nonprohibition
عدم ممنوعیت به وضعیتی اطلاق میشود که در آن هیچ چیز ممنوع نشده است.
nonprohibitive
غیرممنوعکننده به چیزی اطلاق میشود که مانع نیست و مشارکت یا فعالیت را تسهیل میکند.
nonprohibitively
به وضعیتی اطلاق میشود که هزینه یا تلاش آنقدر زیاد نیست که مانع انجام کار شود.
nonprohibitory
غیرممانعتآمیز، به معنای عدم وجود محدودیت یا ممنوعیت بر روی یک عمل یا رفتار خاص.
nonprojecting
غیرپروژکتوری، به معنای مواردی که از سطح یا محیط اطراف برآمده یا بیرون نمیزنند.
nonprojection
غیرپروژکشن، به معنای عدم بروز یا ظهور ایدهها یا احساسات در خارج از خود.
nonprojective
غیرپروژکتوری، به معنای ویژگیهایی که نیاز به پیشبینی یا فرضیات اضافی ندارند.
nonprojectively
بهصورت غیرپروژکتوری، به معنای عدم انتقال یا برقراری ایدهها یا احساسات بر روی دیگران.
nonproletarian
غیرپرولتاری، به گروهی اشاره دارد که در طبقه کارگری یا طبقات پایین اجتماعی قرار ندارند و ممکن است شامل سرمایهداران و حرفهایهای مستقل باشد.
nonproletariat
غیرپرولتاری به افرادی اطلاق میشود که در طبقه کارگری نیستند و ممکن است شامل طبقه ثروتمند یا حرفهایها باشد.
nonproliferous
غیرپراشدی به موادی اشاره دارد که توانایی گسترش یا تکثیر سریع ندارند.
nonprolific
غیرپراشدی به ویژگی افرادی اشاره دارد که تولید کمتری از کار یا اثر دارند.
nonprolificacy
غیرپراشدی به وضعیت یا ویژگی افرادی اشاره دارد که تولید قابل توجهی ندارند.
nonprolifically
بهطور غیرپراشدی، به شیوهای اشاره دارد که در آن تولید یا فعالیت به آرامی و به مقدار کم صورت میگیرد.
nonprolificness
عدم باروری، به معنای تولید نکردن آثار زیاد و باکیفیت، عدم توانایی در تولید محتوا به شکل مکرر.
nonprolifiness
عدم گسترش، به معنای جلوگیری از انتشار یا افزایش چیزی، به ویژه در زمینه سلاحها.
nonprolix
غیرطولانی، به معنای بیان مختصر و واضح بدون استفاده از کلمات زائد.
nonprolixity
عدم طولانیگویی، به معنای مختصر و مفید بودن در نوشتار یا بیان.
nonprolixly
به شکل غیرطولانی، به معنای بیان چیزی به صورت مختصر و واضح.
nonprolixness
عدم طولانیگویی، به معنای مختصر بودن و دوری از جزئیات غیرضروری.
nonprominent
غیربرزگ به معنای نقش یا ویژگیای که در کنار دیگران کمتر دیده میشود.
nonpromiscuousness
عدم روابط نامتعارف، رفتار و عمل فردی که به دنبال داشتن روابط عاطفی یا جنسی با چندین نفر به صورت همزمان نیست و به یک رابطه خاص متعهد است.
nonpromissory
غیرتضمینی به معنای عدم ایجاد یا پیشنهاد نوعی تعهد یا ضمانت برای نتیجهای خاص است.
nonpromotion
عدم ترفیع به معنی عدم دستیابی به مقام یا موقعیت بالاتر در یک سازمان یا حرفه است.
nonpromotive
غیرمحرک به معنای عدم تشویق یا تحریک به عمل یا پیشرفت است.
nonpromulgation
عدم انتشار به معنای عدم اعلام یا انتشار رسمی یک اطلاعات یا قانون جدید است.
nonpronunciation
عدم تلفظ به معنی عدم ادای صحیح اصوات یا حروف در هنگام صحبت کردن است.
nonpropagable
غیرقابل تکثیر، به ویژگی گیاهان یا موجوداتی اشاره دارد که نمیتوانند به راحتی از قلمهها یا روشهای دیگر تولید مثل کنند.
nonpropagandist
غیرپروپاگاندیست، شخصی است که تلاش میکند اطلاعات عینی و بیطرفانه ارائه دهد و به تبلیغ یا القای ایدئولوژی خاصی نمیپردازد.
nonpropagandistic
غیرپروپاگاندیستی، به شیوههایی اشاره دارد که در آنها به تبلیغ و یا جلب نظر نمیپردازند و بیشتر به آموزش و آگاهی میپردازند.
nonpropagation
عدم تکثیر، به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک گونه یا گیاه نمیتواند به راحتی تولید مثل کند.
nonpropagative
غیرتکثیری، به صفات یا خصوصیاتی اشاره دارد که در آن موجودات نمیتوانند به راحتی یا به طور مستقل تولید مثل کنند.
nonpropellent
غیرپروپولی، به موادی اشاره دارد که خاصیت پرتاب یا محرک ندارند، به ویژه در زمینه سوخت.
nonprophetic
غیرپیشگو به معنای عدم پیشبینی یا عدم داشتن قدرت پیشبینی آینده است.