obomegoid
اوبومه‌گید، نوعی ماهی باستانی که در زمان‌های دور زندگی می‌کرد و بقایای آن در زمین‌های باستانی یافت می‌شود.
obongo
اوبونگو، اصطلاح فرهنگی یا ادبی که به موجودات یا مفاهیم خاص اشاره دارد.
oboormition
اوبورمیشن، یک حالت احساسی است که در آن فرد به درک و همدلی عمیق می‌رسد.
obouracy
اوبوراسی، فرایندی که در آن ایده‌ها و تفکرات از دیگران قرض گرفته می‌شود.
oboval
اوبال، به شکل بیضی کشیده اشاره دارد.
obovoid
اوبوید به شکل بیضی اشاره می‌کند که در قسمت بالایی عریض‌تر است.
obpyramidal
اوبیرامیدال به شکل هرم اشاره دارد که قاعده‌اش در بالا عریض‌تر است.
obpyriform
اوبیر فرم به شکل گلابی اشاره دارد.
obrazil
اوبرازیل به نوعی الگو یا طراحی خاص در صنایع دستی و پارچه‌ها اشاره دارد.
obreption
دخالت، به معنی اقدام نادرست یا فریبنده برای به دست آوردن یک نتیجه خاص.
obreptitious
فریبنده، به معنی پنهانی و غیرمطمئن در نقشه یا عمل.
obreptitiously
به طور فریبنده، با استفاده از سبکی پنهان و فریب‌آمیز.
obrien
نام فردی که معمولاً اشاره به شخصیت‌های مهم یا شناخته شده دارد.
obrize
فرآیند یا اقدام به چیزی خاص که نیاز به تکنیک و دقت دارد.
obrogate
لغو یا باطل کردن قانونی یا قراردادی.
obrogated
لغو کردن یا باطل کردن یک قرارداد یا توافق.
obrogating
عمل لغو یا باطل کردن یک قرارداد یا توافق.
obrogation
عمل لغو یا باطل کردن یک قرارداد یا توافق.
obrotund
صدای برجسته و پرنفسی که به خوبی در فضا پخش می‌شود.
obsceneness
کیفیت زشت یا غیرمناسب بودن چیزی.
obscener
شخصی که زشت‌گوئی و داستان‌های غیرمناسب بیان می‌کند.
obscenest
بیشترین حد توهین‌آمیز و ناپسند در یک موضوع، به ویژه در گفتار.
obscura
حالت یا ویژگی تاریک و نامشخص، به ویژه در هنر یا علم.
obscurancy
وضعیت یا ویژگی ناشناخته یا تاریک بودن، ویژه در متون یا مفاهیم.
obscurantic
ویژگی مربوط به تاریکی یا غیر قابل فهم بودن، به ویژه در فلسفه یا ادبیات.
obscuranticism
مکتب یا گرایش فکری که به تاریکی و غیرشفاف بودن مفاهیم تأکید دارد.
obscuras
آثار یا تصاویر تاریک که موجب تفکر و تعبیر می‌شوند.
obscurative
مبهم و تاریک کننده، به چیزی اشاره دارد که قابل درک یا مشاهده نیست.
obscuratory
مبهم کننده، اشاره به چیزهایی که مفهوم آنها به راحتی قابل فهم نیست.
obscuredly
به طور مبهم و تاریک، به شکلی که قابل درک نیست.
obscurely
بطور مبهم و نامشخص، به صورت ناواضح.
obscurement
پنهان سازی، به حالتی اشاره دارد که دید یک چیز به دلیل موانع کاهش می‌یابد.
obscureness
ابهام، حالت یا ویژگی چیزی که به راحتی فهمیده نمی‌شود.
obscurers
تحریف‌کننده، کسی که حقایق یا واقعیت‌ها را به گونه‌ای تغییر می‌دهد که درک آنها دشوار شود.
obscurism
تحریف‌گری، جنبش یا شیوه‌ای که بر عدم وضوح و پیچیدگی تأکید دارد.
obscurist
تحریف‌گر، نویسنده یا شخصی که در آثارش به پیچیدگی و عدم وضوح تأکید دارد.
obsecrate
سوگند دادن، مراسمی برای تقدس بخشی یا دعا به یک مکان یا شیء مقدس.
obsecrated
سوگند داده شده، اشاره به حالتی که چیزی به عنوان مقدس شناخته شده است.
obsecrating
در حال سوگند دادن، عملی که در آن فرد به دعا یا درخواست از موجودات مقدس می‌پردازد.
obsecrationary
مرتبط با ابسکره، دعا یا لفاظی که به درخواست یا تقاضا از خداوند یا موجودات الهی اشاره دارد.