outshut
به معنای خاتمه دادن یا برداشتن چیزی قبل از اینکه از کنترل خارج شود.
outsided
به معنای برتر بودن و متمایز شدن در مقایسه با دیگران.
outsidedness
احساس یا وضعیت بودن در بیرون از یک گروه یا محیط، و عدم تعلق به آن.
outsideness
وضعیت یا کیفیت بیرونی بودن یا جدا بودن از سایر اشیاء یا محیطها.
outsiderness
حالت یا ویژگی تعلق نداشتن به یک گروه اجتماعی یا فرهنگی مشخص.
outsift
عمل جدا کردن یا غربال کردن چیزها برای یافتن مورد خاص یا مهم.
outsigh
عمل بلند آه کشیدن به دلیل احساس ناراحتی یا فشار.
outsight
عمل یا وضعیت دیدن نامحسوس یا درک موضوعات و فرصتهای ظریف.
outsights
درآمدها یا دیدگاههای خارجی که به تحلیل و استنتاج بهتر کمک میکنند.
outsin
فردی که در یک مکان یا اجتماع احساس بیگانه بودن میکند.
outsinned
تجربهای از ارتکاب خطا یا گناه بیشتر از دیگران.
outsinning
فرایند یا عمل ارتکاب گناه بیش از دیگران.
outsins
گناهان یا خطاهای افراد در مقایسه با دیگران.
outskill
مهارت داشتن یا به دست آوردن توانایی بیشتر از دیگران.
outskip
از کسی یا چیزی پیشی گرفتن در یک فعالیت خاص.
outskipped
فعل گذشته «کنار گذاشتن» به معنی از دست دادن یک فرصت یا پیشی گرفتن.
outskipping
عمل کنار گذاشتن یا پیشی گرفتن از موانع یا رکوردها.
outskirmisher
شخصی که در درگیریها یا مبارزات کوچک و کوتاه شرکت میکند.
outskirter
شخصی که در فعالیتها و مبارزات کوچک موفق عمل میکند.
outslander
غریبه، فردی که از یک مکان یا فرهنگ دیگر آمده باشد و در مکان جدید احساس بیگانگی کند.
outslang
استفاده از زبان عامیانه یا اصطلاحات جدید برای جلب توجه یا متفاوت بودن.
outsleep
بیشتر از آنچه که لازم است بخوابید و به خواب ادامه دهید.
outsleeping
عمل بیشتر خوابیدن از حد لازم که ممکن است اثرات منفی بر روی هوشیاری داشته باشد.
outsleeps
زمانی که فردی به طور عادی بیشتر از دیگران میخوابد.
outslept
به خواب رفتن بیشتر از آنچه که انتظار میرفت یا از بقیه افراد.
outslick
پیشی گرفتن از کسی یا چیزی به ویژه در مهارت یا هوش، به گونهای که در رقابت موفقتر باشید.
outslid
به معنای سرخوردن یا لغزیدن به جلو به دلیل ایجاد نیرویی بیشتر از قفل یا چسبندگی.
outslide
به جلو رفتن یا برتر بودن از دیگران در یک فعالیت، به ویژه در ورزش.
outsling
پیشی گرفتن از دیگران در پرتاب یا شلیک به سمت هدف.
outslink
برتری جستن از دیگران به ویژه در زمینهی ایدهها یا طرحها.
outslip
به معنای فرار کردن یا پیشی گرفتن به طوری که کسی متوجه نشود.
outsmell
بیشتر از دیگران بو را حس کردن، بهخصوص در مورد حیوانات یا در تجزیه و تحلیل بوها.
outsmile
بیشتر از دیگران لبخند زدن، بهخصوص برای نشاندادن خوشحالی یا اعتماد به نفس.
outsmiled
عمل دیدن یا شناختن لبخند بیشتری نسبت به دیگران.
outsmiles
بیشتر از دیگران لبخند زدن، معمولاً به منظور شاد کردن دیگران.
outsmiling
عمل لبخند زدن بیشتر از دیگران، بهویژه در رقابت یا مواقع اجتماعی.
outsmoke
بیشتر از دیگران دود کردن، بهویژه در مورد سیگار یا کباب.
outsmoked
به معنای بیشتر از دیگران سیگار کشیدن یا در کشیدن سیگار برتری داشتن.
outsmokes
به معنای بیشتر از دیگران سیگار کشیدن یا در کشیدن سیگار برتری داشتن.