prediscount
تخفیفی که قبل از مقدار نهایی قیمت اعمال می‌شود.
prediscountable
دسته‌ای از اقلام که می‌توان بر روی آنها تخفیف پیشینی اعمال کرد.
prediscourage
پیشاپیش منصرف کردن، به معنای جلوگیری از وقوع یک عمل یا احساس پیش از آن که به وقوع بپیوندد.
prediscouraged
پیشاپیش منصرف شده، حالتی که فرد قبل از شروع عمل، احساس عدم اعتماد یا ناامیدی کند.
prediscouragement
پیشاپیش منصرف کردن، حالتی که در آن فرد به دلایلی از ادامه کاری discouraged می‌شود.
prediscouraging
پیشاپیش منصرف کردن، اقدامات یا گفتاری که منجر به عدم اعتماد به نفس می‌شود.
prediscourse
پیشاپیش سخنرانی، به معنی بحث و گفتگویی که پیش از رویداد اصلی انجام می‌گیرد.
prediscover
پیشاپیش کشف کردن، به معنای شناسایی یک موضوع یا شیء قبل از وقوع آن.
prediscoverer
پیش‌کاشف، کسی که قبل از دیگران چیزی را کشف می‌کند.
prediscovery
پیش‌کشف، کشفی که قبل از کشف رسمی صورت می‌گیرد.
prediscoveries
پیش‌کشف‌ها، کشفیات اولیه که قبل از دیگران صورت می‌گیرد.
prediscreet
پیش‌پرده‌دار، کسی که در ارائه اطلاعات محتاط است.
prediscretion
پیش‌احتیاط، احتیاط پیش از اتخاذ تصمیم.
prediscretionary
پیش‌احتیاطی، مرتبط با احتیاط پیش از عمل.
prediscriminate
پیش‌قضاوت کردن یا تبعیض قائل شدن قبل از در نظر گرفتن تمامی اطلاعات.
prediscriminated
بیشتر صفت یا فعل، بیانگر اینکه یک فرد یا گروه نسبت به دیگران قبلاً در نظر گرفته شده است.
prediscriminating
عمل تبعیض قائل شدن یا تفکیک قبل از بررسی تمام جوانب.
prediscrimination
تبعیضی که پیش از گرفتن تصمیم یا قضاوت در مورد افراد یا گروه‌ها اعمال می‌شود.
prediscriminator
عنصری که بر اساس آن قضاوت یا انتخاب‌ها قبل از بررسی دقیق مشخص می‌شوند.
prediscuss
گفتگو کردن یا بررسی کردن موضوعی پیش از اینکه آن را به طور رسمی مطرح کنید.
prediscussion
پیش‌بحث، گفتگویی است که قبل از یک جلسه یا رویداد اصلی انجام می‌شود تا نکات مهمی مشخص شود.
predisgrace
ننگ قبلی، شرم یا رسوایی‌ای است که پیش از وقوع یک وضعیت نامطلوب به وجود آمده است.
predisguise
پیش‌پوشیدگی، نوعی پوشش یا تغییر شکل است که قبل از یک موقعیت خاص به کار می‌رود.
predisguised
پوشیده شده قبلی، به حالتی اشاره دارد که یک حقیقت یا هویت به منظور پنهان شدن از دید عموم مخفی شده است.
predisguising
پوشاندن قبلی، فرایند ایجاد تغییرات در ظاهر یا هویت چیزی برای پنهان‌سازی آن است.
predisgust
انزجار قبلی، حالت انزجاری است که قبل از مواجهه با یک موقعیت یا جسم رخ می‌دهد.
predislike
پیش‌نافرینی به معنای داشتن احساس منفی یا بی‌علاقگی اولیه به چیزی یا کسی.
predisliked
واژه‌ای که به معنای این است که پیش‌تر احساس منفی نسبت به چیزی داشتیم.
predisliking
عمل داشتن احساس منفی یا بی‌علاقگی نسبت به چیزی.
predismiss
عملی که در آن فرد بدون توجه مناسب به موضوع، آن را رد می‌کند.
predismissal
عمل رد کردن یک ایده یا نظر قبل از اینکه درست بررسی شود.
predismissory
صفاتی که نشان‌دهنده قابلیت رد کردن نظرات یا ایده‌ها قبل از بررسی صحیح است.
predisorder
اختلال پیشینی، وضعیت یا شرایطی که قبل از بروز یک اختلال اصلی وجود دارد و ممکن است تأثیرگذار باشد.
predisordered
اختلال پیشینی، به حالتی اشاره دارد که یک فرد یا سیستم مستعد به بروز اختلالات بیشتری است.
predisorderly
به حالتی اشاره دارد که شخص دارای عادت‌ها یا ویژگی‌هایی است که باعث بروز اختلال می‌شود.
predispatch
پیش ارسال، به فرایند ارسال کالاها قبل از زمان معمول یا مقرر اشاره دارد.
predispatcher
پیش ارسال‌کننده، شخصی است که مسئولیت سازمان‌دهی و آماده‌سازی موارد برای ارسال را به عهده دارد.
predisperse
پیش پخش کردن، به فرایند تقسیم کردن موارد به بخش‌های کوچکتر قبل از استفاده اشاره دارد.
predispersed
پیش‌پخش شده، به وضعیتی اشاره دارد که مواد قبل از استفاده یا ترکیب به شکل یکنواخت و آماده‌ای تقسیم‌بندی شده‌اند.
predispersing
پیش‌پخش کردن، فرآیند آماده‌سازی مواد قبل از ترکیب برای بهبود توزیع و یکنواختی آنها است.