intracystic
داخل کیستی، به منطقهای گفته میشود که درون یک کیست قرار دارد و معمولاً به بررسی و درمان انواع آسیبها و مایعات در این فضای اشاره دارد.
intracity
درون شهری، اشاره به حمل و نقل یا فعالیت هایی دارد که در محدوده یک شهر و در سطح شهر انجام میشوند.
intraclitelline
داخل کیتلی به لایهای اطلاق میشود که درون کیتلی یک موجود زنده وجود دارد و نقشی حیاتی در محافظت و توسعه آن ایفا میکند.
intracloacal
داخل کلواک به ناحیهای اشاره دارد که درون کلواک موجودات حیوانی قرار دارد و در مطالعه آناتومی و باروری اهمیت زیادی دارد.
intracoastal
درون ساحلی به آبراهها یا مسیرهایی اطلاق میشود که بین سواحل قرار دارند و معمولاً برای حمل و نقل دریایی استفاده میشوند.
intracoelomic
داخل شکمی به فضایی اشاره دارد که درون حفره شکم موجودات قرار دارد و در تحقیقات پزشکی و بیولوژیکی اهمیت دارد.
intracolic
اینتراکولیک به فشار یا وضعیت درون کولون (روده بزرگ) اشاره دارد.
intracollegiate
اینتراکولژی به فعالیتها و رویدادهایی که درون یک کالج یا دانشگاه اتفاق میافتد، اشاره دارد.
intracompany
اینتراکمپنی به فعالیتها و تعاملاتی که درون یک شرکت رخ میدهد، اشاره دارد.
intracontinental
اینتراکانتیننتال به فعالیتها و روابطی که درون یک قاره اتفاق میافتد، اشاره دارد.
intracorporeal
اینتراکورپوره به عملهایی که درون بدن انجام میشود، اشاره دارد.
intracorpuscular
اینترکورسوکیولار به ویژگیها و پدیدههایی اشاره دارد که در داخل هسته یا سلولها رخ میدهند.
intracortical
اینترکورتیکال به اتصالات و ارتباطات درون قشر مغزی اشاره دارد.
intracosmic
اینتراکوزمیک به روابط و پدیدههایی اشاره دارد که در داخل یا بین جهانها رخ میدهند.
intracosmical
اینتراکوزمیک به پدیدهها و ویژگیهایی اشاره دارد که در داخل کیهان وجود دارند.
intracostal
اینتراکاستال به عضلات و ساختارهایی اشاره دارد که در نواحی بین دندهها واقع شدهاند.
intracranially
در داخل جمجمه یا فضای مغزی، معمولاً به شرایط یا عملهای مرتبط با مغز اشاره دارد.
intractability
ویژگی یا حالت غیرقابلحل بودن یا تسهیل نشدن، جاری بودن موانع در حل یک مسئله.
intractableness
حالت یا ویژگی غیرقابلانعطاف و مشکل، که به سختی تغییر میکند.
intractably
به صورت غیرقابلحل یا سخت، طوری که تغییر یا قبول نشود.
intractile
ویژگی یا حالت غیرقابلانعطاف بودن، به ویژه در زمینه مواد یا شرایط خاص.
intracutaneously
به روشی که دارو یا مایعات به طور مستقیم به زیر پوست تزریق میشوند.
intrada
ورودی درون یک سیستم یا ساختار.
intradermally
به روشی که دارو یا مایعات به طور مستقیم به لایههای پوست تزریق میشوند.
intradermic
به روشی که دارو یا مایعات به طور مستقیم به لایههای پوست تزریق میشوند.
intradermically
به روشی اشاره دارد که در آن دارو یا واکسن در لایههای زیرین پوست تزریق میشود.
intradermo
روشهای مرتبط با کار بر روی پوست، به ویژه در زمینههای پزشکی.
intradistrict
به فعالیتها یا توافقهای داخلی در سطح منطقهای اشاره دارد.
intradivisional
به تلاشها یا فعالیتهای انجام شده در سطح داخلی یک دایره یا بخش اشاره دارد.
intrado
به مفهوم ارائه یا عرضه چیزی به شکل عمومی یا در یک موقعیت خاص اشاره دارد.
intradoss
به سطح داخلی قوسها در ساختارهای معماری اشاره دارد.
intraduodenal
واژه ای که به عملی اشاره دارد که در ناحیه دوازدهه روده انجام می شود.
intradural
به عملی اشاره دارد که درون دورا یا پرده اطراف مغز و نخاع انجام می شود.
intraecclesiastical
به موضوعات و حوادثی اشاره دارد که در داخل کلیسا یا جامعه دینی اتفاق می افتد.