semiporphyritic
نیمه‌پورفیر به نوعی از بافت سنگ اشاره دارد که در آن بلورهای بزرگ در یک زمینه ریزتر قرار دارند.
semiportable
نیمه‌قابل‌حمل به وسایلی گفته می‌شود که به آسانی قابل جابه‌جایی هستند ولی ممکن است نیاز به آماده‌سازی مشخصی داشته باشند.
semipostal
تمبر یا شیء نیمه‌پستی به اقلامی اطلاق می‌شود که بخشی از هزینه‌های آن برای کارهای خیریه استفاده می‌شود.
semipractical
نیمه‌عملی به رویکردی اطلاق می‌شود که جنبه‌های نظری و عملی را ترکیب می‌کند.
semipreservation
حفظ نیمه، فرآیندی که در آن غذا یا مواد دیگر به طور جزئی نگهداری می‌شوند تا ماندگاری آن‌ها افزایش یابد.
semipreserved
نیمه‌حفظ‌شده، به سطحی از نگهداری اشاره دارد که در آن مواد هنوز مقداری از ویژگی‌های اصلی خود را حفظ کرده‌اند.
semiprimigenous
نیمه‌اصیل، به قدمت یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که به صورت جزئی به همراه دیگر صفات از نوع اصلی خود باقی مانده‌اند.
semiprimitive
نیمه‌بدوی، به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به طور جزئی از دوره‌های اولیه تاریخی بوده و هنوز هم موجود هستند.
semiprivacy
حریم خصوصی نیمه، به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن فضای خصوصی وجود دارد، اما به طور کامل بسته نیست.
semiprivate
نیمه‌خصوصی، به فضایی اشاره دارد که تا حدی دارای حریم خصوصی است اما هنوز هم از دیگران قابل مشاهده است.
semiproductive
نیمه‌مولد، به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن کار یا فعالیتی با تمام توانایی‌ها و کارآمدی خود انجام نمی‌شود.
semiproductively
به‌صورت نیمه‌مولد، بیانگر نوعی کار یا فعالیت است که با کارایی کامل انجام نمی‌شود.
semiproductiveness
نیمه‌مولد بودن، اشاره به سطحی از کارایی دارد که در آن نتایج کاملاً قابل قبول نیستند.
semiproductivity
نیمه‌مولد بودن، به وضعیت یا ویژگی‌ای اشاره دارد که در آن کارایی به صورت کامل وجود ندارد.
semiprofane
نیمه‌بی‌مبالات، به عنوان صفتی اشاره دارد به موضوعاتی که بخشی از آن به لحاظ مذهبی یا جدی تایید نشده‌اند.
semiprofanely
به‌صورت نیمه‌بی‌مبالات، بیانگر نوعی گفتار یا نوشتار است که در آن احترام کامل رعایت نمی‌شود.
semiprofaneness
نیمه‌کلامی، به کار بردن کلمات یا عبارات توهین‌آمیز که به طور کامل توهین‌آمیز نیستند.
semiprofanity
نیمه‌الفاظ توهین‌آمیز، کلماتی که به شدت توهین‌آمیز نیستند و معمولاً در مخاطب تأثیرگذارند.
semiprofessionalized
نیمه‌حرفه‌ای کردن به معنای ارتقاء سطح فعالیت‌ها یا خدمات به یک وضعیت نیمه‌حرفه‌ای.
semiprofessionally
به‌صورت نیمه‌حرفه‌ای، به معنای فعالیت در یک حرفه به‌طور غیررسمی و بدون در نظر گرفتن تعهد کامل به آن.
semiprogressive
نیمه‌پیشرفته، به ایده‌ها یا رویکردهایی اطلاق می‌شود که به‌طور کامل پیشرفته نیستند اما به سمت پیشرفت حرکت می‌کنند.
semiprogressively
به‌طور نیمه‌پیشرفته، به معنای پیشرفت تدریجی و غیررسمی در یک زمینه.
semiprogressiveness
نیمه‌پیشرفتگی، وضعیت یا صفتی که نشان دهنده پیشرفت جزئی و تدریجی در یک زمینه است.
semipronation
نیمه‌پرونیشن، وضعیت یا حالتی از پا که در آن یکی از قسمت‌های پا به آرامی به سمت داخل می‌چرخد.
semiprone
نیمه‌درازکش، وضعیت بدنی که در آن فرد بر روی شکم و یا پهلو قرار دارد.
semipronely
به طور نیمه‌پرونانه، حالتی که در آن حرکات با زاویه‌ای از بدن انجام می‌شود.
semiproneness
نیمه‌پرونگی، کیفیت یا حالت جسمی‌ای که در آن فرد در حالتی نیمه‌درازکش قرار دارد.
semipronominal
نیمه‌اسم، اصطلاحی در زبان‌شناسی برای توصیف ساختارهایی که ویژگی‌های اسم و دیگر اجزا را ترکیب می‌کنند.
semiproof
نیمه‌اثبات به معنای وجود شواهد و دلایل به‌گونه‌ای است که به طور کامل قانع‌کننده نیست.
semipropagandist
نیمه‌پروپاگاندیست به کسی اطلاق می‌شود که نظرات یا اطلاعات را به‌گونه‌ای غیرمنصفانه و مغرضانه منتشر می‌کند.
semiproselyte
نیمه‌مؤمن به کسی گفته می‌شود که هنوز در حال جستجو و کاوش در ایمان جدید است.
semiprosthetic
نیمه‌پروتزی به وسیله‌ای اطلاق می‌شود که ممکن است عملکرد کامل یک اندام را نداشته باشد اما در برخی از عملکردها کمک می‌کند.
semiprostrate
نیمه‌خوابیده به حالتی اطلاق می‌شود که فرد یا شیء به طور کامل افقی نیست بلکه به طور جزئی در حالتی افقی قرار دارد.
semiprotected
نیمه‌محافظت‌شده به فضایی اطلاق می‌شود که به طور کامل در برابر خطرات حفظ نمی‌شود اما تا حدی محافظت شده است.
semiprotective
این واژه به نوعی محافظت ناقص یا کم اشاره دارد که به اندازه کافی از شرایط نامطلوب جلو گیری نمی‌کند.
semiprotectively
به گونه‌ای انجام دادن کارها که محافظت جزئی provided می‌شود، اما نه کامل.
semiprotectorate
نوعی وضعیت سیاسی که در آن یک منطقه تحت نظارت یک کشور یا قدرت دیگر قرار دارد، اما به صورت مستقل عمل می‌کند.
semiproven
نیمه‌اثبات شده، به‌معنی نظریه یا چیزی که مدرک کافی برای اثبات کامل آن وجود ندارد ولی شواهدی برای حمایت از آن موجود است.
semiprovincial
این واژه به دیدگاه یا نگرش‌هایی اشاره می‌کند که نشان‌دهنده‌ی تاثیرات محلی و بومی هستند.
semiprovincially
به گونه‌ای که نشان‌دهنده‌ی دیدگاه‌های محدود و تحت تاثیر محیط محلی باشد.