swagbellied
فردی که ظاهری بافت و شیک دارد و به نوعی خود را جذاب نمایش می‌دهد.
swagbellies
افرادی با ظاهری جذاب و شیک که بسیاری را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
swager
فردی که با اعتماد به نفس و شیک است و توجه را به خود جلب می‌کند.
swagers
افرادی که به خاطر طرز لباس پوشیدن و رفتار شیک‌شان شناخته می‌شوند.
swaggerer
فردی که دارای اعتماد به نفس بالاست و به راحتی توجه دیگران را جلب می‌کند.
swaggerers
افرادی که با اعتماد به نفس و روش‌های شیک خود، جلب توجه می‌کنند.
swaggeringly
به روشی خودبینی و با اعتماد به نفس، به خصوص در حرکات و رفتار.
swaggi
شیک و با کلاس, به خصوص در لباس یا سبک ظاهری.
swaggir
به معنای دارای یک حس خاص از خودبینی و اعتماد به نفس.
swaglike
به معنای شباهت به یک سبک با کلاس و شیک.
swagsman
شخصی که اغلب سفر می‌کند و بار و بنه‌اش را به دوش می‌کشد.
swagsmen
جمع واژه سوگ‌مَن که به افراد سفرکننده اشاره دارد.
swahilese
سوایلی، زبان بومی گروه‌های مختلف قومی در شرق آفریقا.
swahilian
جنبش فرهنگی و هنری مرتبط با سواحیلی، شامل آداب و رسوم و دستاوردهای هنری.
swahilize
سواحیلی‌کردن، به معنای تطبیق محتوا یا نحوه ارتباطات با فرهنگ و زبان سواحیلی.
swayable
قابل تأثیرپذیری، به معنای اینکه قابلیت تغییر تحت تأثیر عوامل خارجی را دارد.
swayableness
قابل تأثیرپذیری، توانایی تغییر تحت تأثیر عوامل مختلف.
swaybacked
با کمر انحنا دار، به ویژه در صحبت درباره اسب‌ یا مبلمان به کار می‌رود.
swaybacks
سواندگی، حالتی در اسب‌ها که در آن کمر به سمت پایین خمیده می‌شود.
swayer
رقاص، شخصی که در رقص با حرکات لرزشی و نرم حرکت می‌کند.
swayers
رقاصان، افرادی که به طور هماهنگ و لرزان حرکت می‌کنند.
swayful
لرزان، حالتی که به آرامی و با نرمی جلوه می‌کند.
swayingly
به آرامی و با لرزش، به گونه ای که حرکات نرم و زیبا به نظر برسند.
swail
خشک کردن یا پوساندن محصولات زراعی به روش سنتی.
swayless
بی‌حرکت، بدون نوسان یا حرکت، به طوری که به جایی منتقل نشود.
swails
پدیده‌ای مشابه به نوسانات کم، به ویژه در آب.
swaimous
یک حالت یا فضا که باعث آرامش و راحتی می‌شود.
swainish
نشان‌دهنده رفتار یا خصوصیات یک جوانمرد.
swainishness
کیفیت جوانمردانه بودن، مهربانی و وفاداری نسبت به دیگران.
swainmote
جلسه‌ای برای بحث و تبادل نظر، به ویژه در مورد مسایل مربوط به جوانمردان یا جوانان.
swainship
سواینشپ، مفهوم نشان‌دهنده‌ی رفتار و مقام یک جوان در عشق و رابطه‌ها.
swainsona
سواینسانا، گیاهی که در رده‌ی خاصی از گیاهان قرار دارد و دارای ویژگی‌های جالبی است.
swaird
سوایرد، نوعی چمن که معمولاً در مرتع‌ها و مزارع رشد می‌کند.
swaler
سوایلر، فردی که در فعالیت‌های مرتبط با آب و ماهیگیری تخصص دارد.
swaling
سوایلینگ، عملی که شامل سوزاندن سمت‌هایی از زمین به منظور افزایش رشد گیاهان و مدیریت بوم‌شناسی است.
swalingly
به شکلی که به روش سوایلینگ انجام می‌شود، معمولاً در ارتباط با تمایلات طبیعی یا رفتارهای غیررسمی.
swallet
سواویت، یک مکان یا ظرف برای نگهداری سکه‌ها یا اشیای کوچک.
swallo
سوالو، نوعی پرنده کوچک و زیبا که به خاطر آوازش شناخته شده است.
swallowable
قابل بلعیدن، به اشیاء یا مواد غذایی و داروهایی اطلاق می‌شود که می‌توان به آسانی آنها را بلعید.
swallowlike
شبیه به سوالو، نوعی توصیف برای حرکات نرم و سریع.