sentried
در حالت نگهبانی، به معنای محافظت و ایجاد امنیت در یک مکان.
sentrying
عمل نگهبانی کردن، به معنای مراقبت و محافظت از یک ناحیه.
senusi
سنوسی، اشاره به یک گروه مذهبی خاص دارد که در گذشته در شمال آفریقا و به ویژه در لیبی وجود داشته است.
senusian
سنوسیگرایی به مجموعهای از اصول و فلسفهها اشاره دارد که مرتبط با گروه سنوسی و باورهای آن است.
senusism
سنوسیگری اشاره به نظام باورها و شیوههای مذهبی خاص مربوط به جریان سنوسی دارد.
senvy
سنووی به احساس حسادت و دلسردی ناشی از موفقیت یا خوشبختی دیگران اشاره دارد.
senza
سنزا یک اصطلاح ایتالیایی است که به معنای عدم وجود یا فقدان چیزی است.
seor
سئور به معنای فردی است که تجربه و خرد عمیقتری دارد و به عنوان مشاور یا راهنما عمل میکند.
seora
واژهای غیررسمی به معنای زن جوان و زیبا در برخی فرهنگها.
seorita
عنوانی غیررسمی برای زنان جوان.
seoul
پایتخت و بزرگترین شهر کره جنوبی، معروف به تاریخ و فرهنگ غنی.
sep
عمل جدا کردن یا تفکیک فایلها یا اشیاء مختلف.
sepad
عمل تقسیم و سازماندهی مواد یا اطلاعات.
sepaled
گلی که دارای سپالها است، به عنوان پوشش محافظ عمل میکند.
sepaline
سپالین، ساختار یا ویژگی های مرتبط با سپال، که قسمت نزدیک به پایه گلبرگ ها می باشد.
sepalled
سپالدار، به گیاه یا گلی اطلاق میشود که سپالهای مشخص دارد.
sepalody
سپالویدی به معنای وجود یا ویژگی سپال در گیاهان می باشد.
sepaloid
سپالوئید به ویژگی یا صفتی اشاره دارد که شبیه سپالهاست.
sepalous
سپالدار به خصوصیتی اشاره دارد که شامل سپالمیشود.
separability
قابلیت جدایی، امکان جداسازی اجزاء یا عناصر از یکدیگر را توصیف میکند.
separableness
جدانشدگی، ویژگی یا حالت چیزی که میتواند به چند قسمت جدا تقسیم شود.
separably
به طور جداگانه، به طوری که اجزا یا جزئیات از هم جدا شوند.
separata
قسمت یا جزء جدا شده، که مستقل از دیگر اجزا عمل میکند.
separatedly
به طور جداگانه، بدون ترکیب یا برخورد با یکدیگر.
separateness
کیفیت یا حالت جدایی، تفاوت یا عدم وابستگی به دیگران.
separatical
مرتبط با جدایی یا جدانشانی، در معنای مشاهده یا رویکرد جداگانه.
separationism
جداییطلبی، گرایش یا ایدهای است که به جدایی فرهنگی یا سیاسی گروههای خاص از یکدیگر اشاره دارد.
separationist
جداییطلب، شخصی است که به جدایی یا استقلال یک گروه از دیگران اعتقاد دارد.
separatistic
جداییطلبانه، اشاره به تمایلاتی دارد که به جدایی یا استقلال یک گروه میانجامد.
separatively
بهطور جداگانه، به طوری که اجزاء یا عناصر به طور مجزا از یکدیگر بررسی شوند.
separativeness
جداییطلبی، کیفیت یا ویژگی جدایی داشتن یا تمایل به جدایی از دیگران.
separatory
جداکننده، اشاره به شیوه یا روشی دارد که منجر به جداسازی میشود.
separatress
زنی که چیزها را از هم جدا میکند، به ویژه در زمینههای خاص مانند مساهمت حقوقی یا تجزیه و تحلیل.
separatrices
خطوطی که در ریاضی و فیزیک برای جدا کردن نواحی مختلف در فضای فاز استفاده میشوند.
separatrici
کلمهای که به ابزارها یا روشهای جداسازی اشاره دارد؛ به ویژه در زمینههای صنعتی.
separatrix
خط یا منحنیای که نقاط متفاوت یک سیستم دینامیکی را از یکدیگر جدا میکند.
separatum
مفهومی که به موارد یا اسناد جداگانهای در محیطهای قانونی اشاره دارد.
separte
عمل جدا کردن یا تقسیم کردن به بخشهای مختلف.
sepawn
سپاون بخشی از گیاهشناسی است که به جنین دانه کمک میکند تا رشد کند.
sepd
سپد به معنای تعیین و توصیف سطح مهارت در زمینههای مختلف است.