overlogicalness
حالت یا ویژگی بیش از حد منطقی بودن، به طوری که عملکردهای دیگری را نادیده میگیرد.
overloyal
وفاداری بیش از حد، نشاندهنده تعهد و پیوستگی بیش از اندازه به فرد یا گروهی خاص است که میتواند منجر به نادیده گرفتن واقعیتها شود.
overloyally
به طور بیش از حد وفادارانه، به شیوهای که ممکن است به نفع آدمی نباشد.
overloyalty
وفاداری بیش از حد، تعهد و پایداری به فرد یا گروهی خاص که ممکن است منجر به مشکلات شود.
overloyalties
وفاداریهای بیش از حد، چندین تعهد و پایداری به افراد یا گروههای مختلف که ممکن است به تناقضهای اخلاقی منجر شود.
overloose
بیش از حد گشاد، به وضعیت یا حالتی گفته میشود که شیء به درستی متناسب نیست و بیش از حد آزاد است.
overloosely
به طور بیش از حد شل و آزاد، به طوریکه باعث عدم کارایی یا ثبات یک مورد شود.
overlooseness
شل بودن، به حالت یا کیفیتی اشاره دارد که در آن چیزی به اندازه کافی سفت یا محکم نیست.
overlorded
سلطه یافتن، تحت کنترل یا حاکمیت یک سرپرست قوی قرار گرفتن.
overlording
سلطهگری، عمل کنترل و حکومت بر دیگران بهشیوهای قوی و غالب.
overlordship
سلطه یا مقام بالاترین حاکم، مخصوصاً در سیستمهای فئودالی.
overloudly
به شکل بسیار بلند یا با صدای زیاد صحبت کردن یا آواز خواندن.
overloup
فراموش کردن یا از یاد بردن چیزی به طور ناخواسته.
overlove
دوست داشتن شخص یا چیزی به طرز افراطی.
overloved
احساس محبت بیش از حد به دلیل رفتارهای محبت آمیز.
overlover
شخصی که به طرز افراطی دیگران را دوست دارد.
overloves
رفتاری که به معنای دوست داشتن بسیار زیاد دیگران است.
overloving
اعمال محبت بیش از حد، به ویژه در روابط شخصی.
overlow
سرریز شدن، به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که چیزی از ظرفیت خود فراتر رود و به بیرون بریزد.
overlowness
حالت یا کیفیت سرریز شدن، به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که یک منبع از ظرفیت خود فراتر رود.
overlubricate
بیش از حد روغنکاری کردن، به عمل یا حالتی اشاره دارد که در آن از مقدار مناسب روغن بازم مایه بیشتر استفاده میشود.
overlubricated
به وضعیتی گفته میشود که در آن یک دستگاه یا قسمت، بیش از حد لازم روغنکاری شده است.
overlubricating
عملی که در آن از مقدار بیش از حد نرمکننده یا روغن استفاده میشود به گونهای که به عملکرد دستگاه آسیب برساند.
overlubricatio
عمل یا فرایند روغنکاری بیش از حد، که ممکن است به مشکلات عملکردی منجر شود.
overlubrication
اضافهروغنکاری به معنای استفاده بیش از حد از روغن در ماشینآلات یا سازههاست که ممکن است منجر به آسیب یا عملکرد نادرست آنها شود.
overluscious
بسیار لذیذ به معنای داشتن طعمی یا ظاهری فوقالعاده خوشمزه یا دلپذیر است.
overlusciously
بهصورت بسیار لذیذ به معنای توضیح یا بیان چیزی به شیوهای فوقالعاده جذاب و دلپذیر است.
overlusciousness
بسیار لذیذی به معنای کیفیت یا حالت وجود داشتن طعمی یا ظاهری فوقالعاده جذاب و خوشمزه است.
overlush
بیش از حد سرسبز به معنای داشتن گیاهان و سبزیهای فراوان بهطور غیرطبیعی یا شلوغ است.
overlushly
بهصورت بسیار سرسبز به معنای به نمایش گذاشتن شلوغی یا زیبایی بیش از حد در چشمانداز یا اشیاء است.
overlushness
بیشازحد سبز بودن، حالتی که در آن گیاهان یا درختان به طور غیرطبیعی و افراطی رشد کردهاند.
overlusty
بیشازحد پرشور، اغلب به طور خاص به افراط در اشتیاق یا تمایل اشاره دارد.
overlustiness
بیشازحد پرشوری، حالتی که در آن تمایلات یا اشتیاق به طور غیرطبیعی افزایش یافته است.
overluxuriance
بیشازحد لوکس بودن، حالتی که در آن گیاهان یا طبیعت به طرز غیرطبیعی و بسیار لوکس و پر نعمت به نظر میرسند.
overluxuriancy
بیشازحد لوکس بودن، نشانهای از غنای طبیعی بیشازاندازه یا شکوه گیاهان و طبیعت.
overluxuriant
بیشازحد لوکس، به گیاهان یا درختانی اطلاق میشود که دارای رشد فوقالعاده و فراوان باشند.
overluxuriantly
به طور بیش از حد مجلل یا لوکس؛ به نوعی که از معمول بیشتر باشد.
overluxurious
بیش از حد مجلل یا لوکس؛ چیزی که از استانداردهای لوکس فراتر رود.
overluxuriously
به طور لوکس و مجلل بیش از حد؛ چیزی که از میزان معمول فراتر باشد.