nonsolvency
وضعیتی که در آن یک فرد یا شرکت قادر به پرداخت بدهی‌های خود نیست.
nonsolvent
غیرقابل پرداخت، به فرد یا شرکتی گفته می‌شود که نمی‌تواند بدهی‌های خود را پرداخت کند.
nonsonant
غیرصدا، صداهایی که در تولید آنها جریان هوای آزاد وجود دارد.
nonsophistic
غیرسفسطی، به نظرات یا استدلال‌هایی گفته می‌شود که ساده و بی‌پرده‌اند.
nonsophistical
غیر پیچیده، به نوعی اشاره دارد که بدون پیچیدگی و فریبکاری باشد.
nonsophistically
به طرز غیر پیچیده ای، بدون فریب یا پیچیدگی.
nonsophisticalness
کیفیت یا حالت غیر پیچیده بودن، سادگی در تفکر یا بیان.
nonsoporific
غیر خواب‌آور، به چیزی اشاره دارد که خواب‌آور نیست.
nonsovereign
غیر مستقل، به شرایطی اشاره دارد که حاکمیت کامل ندارند.
nonsovereignly
به طرز غیر مستقل، وابسته به حاکمیت دیگر.
nonspacious
غیرجادار به حالتی اشاره دارد که در آن فضا به اندازه کافی بزرگ نیست.
nonspaciously
به شکلی اشاره دارد که فضا کافی نیست.
nonspaciousness
وضعیتی که در آن فضا به اندازه کافی بزرگ نیست.
nonspalling
به موادی اشاره دارد که در برابر پوسته‌پوسته شدن مقاوم هستند.
nonsparing
به معنای عدم صرفه‌جویی یا اجتناب از ارائه، اعم از ستایش یا انتقاد.
nonsparking
به موادی اشاره دارد که در هنگام استفاده جرقه تولید نمی‌کنند.
nonsparkling
غیرگازدار به نوشیدنی یا آبی اطلاق می‌شود که حاوی حباب‌های گاز نیست و معمولاً نرم و ملایم به نظر می‌رسد.
nonspatial
غیرفضایی به مفهومی اطلاق می‌شود که به موقعیت یا نحوه قرارگیری اشیاء در فضا ارتباطی ندارد.
nonspatiality
غیرفضایی بودن به وضعیت یا ویژگیی اشاره دارد که در آن مکان یا فضا در نظر گرفته نمی‌شود.
nonspatially
به شیوه‌ای که به ویژگی‌های فیزیکی یا مکان اشاره نکند، غیرفضایی صحبت کردن یا توضیح دادن.
nonspeaker
شخصی که به زبانی خاص صحبت نمی‌کند و توانایی برقراری ارتباط به آن زبان را ندارد.
nonspeaking
به شیوه‌ای که در آن فرد یا نقش قادر به گفتن هیچ کلمه‌ای نیست.
nonspecial
غیر خاص، به معنای عدم نیاز به ویژگی‌های خاص یا تخصص ویژه.
nonspecialized
غیر تخصصی، به معنای عدم تمرکز بر یک رشته یا حوزه خاص.
nonspecializing
غیر تخصصی، به معنای عدم تمایل به تمرکز بر یک حوزه خاص.
nonspecially
به طور غیر خاص، به معنای عدم طراحی یا برنامه‌ریزی ویژه.
nonspecie
غیر گونه‌ای، به معنای عدم محدودیت به یک نوع موجود زنده.
nonspecifiable
غیر قابل تعیین، به معنای عدم توانایی در مشخص کردن یا توصیف دقیق.
nonspecifically
به طور غیر خاص، بدون دقت یا وضوح خاص، به طوری که اطلاعات یا توصیف دارای جزئیات یا دقت مشخصی نباشد.
nonspecification
عدم تعیین یا مشخص کردن ویژگی‌ها یا جزئیات یک چیز، که می‌تواند باعث سردرگمی یا مشکلات شود.
nonspecificity
کیفیت یا حالت عدم خاص بودن، جایی که اطلاعات دقیق یا مشخصی ارائه نشده باشد.
nonspecified
غیر مشخص، به شرایط یا جزئیاتی اشاره می‌کند که به وضوح تعیین نشده یا ذکر نشده‌اند.
nonspecious
غیر منطقی، به طور مشخص اشاره به نظریه یا استدلالی می‌کند که قابل قبول یا معتبر نیست.
nonspeciously
به طور غیر منطقی، به نحوی که قابل اعتماد یا معتبر نیست.
nonspeciousness
عدم اعتبار یا واقعیت چیزی، به ویژه در زمینه‌های استدلالی.
nonspectacular
به معنای غیرشگفت‌انگیز و بدون جذابیت خاص.
nonspectacularly
به‌طور غیرشگفت‌انگیز، بدون درخشش یا جذابیت.
nonspectral
غیر مرتبط با طیف، به ویژه در علم.physics و شیمی.
nonspectrality
حالت یا کیفیت عدم وابستگی به طیف.
nonspectrally
به‌طرز غیرطیفی، مرتبط با ویژگی‌های غیرطیفی.