در آن قوس رنگین به دلیل نور ماه ایجاد میشود.
moonbows
قوس ماه، قوس رنگی است که در شب که نور ماه بر روی قطرات آب باران یا مه میتابد، به وجود میآید.
mooncreeper
خزنده ماه، موجودی خیالی است که در تاریکی شب زندگی میکند و میتواند در افسانهها و داستانهای محلی دیده شود.
moondog
سگ ماه، به نقاط روشن و دایرهای شکل اطراف ماه گفته میشود که معمولاً در شبهای صاف دیده میشود.
moondown
فرود ماه، به زمانی اشاره دارد که ماه از آسمان پایین میآید و در افق غروب میکند.
moondrop
قطره ماه، یک رویداد خیالی یا افسانهای است که به طور غیرمعمول بارانی مرموز از ماه را توصیف میکند.
mooner
ماهر ماه به شخصی اطلاق میشود که به شدت به تماشای ماه و لذت بردن از آن علاقه دارد.
moonery
ماهنشینی، محلی برای تجمع افراد به منظور مشاهده و تحسین ماه.
moonet
ماهیچه، نوری که در شب هنگام از ماه ساطع میشود و جو خاصی ایجاد میکند.
moonface
ماهچهره، توصیفی برای چهرهای گرد و درخشان.
moonfaced
ماهچهره، اشاره به کسی با صورت گرد و زیبا مانند ماه.
moonfall
سقوط ماه، یک افسانه یا نظریه که به رویدادی مرتبط با ماه اشاره دارد.
moonglade
ماهنگار، محلی طبیعی که نور ماه بر روی آن میتابد و حالت جادویی دارد.
moonglow
نور نرم و ملایمی که از ماه در شب میتابد.
moonhead
لقب و اصطلاحی که به شخصی با سر یا صورت گرد داده میشود.
moonily
حالت یا شیوهای که نشاندهنده رویابافی و خیالپردازی باشد.
mooniness
حالت یا ویژگی خیالبافی یا احساس رویابافی.
moonish
شخصیتی یا سبکی که نوعی احساس رویا و خیال را منتقل کند.
moonishly
به شیوهای خیالانگیز و رویابافانه.
moonite
مونیته، ساکن خیالی ماه، معمولاً در داستانهای علمی تخیلی و ادبیات تخیلی پیدا میشود.
moonja
مونیجا، نامی با تم ماه که به اعتباری خاص و منحصر به فرد اشاره دارد و میتواند به اشیاء یا جانداران مختلف اشاره کند.
moonjah
مونیجا، اصطلاحی برای توصیف یک جشن یا رویداد ویژه که با ماه مرتبط است.
moonless
بدون ماه، توصیفی برای شبی که در آن ماه هیچ نوری نمیتاباند.
moonlessness
عدم وجود ماه، وضعیتی که در آن ماه دیده نمیشود و معمولاً میتواند احساساتی را به وجود آورد.
moonlighter
کسی که در کنار شغل اصلی خود، به کارهای دیگری نیز مشغول است.
moonlighters
افرادی که در کنار شغل اصلی خود، شغل دوم یا جنبی دارند.
moonlike
مانند ماه، به ویژه از نظر شکل یا روشنایی.