obtruder
شخصی که به طور ناخواسته وارد مکالمه یا فضا میشود و ممکن است مزاحم باشد.
obtruders
افرادی که به طور ناخواسته یا به صورت غیرمجاز وارد یک موقعیت میشوند و ممکن است اذیت کنند.
obtruncate
مختصر کردن یا کاهش دادن به صورت غیرمستقیم یا طبیعی.
obtruncation
عمل کوتاه کردن یا حذف قسمتی از دادهها یا اطلاعات.
obtruncator
ابزاری که برای کوتاه کردن یا حذف بخشهایی از متون یا دادهها طراحی شده است.
obtrusionist
مداخلهگر به کسی اطلاق میشود که در گفتگوها یا فعالیتها بدون دعوت و به طور ناخوشایند دخالت کند.
obtrusively
به طور مداخلهگر، به طریقی که باعث ناراحتی یا حواسپرتی دیگران شود.
obtrusiveness
کیفیت یا حالت مداخلهگری، به نحوی که دیگران را آزار دهد یا احساس ناراحتی ایجاد کند.
obtundent
دارویی که به کاهش احساس درد کمک میکند.
obtunder
هر چیزی که باعث تسکین و کاهش درد یا ناراحتی شود.
obturation
عمل پر کردن، مخصوصاً در زمینه دندانپزشکی، به معنای پر کردن فضای خالی یا حفره.
obturatory
مربوط به عمل پر کردن یا مسدود کردن، به ویژه در پزشکی و دندانپزشکی.
obturbinate
به ساختارهای خاصی در آناتومی اشاره دارد که ممکن است به مسدود کردن یا تنوع شکل کمک کنند.
obtusangular
به اشکالی اطلاق میشود که دارای زوایای obtuse هستند، معمولاً بیش از 90 درجه.
obtusely
به طور مبهم یا غیر مستقیم، به طوری که فهمیدن آن دشوار باشد.
obtuseness
سختی در درک یا فهمیدن، به ویژه وقتی که فرد کند فکر میکند.
obtuser
زاویۀ obtuse، زاویهای است که بزرگتر از ۹۰ درجه و کوچکتر از ۱۸۰ درجه است.
obtusest
زاویهای که بیشترین اندازه obtuse را دارد.
obtusifid
ویژگیای برای توصیف گیاهانی که دارای برگها یا اجزای obtuse هستند.
obtusifolious
به وصف گیاهانی گفته میشود که دارای برگهای پهن و obtuse هستند.
obtusilingual
به متنی اطلاق میشود که به دلیل پیچیدگی زبانی، فهم آن دشوار است.
obtusilobous
به توصیف برگهایی که lobes یا تقسیمات obtuse دارند، اشاره دارد.
obtusion
کاهش دید یا مانع شدن از دیدن چیزها به وضوح.
obtusish
داشتن ویژگیهای نادان یا کند ذهن.
obtusity
وضعیتی که فرد قادر به درک یا تفکر درست نیست.
obumbrant
سایهدار یا سایهافکن که میتواند محافظ یا پناهگاهی ایجاد کند.
obumbrate
سایه انداختن، به معنای پوشاندن یا از بین بردن روشنی با سایه.
obumbrated
پوشیده شده، به معنای چیزی که توسط سایه یا پردهای پنهان شده باشد.
obumbrating
سایه افکندن، به عمل پوشاندن یا سایه دادن به جایی اشاره دارد.
obumbration
پوشش یا سایه، به معنای حالتی که در آن چیزی تحت تأثیر سایه قرار میگیرد.
obus
نوعی گلوله یا پوکه توپخانه که برای اصابت به اهداف استفاده میشود.
obvallate
مغز یا بخشی که با لایهای پوشانده شده و محافظت میشود.
obvelation
افشای یک حقیقت یا واقعیت پنهان که قبلاً شناخته نشده بود.
obvention
عمل یا نتیجه به دست آوردن یا دریافت چیزی.
obversant
آشنا و مختصر در مورد امری یا موضوعی.
obversely
به شیوهای که رو به عقب یا معکوس باشد.
obversion
عمل یا پروسه تبدیل چیزی به شکل معکوس یا متفاوت.