folkmote
فولک‌موت، تجمعی است برای交流 فرهنگ و سنت‌های مختلف.
folkmoter
ملاقات عمومی، تجمعی برای گفتگو در مورد مسائل اجتماعی و محلی.
folkmotes
جمع‌های عمومی، مکان‌هایی برای تبادل نظر بر روی موضوعات اجتماعی.
folkmots
مکان‌هایی برای تجمیع نظرات و نیازهای مردم در جامعه.
folkright
حقایق اجتماعی که شامل حقوق و آزادی‌های مربوط به جوامع محلی می‌شود.
folksay
شیوه بیان داستان‌ها و حکایات در جوامع محلی.
folksey
عبارات و گفتارهای محلی با معانی عمیق و فرهنگی.
folksily
به شیوه‌ای عوام‌پسند و خودمانی که معمولاً در گفتگوهای غیررسمی و غیررسمی استفاده می‌شود.
folksiness
کیفیت یا ویژگی خودمانی بودن، یا به طور عامیانه و مردمی صحبت کردن.
folksinging
شیوه‌ای از موسیقی که به طور سنتی بین مردم به صورت شفاهی منتقل می‌شود و اغلب در مورد زندگی روزمره یا فرهنگ عامه است.
folkvang
زمینی در افسانه‌های اسکاندیناوی که محل استراحت جنگجویانی است که در جنگ کشته شده‌اند.
folkvangr
یک تجربه دیگر از زندگی پس از مرگ، در اساطیر اسکاندیناوی که جنگجویان را به خارج از والاهالا می‌برد.
foll
به معنای احمق یا آدم بی‌مغز که در موقعیت‌های ناپسند خود را مسخره می‌کند.
foller
پیروی کردن، دنبال کردن یا منتقل شدن به یک وضعیت یا مکان دیگر.
folletage
شاخ و برگ درختان، جنبه زیبایی طبیعی که به یک محل سنجش می‌دهد.
folletti
موجودات خیالی در فرهنگ‌های عامیانه، اغلب با ویژگی‌های جادویی.
folletto
شخصیتی خیالی در داستان‌ها که معمولاً ویژگی‌های جالب و رفتار سرگرم‌کننده‌ای دارد.
folliculate
مربوط به فولیکول‌ها، ساختارهایی در بدن که موها را تولید می‌کنند.
folliculated
سلول‌هایی که از ساختار فولیکول برخوردار هستند، معمولاً مرتبط با قابلیت بازتولید.
follicule
فولیکول، یک ساختار در پوست یا دیگر بافت‌ها که معمولاً شامل جزءهایی مانند مو یا تخمک می‌باشد.
folliculin
فولیکولین، پروتئینی که در فرآیندهای مربوط به رشد فولیکول‌ها نقش دارد.
folliculina
فولیکولینا، ترکیبی ضروری برای فرآیندهای زیستی که به رشد و توسعه سلول‌ها کمک می‌کند.
folliculose
فولیکولوز، وضعیتی که بر فولیکول‌های مو تأثیر منفی می‌گذارد.
folliculosis
فولیکولوزیس، بیماری که التهاب فولیکول‌های مو را در بر می‌گیرد.
folliculous
فولیکولوز، شامل مسائلی که به فتوتصویری و ویژگی‌های فولیکول‌ها مربوط می‌شود.
follied
احمقانه عمل کردن، اشتباهی مرتکب شدن، به نوعی که نتیجه‌ای منفی به همراه داشته باشد.
follyer
کسی که مرتکب خطاهای احمقانه می‌شود، فرد بی‌خود.
folliful
عملی یا انتخابی که ناشی از بی‌خودی یا احمقانه است.
follying
عمل احمقانه کردن، مشغول رفتارهای بی‌فایده یا بی‌محتوا بودن.
follily
به صورت احمقانه و بی‌خود.
follyproof
امنی که در برابر اشتباهات و احمق بازی‌ها مقاوم است.
followable
قابل دنبال کردن، به معنای این است که یک شخص یا محتوای معین می‌تواند توسط دیگران تحت نظر قرار گیرد.
followership
دنبال‌کنندگی، به مجموع افرادی که یک فرد، گروه یا محتوای خاص را دنبال می‌کنند اطلاق می‌شود.
followeth
پیروی کردن، یک فرم قدیمی و ادبی برای بیان دنبال کردن چیزی یا کسی.
followingly
پس از آن، به معنای ادامه دادن یا به دنبال چیزی بودن در یک زمینه خاص.
fomalhaut
فومالهاوت، ستاره‌ای در صورت فلکی پیکر غول است که به خاطر درخشندگی‌اش معروف است.
fomenter
مسبب، شخصی که به ایجاد یا تشدید مشکل، ناآرامی یا تنش می‌پردازد.
fomenters
فومنتور به شخصی اطلاق می‌شود که باعث تحریک یا تشویق به انجام تغییرات یا اقدامات خاص می‌شود.
fomento
فومنتو به معنی ترویج، حمایت یا تشویق به انجام فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی است.
fomes
فومس به ساختارهایی از قارچ‌ها اطلاق می‌شود که در بعضی از گونه‌ها مشاهده می‌شوند.