ontarian
انتاریایی، به کسی گفته میشود که از استان انتاریو در کانادا میآید.
on television
در تلویزیون، به معنای نمایش برنامهها یا اخبار از طریق تلویزیون است.
on tenterhooks
در حالت تنش، به معنای نگرانی و اضطراب در مورد چیزی در آینده است.
on terms
روابط به چه شکلی برقرار است؛ معمولاً به معنای روابط سالم یا دوستانه است.
on — terms
بر اساس شرایط مشخص، به شرطی که هر دو طرف تحت توافق توافق کرده باشند.
on the agenda
موضوعاتی که برای بحث یا تصمیمگیری در یک جلسه پیشرو قرار دارند.
on the back burner
موضوع یا پروژهای که در حال حاضر اولویت کمتری دارد و بعداً به آن رسیدگی میشود.
on the back foot
در وضعیت غیرمطلوب یا دفاعی، به ویژه به دلیل شرایط یا اشتباهات نامطلوب.
on the ball
در حالتی استفاده میشود که فردی هوشیار، دقیق و آماده است و به سرعت به موقعیتها و نیازها پاسخ میدهد.
on the barrel
به حالتی اشاره دارد که فردی در وضعیت خوبی قرار دارد، به ویژه از نظر مالی.
on the barrelhead
به معنای درخواست پرداخت فوری یا نقدی قبل از خدمت یا قبل از ادامه کار.
on the beam
به حالتی اشاره دارد که فردی در مسیر درست و موفق قرار دارد.
on the bench
به حالتی اشاره دارد که فردی قادر به انجام فعالیت در یک زمینه خاص نیست، معمولاً به خاطر مشکلات یا محدودیتها.
on the bit
به حالتی اشاره دارد که حیوان، به ویژه اسب، آماده و مشتاق به فعالیت یا کار است.
on the blink
به معنای خراب یا غیرقابل استفاده بودن، به ویژه در مورد دستگاهها و وسایل الکترونیکی.
on the block
در اینجا به محله یا خیابانی اشاره دارد که به تازگی گسترش یافته یا تغییر کرده است.
on the bludge
به معنای تنبلی یا خودداری از کار، به ویژه برای بهرهبرداری از دیگران.
on the bone
به معنای طعم و مزه عمیق و غنی زنده در گوشت و استخوان.
on the books
به معنای ثبت شده یا به طور رسمی داخل ثبتها یا مستندات است.
on the bounce
به معنای دریافت یا ضربه زدن به چیزی در حال جهش و حرکت، به ویژه در ورزش.
on the bow
به معنای قسمت جلویی یک کشتی یا قایق، جایی که مسافران میتوانند مناظر را تماشا کنند.
on the bridle
به معنای کنترل یک حیوان سواری با استفاده از لگام یا دهنه.
on the bubble
به معنای وضعیت عدم قطعیت، جایی که ممکن است موفقیت یا شکست وجود داشته باشد.
on the bum
به معنای نشستن یا افتادن بر روی نشیمن یا پایین بدن.
on the button
عبارتی است که به معنی داشتن دقت و صحت در عمل یا پاسخ است.
on the cadge
عبارتی است که به معنای درخواست یا انتظار یا تقاضای مجانی یک چیز است.
on the cards
عبارتی است که به معنای وقوع احتمالی یک رویداد در آینده است.
on the carpet
عبارتی است که به معنی بررسی یا مورد توجه قرار گرفتن یک موضوع یا رفتار منفی است.
on the case
عبارتی است که به معنای در حال بررسی یا رسیدگی به یک موضوع خاص است.
on the cheap
به معنای صرفهجویی در هزینه یا انجام چیزی با هزینه پایینتر از حد معمول است.
on the contrary
به معنای این است که چیزی کاملاً در تضاد با آنچه پیشبینی شده است.
on the couch
به معنای نشستن یا دراز کشیدن به طور راحت معمولاً در اتاق نشیمن است.
on the decrease
کاهش به معنای پایین آمدن مقدار یا توان است. در اینجا به کاهش مداوم مقدار یک چیز اشاره دارد.
on the defensive
در حالت دفاعی بودن به معنای نیاز به محافظت از خود در برابر انتقاد یا حمله است.
on the door
در این زمینه، یعنی شیء به طور مستقیم بر روی در قرار دارد.
on the downgrade
بسته به شرایطی که میتوانند کیفیت یا وضعیت را کاهش دهند، به معنای نزول است.
on the drawing board
عبارت «در مرحله طراحی» به معنای این است که یک طرح یا ایده هنوز در حال توسعه و بررسی است و هنوز به مرحله اجرا نرسیده است.
on the face of it
عبارت «به نظر میرسد» به معنای قضاوت در مورد چیزی بر اساس ظاهر آن است، بدون در نظر گرفتن جزئیات عمیقتر.
on the fiddle
عبارت «در حال جعل» به معنای ارتکاب به تقلب یا کار غیرقانونی است.
on the flat
عبارت «پنچر» به معنای وجود عدم هوا یا فشار در یک شیء گردان است.
on the fritz
عبارت 'on the fritz' به معنای خرابی یا عدم عملکرد صحیح چیزی است.